استنلی کارمند سادهی بانک است که از زندگی یکنواخت و پرزحمت خود خسته شده و پس از خراب شدن خودرویش روی پل توقف میکند و در آن لحظه ماسکی را داخل آب میبیند. استنلی روز بعد متوجه میشود که این ماسک روی صورت هر شخصی که باشد میتواند او را به ابرانسانی تبدیل کند که قدرتهای خارقالعادهای بهدست میآورد.
برخی از گریمها روی صورت و بدن بازیگران واقعا شاهکار هنری اسم گرفتهاند که چهره فرد را به طور کلی تغییر داده هست. با این که در سالهای جدید از شگردهای دیجیتالی پیشرفتهای برای جلوههای ویژه یا حتی گریم بهرهگیری میکنند، اما هیچ کدام از آنها قادر نیست امثال یک گریم سنتی و ترفندهای میکآپ، تغییرات مد نظر کارگردان را روی صورت یا بدن هنرپیشه ایجاد کند.
همینطور گفتنی هست که این شغل خلاقیت و تخیل بالا، مهارت ارتباطی مفید، مقاومت، صبر، تمرکز، دقت بالا و دقت چندان به جزئیات را میطلبد تا نتیجه کار رضایتبخش باشد.
با این مقدمه از شما دعوت میکنیم تا در ادامه تصویرهای برخی از گریمهای سنگین سینمایی را دیدن کنید که هنرپیشه آنها قابل شناسایی نبوده و با ظرافت، دقت و مهارت چندان اعمال شدهاند. برای این منظور در ادامه همراهمان باشید.
حتی اگر از طرفداران فیلمهای رابین ویلیامز هم نباشید، احتمال زیادی وجود دارد این فیلم یا عکسهای آن را دیده باشید. رابین ویلیامز در این فیلم کمدی با گریم و پوشش زنانه، مهارتهای بازیگری بینظیرش را ثابت کردهاست.
این فیلم داستان مردی را روایت میکند که از همسرش جدا شده و برای اینکه بتواند در کنار فرزندانش باشد، خود را گریم میکند و لباس زنانه میپوشد و در نقش یک زن نسبتاً مسن بریتانیایی سر راه همسر قبلیاش قرار میگیرد و همسر سابقش را متقاعد میکند تا او را بهعنوان پرستار بچه استخدام کند. او از این طریق وارد خانه میشود و میتواند بچههایش را ببیند و با آنها وقت بگذراند. در این میان اتفاقات مختلفی میافتد که فیلم را جذاب کرده است.
داستان فیلم در آغاز دوران جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۰ رخ میدهد و، اما اثری جنگی به شمار نمیرود و قرار نیست به جنگ و ویرانیهای آن بپردازد. از این جهت مجموع اتفاقاتی که در داستان رخ میدهد بطور کامل در مورد زندگی سیاسی چرچیل در مقطع حساس جنگ جهانی دوم میباشد و برگ برنده فیلم که احتمالاً مشکلات فیلمنامه را کمرنگ خواهد کرد، حضور گری اولدمن در نقش وینستون چرچیل است که یکی از بهترین بازیهای اولدمن در دوران بازیگریاش را رقم زده است.
اولدمن که در این نقش غیرقابل شناسایی است، توانسته با تقلید کامل نحوه حرکت و بیان چرچیل، به تصویری دقیق از او در فیلم برسد. پیش از او برایان کاکس نیز در فیلم «چرچیل» به خوبی توانسته بود ایفاگر نقش چرچیل باشد، اما اثر مذکور حتی در مقایسه با «تاریکترین ساعت» نیز آشفتهتر به نظر میرسید.
آلیس در سرزمین عجایب نام فیلمی در ژانر فانتزی تاریک از تیم برتون است که بر اساس رمان معروف لوئیس کارول به همین نام ساخته شدهاست و هفتمین همکاری جانی دپ و تیم برتون بعد از فیلم موزیکال سوئینی تاد بود.
در داستان این فیم آمده: آلیس دختر امپول زن چارلز کینگزلی جهانگرد است که در ۷ سالگی خواب سرزمین عجایب را میبیند و به آنجا وارد میشود. ۱۳ سال بعد آلیس برای ازدواج با لرد هانریش به اجبار به یک مهمانی وارد میشود و سپس با دنبال کردن یک خرگوش، به یک چاله عمیق سقوط میکند و برای بار دوم وارد سرزمین عجایب میشود.
در آنجا میفهمد که ملکه سرخ علیه خواهرش ملکه سفید شورش کرده و اوضاع سرزمین عجایب به هم ریختهاست و با او وارد جنگ میشود و با شمشیر سرش را از تنش جدا میکند. ملکه سرخ شکست میخورد و به همراه شوالیه اش تبعید میشود. درآخر، آلیس که کارش را در سرزمین عجایب تمام کرده با نوشیدن خون اژدها دوباره به دنیای واقعی برمی گردد و با ازدواج با هانریش مخالفت میکند. بعد به همراه دوست پدرش به سمت رؤیای پدرش که سفر به تمام نقاط جهان بود میرود.
استنلی کارمند سادهی بانک است که از زندگی یکنواخت و پرزحمت خود خسته شده و پس از خراب شدن خودرویش روی پل توقف میکند و در آن لحظه ماسکی را داخل آب میبیند. استنلی روز بعد متوجه میشود که این ماسک روی صورت هر شخصی که باشد میتواند او را به ابرانسانی تبدیل کند که قدرتهای خارقالعادهای بهدست میآورد.
در فیلم ماسک جیم کری میبینیم زندگی این کارمند ساده با ماسکی که پیدا کرده متحول میشود، اما خط داستانی اصلی فیلم افتادن ماسک به دست افراد شرور بوده که میتواند خطرهای زیادی را به همراه داشته باشد.
فیلم ماسک جیم کری یکی از متفاوتترین و بهترین فیلمهای ابرقهرمانی تاریخ سینما است، اما مثل آثار کلیشهای ابرقهرمانی دیگر قرار نیست از این قدرتها برای حفاظت از جهان استفاده کند و این فیلم زندگی حرفهای جیم کری را نیز متحول کرد. فیلم ماسک جیم کری در ایران هم طرفداران بسیاری دارد.
اگر یک بازیگر بوده باشد که به قدری در نقش مخالف خود باورپذیر ظاهر شده باشد که اصلاً نمیتوانستید حدس بزنید چه کسی است، آن مریل استریپ بوده است.
استریپ در مینیسریال «فرشتگان در آمریکا» نقش یک خاخام یهودی سالخورده را برعهده داشت که به دیدار شخصیت اصلی داستان که ناخوشاحوال بود میرفت تا شنونده اعترافاتش باشد. به لطف گریم و قدرت بازیگری استریپ، او غیر قابل تشخیص شده بود. مریل استریپ یک جایزه امی برای نقشآفرینیاش در این سریال دریافت کرد.
بدون هیچ تردیدی باید «مورد عجیب بنجامین باتن» را نقطه عطف بازیگری براد پیت به حساب آورد. گریم او متناسب با جلو رفتن داستان و تغییر شرایط سنی بنجامین باتن تغییر میکرد.
با این حال بدون شک مخاطب با تصویر اولیه چهره بنجامین باتن که پیرمردی ریزنقش و سالخورده بود هرگز به مخیلهاش خطور نمیکرد که این چهره میتواند براد پیت باشد. اگرچه عمده گریم آن چهره با کمک نرمافزارهای کامپیوتری انجام میشد، اما گریم در طول داستان تغییرات بسیاری داشت.
منبع: برترین ها