آیت الله العظمی جوادی آملی خطاب به شاعران آئینی گفتند: این نعمت که خداوند به شما داده را قدردان باشید و اگر تنها به مدح و ذم دیگران پراخته شود، هدر دادن این نعمت است.
جمعی از شاعران آیینی روز سه شنبه بعد از نماز مغرب و عشاء با حضور در بیت آیت الله العظمی جوادی آملی با ایشان دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش شفقنا، آیت الله جوادی آملی در این دیدار بیان داشتند: در آستانه میلاد کریم اهل بیت امام مجتبی علیه السلام هستیم، بیان نورانی آن امام این است که نه بیراهه بروید نه راه کسی را ببندید!
ایشان اظهار داشتند: مرحوم کلینی از امام مجتبی علیه السلام نقل میکند «کونوا اوعیه العلم» ظرف دانش باشید، هر مظروفی ظرفیت ظرف را کم میکند به غیر از علم که بر ظرفیت ظرف میافزاید، لذا نگذارید دل خالی باشد، نگذارید در جان شما غیر دانش چیزی رسوخ کند بلکه ظرف دانش و علم باشید.
ایشان بیان داشتند: راه کسب علم و پول و کمال دو گونه است، گاهی راه فکری دارد و بعضی اینگونه نیست! یعنی علوم چه علم غریبه و چه علم قریبه، گاهی راه فکری دارد موضوع و محمول و مسئله و استاد شاگرد هست که میتواند انسان یاد بگیرد، اما بعضی علوم هست که فطری است.
همچنین است در اقتصاد که گاه انسان میتواند از راه کسب و تولید و تجارت و با راه علمی، مال و ثروتی به دست بیاورد، ولی گاهی پسر یک پدری است که از طریق ارث مال فراوانی به دست آورده است، یعنی از راه پیوند به این ثروت رسیده و نه راه فکری خاص، شما توجه داشته باشید که شاعر شدن راه فکری ندارد، هر چند ادیب شدن راه فکری دارد و انسان میتواند با تمرین و درس خواندن و حفظ قوانین و ادب و اوزان آن را بیابید، اما شاعر شدن «یوتیه من فضل الله» است که باید قدرش را بدانید.
ایشان بیان داشتند: این نعمت که خداوند به شما داده را قدردان باشید و اگر تنها به مدح و ذم دیگران پراخته شود، هدر دادن این نعمت است.
آیت الله جوادی آملی در پایان مرثیهای از کتاب «مراثی اهل بیت علیهم السلام» که شامل مرثیهها و مداحیهای جمع آوری شده از شاعران شهر آمل هست را قرائت نمودند و کتاب را به انجمن شاعران هدیه نمودند.
از پس قتل جوانان شه اقلیم وجود
رو سوی جنگ نمود
بهر ادراک فیوضات رضای معبود
والی غیب و شهود ** رو سوی جنگ نمود
شهریاری ز سراپرده برون آمده فرد
محو رویش زن و مرد
شاهبازی پی پرواز پر و بال گشود
والی غیب و شهود ** رو سوی جنگ نمود
خَودِ تسلیم به سر موزه تمکین به پا
با کمربند رضا
چارآیینه ایمان به بر از چار حدود
والی غیب و شهود ** رو سوی جنگ نمود
تیغ تقوا به میان نیزه اخلاص به مَشت
سپر صبر به پشت
جعبه قلب پر از تیر و زغم زهرآلود
والی غیب و شهود ** روی سوی جنگ نمود
از زنان کهنه لباسی به غیاثی طلبید
بر تن خود پوشید
قلبها سوخت از این واقعه جانها فرسود
والی غیب و شهود ** روی سوی جنگ نمود