bato-adv
bato-adv
موقعیت ابرقدرت: ترس از رشد جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین

آیا هنوز راهی برای خروج از مارپیچ جنگ سرد امریکا و چین وجود دارد؟

آیا هنوز راهی برای خروج از مارپیچ جنگ سرد امریکا و چین وجود دارد؟

چین و ایالات متحده از یک بحران به بحران دیگر وارد می‌شوند. این صرفا وابستگی عمیق اقتصادی متقابل نیست بلکه صلح جهانی نیز در خطر است. آیا هنوز راهی برای خروج از این مارپیچ نزولی وجود دارد؟

تاریخ انتشار: ۰۰:۳۵ - ۲۰ اسفند ۱۴۰۱

فرارو- در یک ساختمان جعبه‌ای شکل و صورتی رنگ در محله دیپلماتیک پکن که بین سفارت‌های ایران و قزاقستان قرار گرفته یک نگهبان در بیرون دروازه ایستاده علیرغم آان که کتی زمستانی پوشیده، اما به شدت سرما را احساس می‌کند. دفتر "ژانا لشچینسکا" کاردار اوکراین در پکن در ساختمان پشت سر او قرار دارد.

به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل؛ دو سال پیش رئیس او بر اثر سکته قلبی درگذشت و از آن زمان تاکنون ژانا نمایندگی دیپلماتیک را اداره می‌کند. این یک وظیفه دشوار است: کشور او در حال جنگ است، اما به نظر می‌رسد هیچ کس در پایتخت چین چندان اهمیتی برای این موضوع قائل نیست.

برای رسیدن به اطراف ساختمان سفارت روسیه در پکن باید ۲۷ دقیقه قدم زد. چندین ساختمان آپارتمانی، برج‌های اداری، یک بیمارستان، دو زمین ورزشی و یک پارک بخشی از محوطه بزرگ مقری است که سفیر مسکو در پکن بر آن ریاست می‌کند.

تا چندی پیش "آندری دنیسوف" آن مرد بود. او در سال ۱۹۵۲ میلادی در خارکف که در آن زمان در قلمروی جمهوری شورایی اوکراین از جمهوری‌های پیشین شوروی محسوب می‌شد متولد شد و در رشته چین شناسی تحصیل کرد و سپس به یکی از چهره‌های کلیدی در روابط روسیه و چین تبدیل شد.

زمانی که نوبت به اوکراین رسید دستگاه سیاست خارجی چین ترجیح داد با دنیسوف روس صحبت کند تا با لشچینسکا اوکراینی. مقام‌های وزارت خارجه چین به دیپلمات‌های اروپایی گفتند: "اوکراین حیاط خلوت روسیه است روس‌ها موضوع را به بهترین شکل ممکن درک می‌کنند". این دیدگاهی است که چین تا به امروز یک سال پس از تهاجم روسیه علیه اوکراین از آن پیروی کرده است.

علی‌رغم دعوت سفیر اوکراین در واشنگتن به کنگره برای حضور در مراسم ایراد نطق جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده لشچینسکا هنوز باید در پکن توضیح دهد که چه کسی واقعا در این جنگ به چه کسی حمله کرده است.

او می‌گوید: "روسیه یک کشور مهاجم و اوکراین یک قربانی است". او می‌گوید که بار‌ها به وزارت خارجه چین مراجعه کرده و خاطرنشان ساخته که "برای اتخاذ موضع بی طرفانه مهم است که با هر دو طرف صحبت کنیم".

با این وجود، او می‌گوید متاسفانه هنوز هیچ نشانه‌ای از تمایل طرف چینی برای انجام این کار وجود ندارد.

رفتار کاملا متضاد با این دو دیپلمات در پکن و واشنگتن نشان دهنده تنش عظیمی است که جنگ اوکراین به روابط بین دو ابرقدرت تزریق کرده است. این رابطه حتی پیش از جنگ اوکراین نیز چندان آسان نبود. با این وجود، حمله پوتین علیه اوکراین باعث ایجاد آن چیزی شد که "کوین راد" نخست وزیر سابق استرالیا سال‌ها درباره آن هشدار داده بود: "جنگ سرد جدید".

این اصطلاح بحث برانگیز است، زیرا جهان از نظر سیاسی و اقتصادی از هم پاشیده قرن بیست و یکم با دنیای بلوک پس از جنگ جهانی دوم تفاوت دارد. مسابقه تسلیحات هسته‌ای بین چین و آمریکا هنوز به ابعادی نرسیده که بتوان آن را با مسابقه بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده در قرن بیستم مقایسه کرد. برخلاف دوران اتحاد جماهیر شوروی ایالات متحده به حفظ روابط تجاری سریع خود با چین به ارزش ده‌ها میلیارد دلار ادامه داده است.

استخوان‌بندی ایدئولوژیک

با این وجود، از فوریه سال گذشته سه تحول رخ داده که کاملا یادآور جنگ سرد هستند: نخست جنگ تجاوزکارانه روسیه به اوکراین به طور فزاینده‌ای به عنوان نوعی درگیری نیابتی از نوع درگیری‌های قرن گذشته قلمداد می‌شود.

در اوکراین این درگیری به عنوان دفاع یک ملت در برابر متجاوز قلمداد می‌شود در مسکو و پکن این درگیری دفاعی در برابر تلاش غرب برای ایجاد هژمونی قلمداد شده و در واشنگتن به عنوان بخشی از مبارزه جهانی بین دموکراسی‌ها و کشور‌های دارای دولت‌های خودکامه قلمداد می‌شود.

وزیر امور خارجه آلمان در سخنرانی خود در استراسبورگ در فرانسه احتمالا به صورت ناخواسته گفته بود: "ما در حال جنگ علیه روسیه هستیم".

تحول دوم آن که از زمان تهاجم روسیه علیه اوکراین قدرت‌های بزرگ هر چه در توان دارند برای صف آرایی شرکا و متحدان خود انجام داده اند. هر یک از طرفین در حال گردآوری "سربازان" خود هستند در مناظره‌ها و رای گیری‌ها در سازمان ملل، از طریق ماموریت‌های دیپلماتیک انفرادی توسط سیاستمداران یا از طریق کمک‌های بزرگ و برنامه‌های اقتصادی این کار را انجام می‌دهند.

کشور‌هایی که در حال حاضر بیش‌تر مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند کشور‌هایی هستند که در طول جنگ سرد "غیر متعهد" قلمداد می‌شدند و اکنون تقریباً تحت عنوان "جنوب جهانی" دسته بندی می‌شوند از جمله هند، اندونزی، برزیل و آفریقای جنوبی.

تحول سوم آن که این منازعه با استخوان بندی ایدئولوژیک همراه بوده است. ایدئولوژی‌هایی که در روسیه و به طور فزاینده‌ای در روابط چین و امریکا شکلی افراطی به خود گرفته اند. مسیر جنگ تاکنون برای پکن و واشنگتن تصویری را که از یکدیگر داشته اند تایید کرده است: به عنوان یک دشمن ایدئولوژیک که تفاهم با آن تقریبا ممکن نیست. این مولفه ایدئولوژیک امروز بسیار قوی‌تر است. پیش از این، رقابت بیشتر در حوزه قدرت سیاسی، نظامی و فناوری بود.

منافع چین و روسیه با یکدیگر مطابقت دارد

علی‌رغم آن که مسکو و پکن در بخش اعظم دوران جنگ سرد با یکدیگر دشمن بودند امروز در مقایسه با سال‌های تاسیس جمهوری خلق چین به یکدیگر نزدیک‌تر شده اند. مانند استالین و مائوتسه تونگ در آن زمان ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ امروز در رد بنیادین نظم جهانی تحت سلطه ایالات متحده و حتی در اتحاذ موضع ضد امریکایی عمیقا درونی شده با یکدیگر نقطه اشتراک دارند. از این منظر به نظر می‌رسد که حمایت غرب از اوکراین طرحی است که توسط ایالات متحده برای گسترش حوزه نفوذ آن کشور به سوی شرق انجام شده است.

پوتین در سخنرانی ۲۱ فوریه خود خطاب به روس‌ها مدعی شد که غرب از اوکراین به مثابه جبهه‌ای برای ضربه زدن به روسیه و یک "زمین آموزشی" نظامی استفاده می‌کند. ایالات متحده نیز سخنگوی وزارت خارجه پکن که دو روز پس از آن منصوب شد را "جنگ افروز شماره یک در جهان" خوانده بود.

بنابراین، تعجب آور نیست که کارشناسان روابط روسیه و چین در مورد "طرح صلح" که اخیرا توسط پکن ارائه شده توهمی ندارند. "الکساندر گابویف" مسائل چین و روسیه در بنیاد کارنگی می‌گوید:"پکن مسکو را به انجام کاری که نمی‌خواهد انجام دهد تحت فشار قرار نمی‌دهد و وادار نمی‌سازد".

واقعیت این است: "طرح صلح" چین حتی سندی نیست که مشخص سازد کدام طرف باید چه اقداماتی را انجام دهد و چه زمانی و چگونه طرفین نقض کننده مقررات باید مجازات شوند. این بیانیه اصولی را شامل می‌شود که مواضع ضد غربی چین را تکرار می‌کند، روسیه متجاوز را راحت می‌گذارد و به جای ملزم ساختن روس‌ها به خروج از اوکراین خواستار برقراری آتش بس می‌شود و لغو تمام تحریم‌هایی که توسط شورای امنیت سازمان ملل تصویب نشده (جایی که روسیه به عنوان کشور صاحب حق وتو عملا تصویب چنین تحریم‌هایی را غیر ممکن می‌سازد) را خواسته است.

"ولودیمیر زلنسکی" درباره ابتکار عمل چین در اولین سالگرد آغاز جنگ اوکراین گفته بود: "من معتقدم این واقعیت که چین شروع به صحبت در مورد اوکراین کرده است موضوع بدی نیست". پرسش اساسی آن است که این سخنان به چه سرانجامی خواهند انجامد.

شی رئیس جمهور چین در مجموع حدود ۴۰ بار با همتای روس خود دیدار داشته که آخرین بار آن در ماه سپتامبر گذشته بوده است. با این وجود، شی تنها یکبار به صورت تلفنی با زلنسکی مکالمه داشته که در سال ۲۰۲۱ میلادی صورت گرفت. شی هرگز شخصا با زلنسکی ملاقات نکرده است.

به نظر می‌رسد در کوتاه مدت اوکراین دو نگرانی در مورد موضع چین دارد. نخست آن که آن کشور فناوری‌هایی را در اختیار روسیه قرار ندهد که بتوان از آن استفاده نظامی کرد و دوم آن که از نظر اوکراین چینی‌ها باید برای مسکو روشن سازند که استفاده از تسلیحات کشتار جمعی به عنوان یک گزینه منتفی خواهد بود.

برخی از تحلیلگران معتقدند طرح صلح چین در وهله نخست حتی درباره اوکراین یا روسیه نیز نیست. چین بیش‌تر از این لحظه استفاده می‌کند تا خود را به عنوان یک بازیگر تعیین کننده در صحنه جهانی معرفی کند و نظم بین المللی غرب را اساسا به چالش بکشد.

ابتکار عمل "امنیت جهانی" چین

پکن سه روز پیش از انتشار طرح صلح اوکراین سند دقیق تری با عنوان "ابتکار عمل امنیت جهانی" را منتشر کرد که با اصطلاحات حزبی آغشته شده و علیه یکجانبه گرایی و هژمون گرایی می‌گوید و از تضمین امنیت نه از طریق اتحاد‌های نظامی بلکه از طریق توافق‌های انفرادی حمایت می‌کند.

در عین حال، متن مشخص می‌سازد که تمرکز سیاست خارجی چین در آینده کجا خواهد بود: در کشور‌های آسیای جنوب شرقی، خاورمیانه، آمریکای لاتین، دریای کارائیب و کشور‌های جزیره‌ای اقیانوس آرام.

این مناطق دقیقا نقاطی از جنوب جهانی بوده اند که از زمان آغاز جنگ اوکراین امریکایی‌ها و اروپایی‌ها در تلاش برای جلب نظرشان به نفع خود بوده اند. برای بسیاری از کشور‌های جنوب جهانی چین بزرگترین شریک تجاری است و بسیاری از آنان نیز از غرب اغلب متکبر که به استاندارد‌های اخلاقی خود پایبند نیست خسته شده اند.

پکن حتی در برانگیختن چنین احساساتی در داخل کشور نیز ماهرانه‌تر عمل می‌کند. گفتمان سیاسی در چین حتی قبل از پاندمی کووید شروع به رادیکال شدن کرده بود، اما این روند با انزوای آن کشور پس از سال ۲۰۲۰ میلادی تسریع شد. تصور بسیاری از چینی‌ها این است که غرب به ویژه آمریکا به کاریکاتوری از خود تبدیل شده است: تشنه قدرت، خودخواه و با تمرکز انحصاری بر پایین نگهداشتن جایگاه چین.

در امریکا نیز صدا‌های میانه رو در قبال چین ناپدید شده اند. هر رخداد جدید به یک "بحران در رابطه با چین" تبدیل می‌شود از طرح ممنوعیت رسانه اجتماعی تیک تاک گرفته تا ورود بالن چاسوسی چینی و یا بحث در مورد منشاء ویروس کرونا. رئیس کمیته تازه تاسیس مجلس نمایندگان که به مقابله با چین اختصاص دارد می‌گوید که آمریکا با "مبارزه‌ای وجودی" مواجه است. چین به موضوعی تبدیل شده که سیاستمداران امریکایی می‌توانند با مانور دادن بر روی آن امتیاز کسب کنند.

بحران‌های بعدی در راه هستند

"ژائو تانگ" پژوهشگر دانشگاه پرینستون در مورد مسائل هسته‌ای و خلع سلاح می‌گوید: "به نظر می‌رسد شکاف عمیقی در درک میان دو کشور ایجاد شده است. به نظر می‌رسد دو طرف واقعا نمی‌توانند یکدیگر را درک کنند. خطوط ارتباطی مستقیم فیمابین نیز قطع شده است". زمانی که مقام‌های پنتاگون پس از بجران بالن با پکن تماس گرفتند هیچ کس پاسخی نداد. وزیرخارجه امریکا نیز سفر خود به پکن را لغو کرد.

پیدا کردن راهی برای خروج از مارپیچ نزولی در روابط چین و آمریکا که از زمان شروع جنگ اوکراین سرعت گرفته به طور فزاینده‌ای دشوار به نظر می‌رسد به ویژه از آنجایی که درگیری‌های بیش‌تر یا از قبل برنامه ریزی شده در راه هستند.

رئیس جمهور چین در بهار سال جاری قرار است به مسکو سفر کند. این سفر به اندازه سفر برنامه ریزی شده "مک کارتی" رئیس مجلس نمایندگان به تایوان مهم خواهد بود، زیرا چین تایوان را بخشی از قلمرو خود می‌داند. پکن در تابستان گذشته به دیدار نانسی پلوسی سلف مک کارتی با چند روز مانور نظامی پاسخ داد.

در حالی که حجم تجارت بین چین و روسیه در سال گذشته ۳۰ درصد افزایش یافت و به حدود ۱۹۰ میلیارد دلار رسید حجم تجارت بین چین و ایالات متحده بیش از سه برابر افزایش یافته و بیش از هر زمان دیگری است. متحدان اروپایی آمریکا نیز تجارت بیش تری را با چین انجام می‌دهند به میزان بیش از ۹۰۰ میلیارد دلار.

اگر ظن دو هفته پیش "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه ایالات متحده مبنی بر آن که چین در فکر ارائه "کمک مرگبار" به روسیه یعنی تامین سلاح، مهمات یا پهپاد‌های جنگی است تحقق یابد تمام این مبادلات تجاری در معرض خطر قرار خواهند گرفت. "میکو هوتاری" رئیس موسسه مطالعات چین مرکاتور مستقر در برلین می‌گوید در آن صورت خطر بروز یک "فاجعه بزرگ" و "فروپاشی اقتصاد جهانی" وجود خواهد داشت.

bato-adv
bato-adv
bato-adv