«در پی اقدام اخیر پارلمان اروپایی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دادنِ رای مثبت قابل توجه به طرح تروریستی اعلام کردن سپاه، تحلیل و تفسیرهای زیادی در مورد پیامها و تبعات این مساله و تاثیر آن بر آینده روابط ایران و اروپا مطرح میشود. از این رو، فرارو در گفتگو با ۲ تن از کارشناسان حوزه سیاست خارجی، به واکاوی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته است.»
فرارو- پارلمان اروپایی به تازگی در اقدامی جنجالی، قطعنامه گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا را به رای گذاشته است. در این راستا، نمایندگان پارلمان اروپایی با ۵۹۸ رای موافق، ۹ رای مخالف و ۳۱ رای ممتنع، این قطعنامه را به تصویب رساندند. قطعنامهای که البته در ادامه برای نهایی شدن بایستی به تصویب شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپایی نیز برسد.
با این همه، بسییاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اقدام تازه اروپا علیه ایران و به طور خاص سپاه پاسداران، با توجه به طرح ادعاها و جنجالهای مختلف مبنی بر مداخله ایران در جنگ اوکراین و یا همچنین وقوع پدیده اعتراضات در کشورمان، حامل پیامها و پیامدهای قابل توجهی است که واکاوی وبررسی دقیق آنها میتواند نگرش و چشم اندازهای روشنی از سناریوهای کلان تری که احتمالا قدرتهای غربی در ادامه راه برای ایران تدارک دیده اند، ارائه کند.
فرارو در گفتگو با "ابوالفضل ظهرهوند"، سفیر سابق ایران در ایتالیا و افغانستان و دیپلمات کنونی کشورمان و "جلال خوشچهره"، روزنامه نگار پیشکسوت و تحلیلگر عرصه سیاست خارجی، به واکاوی مساله مذکور پرداخته است.
"ابوالفضل ظهرهوند"، سفیر سابق ایران در ایتالیا و افغانستان و کارشناس حوزه سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که پیامها و تبعات اقدامات اخیر پارلمان اروپایی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چیست؟ گفت: «باید توجه داشته باشیم که پارلمان اروپایی و نوع کنشگری آن در مسائلی نظیر آنچه اخیرا در مورد سپاه شاهد بودیم، ماهیت غیرالزام آور و شکلی دارد. از این منظر، اقدام پارلمان اروپایی علیه سپاه بیش از همه در قالب عملیات و جنگ روانی بایستی تحلیل و درک شود. از سوی دیگر، به نظر من ما باید مسیر خاص خود را بدون توجه به غرب برویم».
وی ادامه داد: «اروپاییها و به طور کلی جهان غرب سال هاست که تلاش دارند با انواع و اقسام ابزارهایی که در دست دارند، ما را به زمین بازی مطلوب خود سوق دهند با این حال، ما باید ساختار فکری و پارادایم کشور خودمان را دنبال کنیم. تردید نکنید که اگر ما پارادایم و گفتمانهای مختص خود را به بدون ملاحظه کاریها دنبال میکردیم، کارمان با اتحادیه اروپا هیچوقت به نقطه نامطلوب کنونی نمیرسید. متاسفانه خودِ ما در جاهایی در چهارچوب روابط با غرب، در پارادایمهای طرف مقابل قرار گرفته ایم. فراموش نکنیم که ما زمانی در قالب پروژه اعتمادسازی با غرب، عملا بخشی از ظرفیتها و توانمندیهای خود را به طرف مقابل واگذار کردیم».
ظهره وند افزود: «با این همه، حداقل در مورد شرایط کنونی من عرض میکنم که به نظر من اروپا و مجموعه کشورهای غربی به هیچ وجه وضعیت خوبی ندارند. جهان در دوره گذار است. این گفته من نیست بلکه آمارها و تحولات جاری در چهارچوب نظام بین الملل این مساله را تایید میکنند. حال اینکه جهان به چه سمتی میرود؟ خود مسالهای است که بحثی جدا را طلب میکند. در شرایط گذار جهان، اروپاییها به عنوان موجودیتهایی که متاسفانه تا حد زیادی دنبال رویِ آمریکا هستند، تمام تلاش خود را انجام میدهند تا شاید بتوانند تا حدی مناسبات و معادلات گذشته حاکم بر عرصه روابط و نظام بین الملل را که تا حد زیادی به نفع آنها بوده حفظ کنند».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی گفت: «در این چهارچوب، ایران حقیقتا یک سد محکم در برابر قدرتهای غربی است. البته که چین و روسیه نیز از دید غرب تهدیدات معتبری هستند. در واقع اوج گیری این سه قدرت، تا حد زیادی غرب و مخصوصا اروپا را نگران کرده است. اروپا هیچگاه فکر نمیکرد که در بحث انرژی و مولفههای اقتصادی با فشار رو به رو شود و مثلا سیاستهای انقباضی و یا تورمهای بالای ۱۰ درصد و همچنین رکود و بیکاری و گرفتاری در میدان جنگ اوکراین را تجربه کند. از این رو، تحرکات اخیر غرب علیه سپاه بخشی از تحرکات کلانتر آن علیه ایران، چین و روسیه است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ظرفیتهای قدرت قابل توجهی را برای ایران ایجاد کرده است».
سفیر سابق ایران در ایتالیا و افغانستان خاطر نشان کرد: «در فضای کنونی نیز با توجه به اینکه شرایط در سمت اروپا خوب نیست، قدرتهای اروپایی راهِ نظامیگری و تقابل را با کشوری نظری ایران در پیش گرفته اند. اگرچه که به نظر من صلاح و منفعت اروپا این بود که بدون توجه به فشارهای آمریکا، مسیر ارتباط با کشورهایی نظیر ایران، روسیه و چین را در پیش گیرند. با این حال، آنها چنین نکردند و اکنون با چالشهای گستردهای رو به رو شده اند. کافی است توجه داشته باشید که مثلا کشور آلمان صرفا به دلیل اینکه دنبال رویِ سیاستهای آمریکا است، پروژه قابل توجه "نورد استریم ۲ "را که امنیت پایدار تهیه انرژی و تامینِ مقرون به صرفه آن را در اختیار این کشور قرار میداد، از دست داده است».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی گفت: «در مورد ایران و تحرکات اخیر اروپا علیه سپاه نیز چیزی جز ضرر و زیان نصیب اروپا نخواهد شد. اینکه اروپا به سربازِ پیاده طرحها و پروژههای مختلف بینالمللی دولت آمریکا تبددل شده، حقیقتا شکستی قابل توجه برای آنها است. در این چهارچوب، اروپا در مساله ایران عملا در حال پیشبرد طرحهای آمریکا است. در عین حال، همانطور که عرض کردم، گفتمان غرب این است که تقابل با ایران را در پیش گیرد و با تمام ظرفیتها در برابر آن بایستد. اینکه اروپا حاضر میشود در شرایطی که با سیلی از بحرانها رو به رو است، علیه ایران نیز یک اقدام تنشزا و با هزینههای فراوان را انجام دهد، نشان میدهد که اساسا رهبران اروپایی به منافع بلند مدت کشورهایشان توجهی ندارند و سیاست خارجی خود را به متغیری وابسته در ارتباط با آمریکا تبدیل کرده اند».
ابوالفضل ظهرهوند در ادامه در واکنش به این سوال که گفته میشود اروپا با تروریستی اعلام کردن سپاه به دنبال تضعیف توان و قدرت اقتصادی این نهاد نظامی ایران است گفت: «به نظر من اینکه اروپاییها میگویند که تحریمهایشان علیه سپاه به دنبال فلج کردن ماشین تولید قدرت اقتصادی برای این نهاد ایرانی است نیز به هیچ عنوان مساله درستی نیست. سپاه اگر در حوزههای اقتصادی نظیر قرارگاه خاتم الانبیا کار میکند، این در راستای منافع ملی ماست. اگر بنا باشد برخی حوزهها را به بخشیهایی بدهند که خود موجد مشکلات بیشتر میشوند، این کاملا به ضرر کشور ماست. سپاه میتواند حتی در برخی حوزهها با سود صفر درصد کار کند و ظرفیت به صحنه آورد و این نقطه قوت ماست».
وی افزود: «توجه داشته باشیم که جهان غرب روی جایی انگشت گذاشته که نقطه قوت ماست و در این زمینه آدرس غلط میدهند. چرا آنها به جریان خصوصی سازی فشار نمیآورند؟ چرا به بانکهای ورشکسته فشار نمیآورند؟ دلیل روشن است، زیرا آنها سپاه را نقطه قوت ایران میدانند و به دنبال تضعیف آن هستند. اروپا از سپاه و نوعِ کنشگری سیاسی، اقصادی و نظامی آن خسارتهای قابل توجهی را متحمل شده است. این در حالی است که همین اروپاییها شدیدا به ایران و ظرفیتهای این کشور نیاز دارند. با این حال، قدرتهای غربی سالهاست که راه و مسیر فشار بر ایران را به عنوان رویهای مطمئن جهت مواجهه با تهران ارزیابی میکنند و سعی دارند به هر نحو ممکن انگشت اتهام را به سمت سپاه نشانه بگیرند».
این دیپلمات کشورمان در پایان گفت: «سپاه حلال مشکلات در داخل است این در حالی است که جهان غرب به دنبال تصویرسازی معکوس از این نهاد انقلابی است. پارلمان اروپایی و حتی شورای وزیران اروپایی اساسا عددی نیستند که بخواهند به تهدید ملت ایران بپردازند. با این حال، ما نیز باید متناسب با شیوههایی که اروپاییها با کشورمان رفتار میکنند، در نوع نگاه خودمان به طرحواره کلان حکمروایی به ویژه در حوزه اقتصادی تجدید نظر کنیم. اگر قرار باشد در داخل ناکارآمد باشیم و در خارج نیز عملیات روانی گستردهای علیه ما صورت گیرد، ما با مشکل رو به رو خواهیم شد با این حال، اگر سطح کارآمدی خود را به ویژه در حوزه اقتصاد ملی و فضای کلی حکمروایی ارتقا بخشیم، پیروزی نهایی با ما خواهد بود. اروپا اکنون بازی صفر و یک را با ما شروع کرده اند و در این فضا، انبوه مشکلات آن ها، توان و ظرفیتهایشان جهت تقابل با ایران را تضعیف میکند و درست به همین دلیل من شانس چندانی را برای آنها در میدان تقابل با ایران و کسب پیرزی در این حوزه قائل نیستم».
"جلال خوشچهره"، روزنامهنگار پیشکسوت و کارشناس حوزه سیاست خارجی نیز در مورد پیامها و تبعات اقدام اخیر پارلمان اروپایی علیه سپاه گفت: «به نظر من اگر مدیریت درستی در چهارچوب روابط ایران و اروپا مخصوصا از طرف ایران وجود داشت، این امکان کاملا وجود داشت که ایران و اروپا به نقطه بحرانی کنونی نرسند. اینکه پارلمان اروپا با اکثریت آرا با تروریستی اعلام کردنِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موافقت میکند (اگرچه این موضوع جهت تایید نهایی باید به تصویب شورای وزیران اروپایی نیز برسد)، این به معنای رسیدن روابط تهران-بروکسل به نقطه جوش خود است».
وی گفت: «پیشتر شاهد بودیم که اروپا اقدام به تحریم افراد و نهادهایی در داخل ایران کرده بود، اما اینکه بخواهد یک تشکیلات رسمی نظامی ایرانی را تروریستی اعلام کند، این مساله در نوع خود حامل پیامهای حقیقتا جدی است. البته که این موضوع به معنای به بن بست رسیدن گزاره تعامل میان ایران و اروپا نیز هست. آنچه اکنون شاهد آن هستیم این است که اروپا برخلاف مواضع سابق خود که سعی میکرد در رابطه با تهران رویکردی میانه را اتخاذ کند و تا جای ممکن زمینه را برای مصالحه میان ایران و آمریکا حداقل در مساله برجام فراهم کند، با این حال، اکنون پارلمان اروپایی صریحا به تروریستی اعلام کردنِ سپاه رای مثبت میدهد که این مساله یک موضعگیری صریح و شفاف از سوی آن است و در نقطه مقابلِ کنشگریهای سابق آن قرار دارد».
خوشچهره تصریح کرد: «درست است که شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپا باید بر این مساله صحه بگذارند با این حال با توجه به اینکه بانی اصلی این حرکت، کشورهای برجسته اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) بوده اند، من انتظار دارم که شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپایی نیز به این قضیه رای مثبت بدهند. این موضوع حاکی از این است که باید انتظار شکل گیری یک دوقطبی جدی در روابط و مواضع ایران و اروپا نسبت به یکدیگر را داشته باشیم. مسالهای که پیامدهای خطرناکی را برای ایران خواهد داشت. در این فضا، کنش و واکنشهای آتی میان ایران و اروپا، حامل چشم اندازهای ناامید کننده به ویژه برای ایران است».
وی ادامه داد: «در این راستا، اگرچه دو یا سه ماه طول خواهید کشید که موضع جدید اروپا علیه سپاه ماهیتی عملیاتی به خود بگیرد با این حال، تردیدی نیست که تاثیرگذاری قابل توجهی را بر اقتصاد ایران از خود برجا خواهد گذاشت و حتی مناسبات منطقهای ایران را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. در این میان، اگر ابتکاری در چهارچوب روابط ایران و اروپا برای کاهش تنشها ارائه نشود، اوج گیری اختلافات و حتی وقوع بحرانهایی که بعضا کنترل آنها سخت است، به هیچ عنوان گزارهای دور از انتظار نیست».
این کارشناس سیاست خارجی کشورمان معتقد است: «من بر این باورم که پیامد اصلی اقدام جدید اروپاییها با همراهی آمریکا و شرکای منطقه ایشان علیه ایران، تشدید روند فرسایش در اقتصاد ایران و افزایش اثرگذاری این مساله بر فضای سیاسی کشورمان خواهد بود. در واقع، با توجه به اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سهم قابل توجهی در اقتصاد کشور دارد، وضع تحریمهای گسترده از سوی اروپا علیه این نهاد در پی تروریستی اعلامشدنِ آن، ایجاد نوعی انجماد، و نه حتی فلج شدن در اقتصاد کشورمان را به همراه خواهد داشت. من این موضوع را هدف اصلی در پسِ تحرکات اخیر اروپا علیه سپاه میدانم».
وی افزود: «موضوعی که میتواند بر فضای عمومی کشور موثر افتد و تشویق اعتراضات در ایران را به همراه داشته باشد. متاسفانه مدیریت درست و دقیقی نیز نه در روابط خارجی، و نه در حوزه مدیریت مسائل داخلی شاهد نیستیم و همین مساله میتواند دامنه بحرانها علیه ایران را تشدید کند. باید بپذیریم که متغیر سیاست خارجی نقشی قابل توجه را در معادلات داخلی ایران به ویژه در حوزه اقتصادی بازی میکند. برخی ادعا میکردند که بدون توجه به مسائل خارجی میتوانند مسائل اقتصادی کشور مدیریت را کنند. با این حال، این رویکرد تاکنون بارها نادرستی خود را به اثبات رسانده است».
خوشچهره خاطر نشان کرد: «در کل جهان، این اقتصاد است که سیاست را هدایت میکند، اما در مورد ایران این معادله برعکس است. در این فضا، خیلیها، خوشبینانه یا از روی ساده دلی و حتی مغرضانه بر آن بوده اند تا نقش مولفه روابط خارجی در قالب معادلات داخلی کشورمان را کمرنگ معرفی کنند و بر این تصور بودند که بدون برجام و توافق در روابط خارجی قادر خواهند بود که به شکل یک جزیره در چهارچوب روابط محدود با چند کشور در منطقه و فرامنطقه و البته با توجه به آنچه گزاره "زمستان سخت" برای اروپا عنوان میشد، کم کم کشور را به پیش برند و از قدرتهای غربی امتیاز بگیرند و شرایط اقتصادی ایران را بهبود بخشند. با این حال، بسیاری از تحلیلگران که سیاست خارجی ایران را بر بستر مولفههای واقع گرایانه رصد میکردند تاکید داشتند که این مساله یک اشتباه سخت برای ایران خواهد بود».
جلال خوشچهره در پایان گفت: «در واقع اشتباه بود که تصور کنیم اروپا به واسطه وقوع زمستان سخت، به دست و پای ایران خواهد افتاد و ما با تکیه صِرف بر روابط با مناطقی نظیر قفقاز و آسیای میانه و البته منطقه خاورمیانه میتوانیم گلیم اقتصادی خود را از آب بیرون بکشیم. تا زمانی که روابط خارجی ما عادی نشود، ما امکان برقراری ثبات در کشور را هم نداریم و متعاقبا نیازهای اقتصادی خود را نیز نمیتوانیم تامین کنیم. از این رو، اروپا از قِبل تشدید تنشها با ایران به دنبال ایجاد انجماد در اقتصاد کشورمان و همچنین فراهم ساختن زمینههای عینی برای ماجراجوییهایی ایذایی کنشگرانی نظیر اسرائیل علیه ایران است».