«ترول» (Troll) شاید بیش از حد تحت تاثیر سینمای هالیوود قرار گرفته باشد و حال و هوای رازآلود اروپایی را کمتر در خودش داشته باشد؛ اما با اینحال فیلم دیدنی و سرگرمکنندهای از کار درآمده است.
شمال اروپا تا دلتان بخواهد افسانههای ترسناک و موجودات عجیب و غریب اسطورهای دارد. شاید زمستانهای تاریک، جنگلهای انبوه و مذهبهای باستانی باعث شکل گرفتن این همه قصههای عامیانۀ وهمانگیز بوده باشد. اما به هر حال این ذخیرۀ غنی از افسانهها این روزها خیلی خوب به کار فیلمسازان آمده و دستمایههای جالبی را در اختیار سینماگران اروپایی قرار داده است.
به گزارش فرارو به نقل از فرادید، فیلم «ترول» یا «غول» (Troll) تازهترین نمونه از فیلمهای اروپایی است که به سراغ موجودات افسانهای رفته است. ترولها در افسانههای شمال اروپا غولهای ساکن غارهای کوهستان هستند که به ندرت رفتار دوستانهای از آنها سر میزند.
فیلم «ترول» ترکیبی از این افسانهها با یک نگاه محیطزیستی است؛ داستان فیلم دربارۀ یکی از این غولهاست که وقتی محل زندگیش به خاطر احداث یک تونل کوهستانی در معرض تهدید قرار میگیرد، از کوهستان خارج میشود و به سمت اسلو پایتخت نروژ راه میافتد تا همه چیز را سر راهش نابود کند.
شخصیت اصلی داستان (البته به غیر از غول!) زن جوان دیرینهشناسی به اسم نورا است که بعد از پیدا شدن سر و کلۀ غول، از طرف دولت مامور بررسی ماهیت این موجود عجیب میشود. از قضا پدر نورا که مدتهاست یک جورهایی خل شده و در کوهستان زندگی میکند، همیشه به وجود غولها اعتقاد داشته و به همین خاطر میتواند به دخترش کمک کند تا از راز این ماجرا سر در بیاورد.
بعد از فهمیدن اینکه چرا غول دارد به سمت اسلو حرکت میکند، حالا نورا و یک فرماندۀ نظامی به همراه دستیار نخست وزیر باید راهی پیدا کنند تا آن را متوقف کنند. دولت قصد دارد از یک موشک ویرانگر پیشرفته برای این کار استفاده کند که همراه با غول، بخشی از شهر را هم نابود میکند؛ اما نورا و همراهانش به دنبال نقشۀ کمخطرتری هستند.
فیلم «ترول» از نظر کلیت داستان و عناصر مختلفی که در آن وجود دارد، یک کلیشۀ کامل است. این یک جور گودزیلای نروژی است که دقیقا همان روند همیشگی و استاندارد فیلمهایی را دارد که بر اساس ظهور یک هیولای خشمگین پیش میروند؛ هیولایی که نماد خشم طبیعت است و میخواهد انسانها را به خاطر دستاندازی تجاوزکارانهشان مجازات کند.
اما این کلیشه واقعا بد از کار درنیامده و در همراه کردن مخاطب با خودش نسبتا موفق عمل میکند. جلوههای ویژۀ فیلم چشمگیر و طبیعی است و به خصوص سیمای این غول سنگی را جذاب و تاثیرگذار به تصویر کشیده است.
با اینکه به اندازۀ کافی خشونت و ویرانگری در فیلم وجود ندارد، اما به هر حال صحنههای برخورد غول با نیروهای نظامی یا حضورش در شهر و روستا نسبتا هیجانانگیز و تماشایی است.
بازی اینه ماری ویلمن در نقش نورا هم یکی از نقاط قوت فیلم است؛ ارتباط او با پدر و همراهانش و شوق و انگیزهای که برای به سرانجام رساندن کار دارد واقعا برای مخاطب قابل باور و دوستداشتنی به نظر میرسد.
فیلم «ترول» یک مقدار بیش از حد تحت تاثیر هالیوود است و به همین خاطر آن حال و هوای رازآلود و غریبی را که از سینمای شمال اروپا انتظار داریم در خودش ندارد.
اما با وجود این حالتِ تقلیدی، این فیلم از خیلی از آثار هالیوودی که دربارۀ فاجعهها و هیولاها ساخته میشوند خوشریتمتر، فاخرتر و دیدنیتر از کار درآمده است. «ترول» اثر ماندگار و درخشانی نیست، اما به اندازۀ کافی سرگرمکننده و تماشایی هست که ارزش یک ساعت و چهل و پنج دقیقه وقت ما را داشته باشد.
کارگردان: رور اوتاگ (Roar Uthaug)
بازیگران: اینه ماری ویلمان (Ine Marie Wilmann)، کیم یورگنسن (Kim Jorgensen)
امتیاز منتقدان (راتنتومیتوز): ۸۳%