جنگهای ایران و روسیه تمامی نداشت. برای مجهز شدن نیروی جنگی ایران هیئتی همراه با دو گلدان اهدایی از سوی ناپلئون بناپارت برای بستن عهدنامه «فینکنشتاین» راهی تهران شد. این گلدانها اهدایی از دربار قاجار تا پهلوی اول قصه پرماجرایی داشت که خواندن آن خالی از لطف نیست.
به گزارش همشهری آنلاین، ایران در اوایل دوره قاجارها دائما در حال جنگ ستیز با همسایه شمالی بود. جنگهایی که ایرانیها به دلیل نداشتن نیروی نظامی و دفاعی منسجم و آموزشدیده و همچنین نداشتن ابزارآلات بهروز جنگ همیشه زخمخورده آن بودند. در این میان انگلیسیها هم از آب گلآلود به نفع خودشان ماهی میگرفتند و با دسیسهچینی به این جنگهای بیپایان دامن میزدند.
ایران در مسیر جاده ابریشم قرار داشت همین ماجرا لقمه چرب و آمادهای برای ابر قدرتهای روز محسوب میشد تا از این آشفتگی و کشمکشهای سیاسی داخل ایران به نفع خودشان بهربرداری کنند. یکی از این ابر قدرتها ناپلئون بناپارت بود که برای حفظ منافعش چشم طمع به ایران نیازمند استحکام توان دفاعی داشت. نتیجه این نیاز و طمع، منجر به عهدنامهای میان ناپلئون و فتحعلیشاه قاجار به نام «فینکنشتاین» شد. آن طور که در کتابهای تاریخی آمده است برای ایجاد روابط حسنه و تنظیم مفاد عهدنامه، ژنرال گاردن از افسران زبده ارتش فرانسه، همراه هیاتی به نمایندگی از ناپلئون راهی ایران شد. در این سفر۲ جفت گلدان فرانسوی (ساخت کارخانه سور) هدیه ناپلئون بناپارت به دربار ایران همراه هیئت اعزامی بود. کارخانه سورفرانسه معمولا چینیهای سفیدرنگ را به شکل زیبایی با نقشی از گلها و پرندگان، حتی گاهی با طلا و تصویرهای برجسته تولید میکرد.
بعد از عهدنامه «فینکنشتاین» و اینکه چه بر سر گلدانهای اهدایی ناپلئون آمد تا از خانه پدری حاج حسین آقا ملک در بازار بینالحرمین سر درآوردند اطلاعات دقیقی در اسناد تاریخی نیست. اما گل ماجرای حضور این گلدانها در دربار پهلوی اول در سال ١٣١٧ زمان عروسی ولیعهد جوان با فوزیه، بود که نقطه شروع مناقشه رضاشاه با حاج حسین آقاملک است. عروس خارجی دربار ایرانی کلی هزینه روی دست شاه گذاشته بود. قرار شد در این ماجرا جلال و جبروت و زیباییهای ایران به سران دنیا و کسانی که شاهد این عروسی بودند، به رخ کشیده شود. در روزنامههای آن دوره فراخوانی منتشر کردند که هرکسی از خاندانهای ثروتمند و رجال درباری اشیای تزیینی، عتیقه و ارزشمندی دارد برای اجرای مراسم عروسی به دربار امانت دهد. به نوشته «حسین مکی» نگارنده کتاب «تاریخ بیستساله ایران»، خیلیها مجبور شدند این اشیا را به دربار تحویل دهند، اما هیچوقت به دلیل شرایط دربار نتوانستند اجناسی را که به امانت دادند، پس بگیرند.
ماجرای جمعآوری اشیای عتیقه حسابی حالوهوای شهر را به هم ریخت. ثروتمندان و خانوادههای سرشناس میدانستند، امانت اشیای ارزشمند و میراثی به دربار، بیبازگشت است، برای همین به فکر مخفیکاری افتادند. اما چه شد دربار متوجه وجود گلدانهای عتیقه در خانه حاج حسین آقا ملک شد؟ ۲ نفر از کسانی که حاج حسین آقا ملک آنها را سرپرستی کرده بود و برای ادامه تحصیلات به اروپا رفته بودند، در آن زمان مسئول تشریفات دربار بودند. آنها وجود گلدانها را در خانه پدری حاج حسین آقا ملک به رضاشاه اطلاع دادند. از سوی شهربانی ۲ نفر مامور به خانه حاج حسین آقا ملک میآیند و تقاضای گرفتن گلدانها را میکنند. حاج حسین آقابه خوبی میدانست که این امانتی بیبازگشت است، به همین دلیل در قبال تحویل گلدانها رسید گرفت. مضمون رسید مشخصات گلدانها بود و در آن قید شده بود: ۲ جفت گلدان چینی مهر اصل فرانسه،۱۶۷ سانتیمتر ارتفاع،۱۳۲ سانتیمتر دور شکم و ۱۴۷ سانتیمتر دور پایه دارد. بعد از عروسی البته حاج حسین آقا موفق به پس گرفتن گلدانها با توجه به شرایط دربار نشد.
گلدانهای اهدایی ناپلئون بعد از اجرای مراسم عروسی در دربار پهلوی ماندگار شد. تا اینکه بعد از شروع جنگ جهانی دوم و تبعید رضاخان به جزیره موریس و روی کارآمدن ولیعهد جوان، اوضاع دربار نابسامان شد. ایران به اشغال متفقین درآمد و این اوضاع به نابسامانی دربار دامن زد. این بهترین فرصت بود تا حاج حسین آقا ملک رسیدی را که بابت امانت دادن گلدانها داشت به دربار بفرست و گلدانها را از شاه جوان پس بگیرد. اکنون از این گلدانهای در موزه ملک نگهداری میشود.