رشد چشمگیر اقتصاد چین در چهاردهه اخیر موجب شده است این کشور به عنوان رقیب جدید آمریکا در سطح جهان مطرح شود و در بحث دلارزدایی نیز اولین جایگزین مورد تاکید یوآن چین است. با این حال آمارهای معاملات ارزها در سطح جهان حاکی از آن است که یوآن چین در بحث پوشش دادن معاملات بینالمللی در موقعیت نازلتری نسبت به پوند انگلیس دارد.
بحران بانکی اخیر در ایالات متحده و داغ شدن بحث بر سر عملکرد فدرالرزرو موجب شده بار دیگر «دلارزدایی» به عبارتی پرتکرار در گزارشها تبدیل شود. بلومبرگ، اما در گزارشی به بررسی عیار این عبارت میپردازد و میگوید، به این زودیها دلار جایگاه خود بهعنوان ارز رایج در مبادلات بینالمللی و مورد استفاده برای ذخیره ارزش در سطح جهان را از دست نخواهد داد.
به گزارش دنیایاقتصاد، بحران بانکی اخیر در ایالات متحده، اخبار مربوط به پیمانهای ارزی دوجانبه میان کشورها و داغ شدن بحث بر سر عملکرد فدرالرزرو موجب شده تا بار دیگر «دلارزدایی» به عبارتی پرتکرار در گزارشها تبدیل شود. بلومبرگ در گزارشی به بررسی عیار این عبارت میپردازد و میگوید که درنهایت حتی اگر بتوان این سخنان را جدی گرفت، به این زودیها دلار جایگاه خود بهعنوان ارز رایج در مبادلات بینالمللی و مورد استفاده برای ذخیره ارزش در سطح جهان را از دست نخواهد داد.
مهمترین دلیلی که برای بعید بودن این رویداد ذکر میشود، نبود هماوردی قابل برای دلار در سطح جهان است. تا زمانی که یک ارز نتواند ویژگیهای فعلی دلار را احراز کند، جهانروایی دلار تداوم خواهد داشت.
اخبار مربوط به پیمانهای ارزی دوجانبه، بهویژه از سوی چین با دیگر کشورهای جهان، ورشکستگی اخیر چندبانک در ایالات متحده و انتقادات به عملکرد فدرالرزرو باعث شده تا بار دیگر «دلارزدایی» به یک ترند محبوب در اخبار تبدیل شود و عبارتی پربسامد در اظهارات کارشناسان و متن گزارشها باشد. صحبتهای اخیر رئیسجمهور فرانسه و برزیل نقطه اوج این بحثهاست. با این حال این سخنان تازه نیست و بیش از چند دهه قدمت دارد.
این موضوع تا آنجا پیش رفته که هر انتقادی درباره سیاست پولی ایالاتمتحده در ۲۵ سال اخیر به همین نقطه منتهی میشود. این عبارت برای رقبای آمریکا از جذابیت خاصی برخوردار است. بلومبرگ در گزارشی به بررسی این نکته پرداخته است که چرا این انتقادات با وجود داشتن نکاتی درست نتیجهای نادرست میگیرد و به این زودیها نمیتوان انتظار داشت دلارزدایی به وقوع بپیوندد.
مهمترین دلیلی که برای ادامه جهانروایی دلار بهعنوان ارز مبنا ذکر میشود، نبود یک رقیب جدی است. بیایید با یک مثال جلو برویم. فرض کنید من به شما میگویم که آمازون، فروشگاه اینترنتی بزرگ آمریکایی، امسال ورشکست میشود و مشتریان آن را رها کرده و به سراغ شرکتهای رقیب مانند والمارت خواهند رفت.
این استدلال در نگاه اول منطقی است؛ زیرا والمارت واقعا یک رقیب معتبر است، بسیار تلاش میکند، پول زیادی را برای ربودن فرصتهای تجاری از آمازون خرج میکند و زیرساخت و توانایی لازم برای انجام این کار را دارد. اما وقتی به آن دقیقتر فکر میکنید، این ایده احمقانه به نظر میرسد. کسبوکارهای آمازون تنها به فروشگاه اینترنتی محدود نمیشود و برای مثال خدمات مربوط به پخش فیلم را نیز ارائه میدهد.
این مساله موجب میشود تا مهاجرت از این پلتفرم به پلتفرمهای رقیب تنها به یک زمینه تجاری خاص محدود نشود و بسیار گسترده و سخت باشد؛ در این شرایط کنار گذاشتن آمازون برای مشتریان کار سختی خواهد بود. حتی در صورتی که والمارت طیف کاملی از خدمات مورد ارائه آمازون را ارائه کند، باز هم مساله سختی کنارگذاشتن آمازون همچنان موجب کند یا حتی غیرممکن شدن این فرآیند میشود. تنها در صورتی این سناریو درست خواهد بود که باور داشته باشید که دهها میلیون نفر بهطور ناگهانی آمازون را بهطور کامل ترک میکنند و ناراحتی آن را به جان میخرند. پس این ایده که آمازون ناگهان سقوط میکند به سادگی قابل اعتماد نیست.
نسبت دلار به دیگر رقبای خود، مانند نسبت آمازون به رقیبش در داستان ماست. بله رقبا خواهان کنار گذاشتن دلار هستند؛ اما این کار ساده نیست و به نظر نمیرسد رقبا از پس آن بربیایند. به همین خاطر تا زمانی که ایالات متحده بزرگترین اقتصاد آزاد تجاری جهان است، تا زمانی که همه افراد در سراسر دنیا بخواهند به اقتصاد ایالات متحده دسترسی داشته باشند و تا زمانی که کنارگذاشتن اقتصاد آمریکا و فرصتهایش کار سخت و نامطلوبی باشد، موقعیت دلار بهعنوان ارز مورد استفاده در ذخیره جهانی امن است.
رشد چشمگیر اقتصاد چین در چهاردهه اخیر موجب شده است این کشور به عنوان رقیب جدید آمریکا در سطح جهان مطرح شود و در بحث دلارزدایی نیز اولین جایگزین مورد تاکید یوآن چین است. با این حال آمارهای معاملات ارزها در سطح جهان حاکی از آن است که یوآن چین در بحث پوشش دادن معاملات بینالمللی در موقعیت نازلتری نسبت به پوند انگلیس دارد.
از آن مهمتر با اینکه اندکی سهم خود در معاملات بینالمللی از دست داده است؛ اما با این حال در روندهای بینالمللی اثری از دلارزدایی به چشم نمیخورد. از سوی دیگر اگرچه انتقادات درست و معتبری نسبت به انتشار انبوه دلار در سالهای اخیر وارد میشود که کاهش ارزش این ارز و دلارزدایی را بهعنوان نتایج منطقی آن ذکر میکند، اما این تحلیل یک نکته مهم را نادیده میگیرد.
واقعیت این است که انتشار بیرویه و کاهش ارزش روند کلی تمام ارزهای فیات است و درواقع دلار تمیزترین پیراهن میان پیراهنهای کثیف بهشمار میرود. به عبارت دبگر این ارز بهترین ارز فیات است. البته این به آن معنا نیست که داشتن طلا یا رمزارز، به علت امکان داشتن مخارج نامحدود با پوولهای فیات اقدامی اشتباه است؛ اما این ایده که دلار موقعیت فعلی خود را از دست میدهد؛ چندان منطقی به نظر نمیرسد؛ دادهها نیز از این ایده پشتیبانی نمیکنند.
قدرت دلار از کجا نشأت میگیرد؟
دلایل ذکرشده برای غیرواقعی بودن سخنانی که درباره دلارزدایی قریبالوقوع هستند به این معنا نیست که امتیاز ارزشمند جهانروایی دلار ابدی است. پوند انگلیس برای نزدیک به یک قرن ارز مورد استفاده برای ذخیره ارزش در سطح جهان بود و پیش از انگلستان، ارز سایر امپراتوری بزرگ قبل از آن این جایگاه را داشتند. درواقع دلار آمریکا یه ویژگی خاص دارد که به آن جایگاه برتر را میبخشد. اولین ویژگی ابعاد اقتصاد آمریکاست. در جهان تنها و چین و اروپا هستند که اقتصادی نزدیک به اقتصاد آمریکا دارند.
دومین ویژگی خاص آمریکا، ماهیت تبدیل آزادانه آن است. این در حالی است که دولت چین کنترل شدیدی بر نرخ مبادله یوآن دارد و از این طریق ریسک سیاسی به مراتب بزرگتری به یوآن وارد میکند. سومین ویژگی مهمنیر ثبات سیاسی و اقتصادی ایالات متحده در مقایسه با اروپا و چین است. هیچ یک از این موارد ابدی نیست و تغییر در آنها امکانپذیر است؛ اما در حال حاضر نشانهای همجهت با آن به چشم نمیخورد.
البته این مساله به معنای این نیست که سیاست پولی نامناسب فدرالرزرو به دلار آسیب نخواهد زد. درواقع اگر چین به رشد خود ادامه دهد، اقتصاد خود را بازتر کند و در جهان اعتبار و حسن شهرتی همسنگ با ایالات متحده به دست بیاورد، آنگاه میتوان به جایگزینی یوآن به جای دلار امید داشت. اما تا آن زمان دلار موقعیت ممتاز خود بهعنوان ارز جهانروا و مورد استفاده بهعنوان ذخیره ارزش را حفظ خواهد کرد.