به گفته یک روانشناس و مشاور، بیمسئولیتی خصلت ویران کنندهای است که معمولاً از دوران کودکی، از دل خانواده و سپس از مدرسه شکل میگیرد و در روابط شخصی فرد، مشکلات عدیدهای را به وجود خواهد آورد.
مسئولیت یک عنصر کلیدی برای یک زندگی شاد و موفق است. زمانی که در یک رابطه، یکی از طرفین از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند، تمام مسئولیت زندگی بر دوش یک نفر افتاده و او را از پا درخواهد آورد. از سوی دیگر، رفتار غیرمسئولانه میتواند به روابط آسیب برساند و باعث سلب اعتماد شود.
بیمسئولیتی یکی از خصلتهای نامتعارفی است که در برخی افراد دیده میشود و میتواند بنیان خانواده را سست و ضعیف کرده و رابطه عاطفی زوجین را به خطر بیندازد. مسئولیتپذیری نهتنها در زندگی مشترک بلکه در هر رابطهای ازجمله رابطه دوستانه، شغلی، اجتماعی و... ضروری است، اما بهراستی با فرد بیمسئولیت چگونه باید برخورد کرد؟ آیا راهحلی برای اصلاح این رفتار وجود دارد؟ دکتر شقایق درویشی، روانشناس و مشاور به این سؤال پاسخ میدهد.
چیزی که در ذهن اغلب ما جاافتاده، نسبت دادن بیمسئولیتی به مردان بیکاری است که نسبت به مسائل مالی خانواده بیتوجهاند، اما بیمسئولیتی ممکن است درباره هر موضوعی صدق کند؛ زنی که برای تربیت فرزندان وقت نمیگذارد یا به امور خانه رسیدگی نمیکند، فردی که در روابط کاری به انجام وظایفش متعهد نیست یا بیتفاوتی در قبال اتفاقات و معضلات جامعه، همه و همه مصداق بیمسئولیتی هستند.
دکتر درویشی در تعریق دقیق فرد بیمسئولیت میگوید: «بیمسئولیت بهفردی گفته میشود که مسئولیت اتفاقات زندگیاش را نمیپذیرد و بار تمام مشکلات زندگی را بر دوش طرف مقابل یا عوامل بیرونی میاندازد.»
او ادامه میدهد: «فرد بیمسئولیت، اشتباهات و انتخابات خود را گردن نمیگیرد و همیشه جامعه و خانواده و دیگران را مقصر میدانند.»
درویشی با اشاره به قانون ۲۰-۸۰ میگوید: «فرد مسئولیتپذیر با استفاده از قانون ۲۰-۸۰، باور دارد که ۸۰ درصد اتفاقات در زندگی زمینه درونی دارد و خودش مسئول آنهاست و ۲۰ درصد اتفاقات عامل بیرونی دارد که در اختیار خودش نیست لذا تمرکز فرد مسئولیتپذیر بر روی آن ۸۰ درصد عامل درونی است، اما در افراد بیمسئولیت، تمرکز روی ۲۰ درصدی است که در اختیارشان نیست و کاملاً بیرونی است.»
این روانشناس میگوید افراد بیمسئولیت نسبت به پیامدهای اقداماتی که انجام میدهند کاملاً بیتوجه هستند: «معمولاً به این افراد نمیتوان اعتماد کرد، زیرا آنها به پیامدهای تصمیمی که میگیرند اهمیت نمیدهند و معمولاً تصمیمات غیرمسئولانه میگیرند.»
درویشی با بیان اینکه ریشه اصلی این بیمسئولیتی از دل خانه و خانواده شروع میشود، تصریح میکند: «افراد بیمسئولیت، معمولاً در خانه عادت کردند که کسی از آنها انتظار نداشته باشد و در مقابل، خودشان توقع بالایی از اطرافیان دارند و همین موضوع باعث زیادهخواهی، خودخواهی و لجبازی آنها میشود.»
به گفته درویشی، بیمسئولیتی در افراد معمولاً از دوران کودکی، از دل خانواده و سپس از مدرسه شکل میگیرد: «رفتارهای تحکمی و گوشبهفرمان بودن کودک در خانواده و مدرسه باعث میشود تا فرد مسئولیتپذیری لازم را نداشته باشد و از زیر بار برخی مسائل فرار کند و اشتباهاتش را گردن فرد دیگری بیندازد.»
این روانشناس ریشه اصلی بیمسئولیتی را وجود والدین غیرمسئول میداند و میگوید: «آموزش مسئولیتپذیری باید در خانه و توسط والدین شروع شود، اما متأسفانه بسیاری از والدین با حمایت بیشازحد از بچهها و رفاهی که در دورهی کودکی برای آنها به وجود میآورند، مانع یادگیری مسئولیتپذیری در کودکان میشوند.»
او ادامه میدهد: «فراهم کردن تمام نیازها و خواستههای کودکان باعث میشود تا آنها در مقابل انتخابها و تصمیماتشان مسئول نباشند. این کودکان به دلیل فراهم بودن همه امکانات در کودکی معمولاً در بزرگسالی برای رسیدن به اهدافشان تلاش نمیکنند و مسئولیت کارهایشان را بر عهده نمیگیرند.»
به عقیده درویشی، ترس باعث میشود که فرد از وارد شدن به دنیای ناشناخته دوری کند: «معمولاً مردم از هر چیزی که بترسند یا آن را درک نکنند یا اطلاعاتی در مورد آن نداشته باشند، آن را حذف میکنند؛ بنابراین ترس میتواند یک دلیل خاص برای بیمسئولیتی باشد.» این روانشناس نداشتن هدف در زندگی را یکی دیگر از دلایل بیمسئولیتی افراد دانست و افزود: «وقتی فرد هدف مشخصی در زندگی ندارد بهراحتی بهانه میگیرد و کاری را انجام نمیدهد.»
او مقایسه کردن را دلیل دیگر بر بیمسئولیتی میداند و میگوید: «وقتی فرد دائم خودش را با دیگران مقایسه میکند، از ترس اینکه مبادا کاری را انجام دهد که بهپای دیگران نرسد، بهانهگیری میکند و فرصت آن تلاش را از خودش میگیرد، چون نمیداند که میتواند در آن کار موفق شود یا خیر لذا ترجیح میدهد مسئولیتی را نپذیرد.»
درویشی در پاسخ به این سؤال میگوید: «فرقی نمیکند زن بیمسئولیت باشد یا مرد، بیمسئولیتی باعث خودخواهی و توقع زیاد در فرد میشود. درواقع چنین فردی دوست دارد دیگران برایش همه کار انجام دهند و هر چیزی میخواهد دیگران برایش فراهم کنند و اینیک حالت لجبازی در فرد به وجود خواهد آورد؛ بالطبع وقتی انتظارات فرد برآورده نمیشود، اختلافات و تنش شروع خواهد شد.»
درویشی معتقد است که مسئولیتپذیری قابلرفع است و فرد بیمسئولیت میتواند با انجام روشهایی به فرد مسئولیتپذیر تبدیل شود. او میگوید: «مسئولیتپذیری یک ضرورت است. فرد با یک برنامهریزی روزانه میتواند متعهد شود که آن برنامه را تا پایان روز انجام دهد و مدیریت مسئولیتهایی که در آن روز برای خود قرار داده، بپذیرد.»
این روانشناس ادامه میدهد: «افراد بیمسئولیت معمولاً برای انجام ندادن کارهایشان بهانهگیری میکنند لذا این افراد برای تبدیلشدن به یک فرد مسئولیتپذیر باید گله و شکایت، مقصر دانستن دیگران و بهانهگیری را متوقف کنند و هر زمان تصمیم به انجام کاری میگیرند به هر قیمتی آن را انجام دهند.»
درویشی یکی دیگر از راههای رفع بیمسئولیتی را به تعویق نینداختن کارها دانست و افزود: «فرد بیمسئولیت باید سعی کند کارهایش را در اولین فرصت انجام دهد، زیرا زمانی که فرد تصمیم به انجام کاری میگیرد، مغز سه تا پنج ثانیه روی آن تمرکز میکند و باگذشت ۵ ثانیه فرد به خاطر اینکه آن فشار را از روی خود بردارد، انجام آن کار را نادیده میگیرد.»
او تأکید میکند: «پشت گوش انداختن کارها باعث میشود تا بیمسئولیتی در فرد تقویت شود لذا خیلی مهم است که برای رفع بیمسئولیتی بتوانیم به خودمان اعتماد کنیم و کارها را در اولین فرصت انجام دهیم.»
یکی از مصادیق بیمسئولیتی که بنیان خانواده را متزلزل میکند و باعث ایجاد تنش در خانواده میشود، بیمسئولیتی و عدم تعهد طرفین نسبت به یکدیگر است. درویشی در خصوص نحوه برخورد با همسر بیمسئولیت میگوید: «نباید با بیمسئولیتی همسر کنار آمد چراکه رفع نشدن این مشکل میتواند بر روی فرزندان نیز تأثیر بگذارد و آنها را هم به یک فرد بیمسئولیت تبدیل کند.»
این روانشناس میگوید برای رفع این مشکل باید صبوری کرد و اجازه داد تا این مشکل بهمرورزمان رفع شود: «همسر بیمسئولیت را وادار به انجام کارها کنید و در مقابل برای انجام دادن آن کار صبوری کنید. متأسفانه برخی افراد برای سرعت عمل دادن به انجام کارها، وقتی از همسرشان میخواهند کاری انجام دهد و او تعلل میکند، خودشان دستبهکار میشوند و آن کار را انجام میدهند؛ درحالیکه با انجام این کار، همسر به این وضعیت عادت میکند و ترجیح میدهد با پشت گوش انداختن از زیر بار آن مسئولیت شانه خالی کند، چون مطمئن است یک نفر بالاخره آن را انجام خواهد داد.»
به گفته درویشی، مسئولیتپذیری از ملاکهای مهمی است که افراد قبل از ازدواج باید به آن توجه کنند. او در خصوص روشهای تشخیص مسئولیتپذیری در افراد میگوید: «فردی که در آستانه ازدواج است، اما مسئولیت زندگی شخصی خودش را نپذیرفته، همچنان از خانواده پولتوجیبی میگیرد، از عهده تصمیماتی که برای زندگیاش میگیرد برنمیآیید، برای برنامههای شخصی زندگیاش قدمی برنمیدارد، اهدافی در زندگی ندارد، همه کارهایش را دیگران انجام میدهند و بهسلامتیاش اهمیتی نمیدهد چنین فردی قطعاً در زندگی مشترک مسئولیتپذیر نخواهد بود.»
منبع: ایرنا