نگاهی به دادههای گمرکی چین مشخص میکند که چین در رابطه اقتصادیاش با روسیه دست بالا را دارد و اینکه پکن به نظر عجلهای ندارد که خط حیات اقتصادی برای کرملین فراهم کند. در آینده، کسبوکارهای چینی همچنان میتوانند با تقویت سرمایهگذاریهایشان در روسیه به نجاتش بیایند.
آگاته دماریس کارشناس واحد اطلاعات اقتصادی نوشت: کرملین ادعا کرده است که شرکتهای روسی در جستوجوی فرصت به چین نگاه میکنند. این چرخش به شرق، از زمان حمله تمامعیار مسکو به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ فوریت بیشتری پیدا کرده است. سال گذشته، دو پل از روی رود آمور باز شدند، رودی که مشخصکننده مرز بین روسیه و چین است. در دیداری هم که در مارس ۲۰۲۳ رخ داد، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و شیجینپینگ، رئیسجمهور چین قول دادند که همکاری اقتصادی را عمیقتر کنند، بهعنوان بخشی از شراکت «بدون محدودیت» این دو کشور.
اما واقعا دست یاری که چین از زمان شروع جنگ اوکراین بهسوی روسیه دراز کرده است، تا چه حد باز است؟ ارزیابی واقعیت چرخش به شرق روسیه آسان نیست. سال گذشته، کرملین دادههای تجاریاش را محرمانه کرد و کار را برای رصد حمایت چین از روسیه سخت. حلاجی دادههای گمرکی چین حالا تنها راه است برای فهمیدن اینکه چه چیزی تجارت میشود (یا نمیشود).
این دادهها، قاچاق را در بر نمیگیرند و ممکن است ناقص باشند، اما به اندازه کافی قابلاتکا هستند که تصویر کلی را ارائه کنند: به نظر میرسد چین نسبت به افزایش تجارت با روسیه محتاط است. برخلاف باور معمول، مسکو چیز زیادی برای ارائه به چین ندارد. چین در حال خرید نفت و گاز روسیه با تخفیف بالا نیست و مجموعهای متنوع از ارائهکنندگان انرژی میخواهد. به عبارت دیگر، چرخش پرطمطراق روسیه به سمت چین، احتمالا آن قدر که پوتین و شی ادعا میکنند، موفق نیست.
در سال ۲۰۲۲، تحریمهای غربی بیشتر واردات کالاهای غربی توسط روسیه را هدف گرفتند، شامل قطعات خودرو، هواپیما و ماشینآلات. این بازتابی بود از بیمیلی اروپا به ترک اعتیادش به انرژی روس. روسیه دسترسی به نیمهرساناهای پیشرفته را هم از دست داد، محصولاتی که به فناوری ایالات متحده تکیه داشتند.
این دردسری برای کرملین بود: روسیه برای ساخت موشک جهت استفاده در اوکراین، نیاز به ریزپردازندههای سطح بالا دارد. کشورهای غربی میدانند که روسیه همواره برای صادرات تخفیفدار هیدروکربنی، خریدار پیدا خواهد کرد، اما پیداکردن تأمینکنندههای جایگزین برای واردات فناوریهای پیشرفته پیچیدهتر است و شرکتهای چینی هم عجلهای ندارند که حفره باقیمانده از خروج شرکتهای غربی را پر کنند.
روی کاغذ، رابطه تجاری چین و روسیه به نظر در حال تشدید است. ارزش صادرات چین به روسیه در ۲۰۲۲ به دلار آمریکا، به میزان جدی ۸/۱۲ درصد بالا رفت. این افزایش تا حدی بابت تغییرات نرخ تبادل بود: سال گذشته، یوان هم در مقابل دلار و هم در مقابل روبل کاهش ارزش داشت و این توانایی رقابت صادرات چینی به روسیه را بالا برد؛ اما این رشد محمولههای چینی از روی آمور که بهنظر محکم هم میرسد، اتفاق ویژهای نبود.
بیشتر کشورهایی که از ۲۰ شریک تجاری اصلی چین بودند، در سال گذشته در وارداتشان از چین رشدهای ۱۰درصد یا بیشتر ثبت کردند؛ برای مثال، ارزش صادرات چین به استرالیا و هند که بهسختی میتوان متحدان چین دانستشان، در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۰ درصد افزایش یافت.
ارزش دلاری صادرات چین به روسیه، تصویر جمعوجورتری از این رابطه تجاری ترسیم میکند. در سال ۲۰۲۲، شرکتهای چینی ۷۶ میلیارد دلار کالا به روسیه فرستادند که حدودا به همان ارزش محمولههایشان به اندونزی، تایوان و استرالیاست. این فقط ۲ درصد از کل صادرات چین است، در حدود ارزش محمولههای چین به تایلند که اقتصادش یکچهارم اندازه روسیه را دارد. سال ۲۰۲۲ سالی برخلاف روند هم نبود: از سال ۲۰۱۴، صادرات چین به روسیه از لحاظ عددی، فقط حدود ۴۰ درصد رشد داشت، در مقایسه با رشد بیش از ۲۰۰ درصدی صادرات چین به هند، ویتنام و سنگاپور.
این وضعیت، این سوال را پیش میکشد که چرا روسیه بازار جذابی برای شرکتهای چینی نیست. بعضی از پاسخها بدیهی هستند. اقتصاد روسیه سال گذشته رکود ثبت کرد. درصد رشد امسال در بهترین حالت با سکون همراه خواهد بود و پیشبینیها حاکی از این است که تولید ناخالص داخلی روسیه تا سال ۲۰۲۷ به میزان قبل از جنگش باز نخواهد گشت. تصمیم کرملین در سال ۲۰۲۲ برای کنارگذاشتن هنجارهای بینالمللی حافظ حق مالکیت معنوی، عامل ضدانگیزشی دیگری است.
ممکن است چین در خانه خودش به احترام به مالکیت معنوی غربیها شهره نباشد، اما شرکتهای چینی همچنان میخواهند وقتی خارج از کشور کار میکنند، شیوه کارشان تحت حفاظت باشد. بهعلاوه، پکن هنوز به شرکتهای دولتیاش دستور نداده وارد بازار روسیه شوند. با توجه به اینکه مردم روسیه هم بهطور سنتی نسبت به چین شکاک بودهاند، شرکتهای چینی میدانند که ممکن است از آنها با آغوش باز استقبال نشود.
اما دلیل اصلی اینکه شرکتهای چینی نسبت به کار با آن سوی آمور چنان بیمیل هستند، شاید بیشتر به واشنگتن مربوط باشد تا مسکو. کسبوکارهای چینی نگران هستند که ممکن باشد ایالاتمتحده تحریمهای ثانویهای تحمیل کند که هر شرکتی را با شرکتهای روسی کار کند، هدف بگیرند. تا اینجا، واشنگتن فقط چنین اقداماتی را بر معامله با بخش نظامی روسیه اعمال کرده است.
اگر ایالات متحده بخواهد این اقدامات را به دیگر بخشهای اقتصادی گسترش دهد، همه شرکتها از سراسر جهان مجبور خواهند شد بین بازارهای روسیه و ایالات متحده انتخاب کنند. برای برخی شرکتها، ماندن با ایالاتمتحده اصلا نیاز به فکرکردن ندارد. در نتیجه، شرکتهای چینی انگیزه اندکی دارند که وقت و پول در توسعه روابط با کسبوکارهایی در روسیه صرف کنند که ممکن است بهزودی ناچار شوند رهایشان کنند.
شاید نگرانکنندهتر برای کرملین این باشد: شرکتهای چینی که با آن سوی آمور کار میکنند، رفتن تأمینکنندههای غربی از روسیه را جبران نمیکنند. کسبوکارهای چینی اغلب گوشیهای همراه ساده، تجهیزات حملونقل و رایانه به روسیه میفرستند.
شرکتهای چینی فناوریهای پیشرفته به روسیه نمیفرستند: طبق دادههای گمرکی چین، صادرات نیمهرساناهای چین به روسیه در مجموع در طول سال ۲۰۲۲ بدون تغییر مانده است. این هم ممکن است تقصیر ایالات متحده باشد: چین، مانند روسیه، دسترسی خود را به نیمهرساناهای پیشرفته، در نتیجه مجموعهای از محدودیتهای صادراتی که در اواخر ۲۰۲۲ اعمال شدند، از دست داده است. پردازندههایی که چین میتواند بسازد، اغلب ابتدایی هستند و احتمالا کاربرد محدودی در روسیه دارند.
وقتی ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ همزمان هم توانایی روسیه و هم چین را برای واردکردن نیمهرساناهای پیشرفته محدود کرد، یک قمار کرد. واشنگتن امیدوار بود بهجای همکاری برای دورزدن این اقدامات، پکن و مسکو برای بهدستآوردن پردازندههای سطح بالا با هم رقابت کنند و تا حد زیادی در این قمار برد. به نظر میرسد روسیه در حال قاچاق مقداری نیمهرسانا از ترکیه و احتمالا قزاقستان، صربستان و امارات متحده عربی است. اما احتمالا روسیه نمیتواند به اندازه کافی نیمهرسانا تأمین کند که از پس تقاضاهای اقتصاد بزرگش بربیاید و این توانایی مسکو را برای ایجاد اکوسیستم فناوری از صفر و برپایی زنجیرههای تأمین برای محصولات پیشرفته تضعیف میکند. در طول زمان، این بار بر دوش چشمانداز اقتصادی روسیه سنگینی خواهد کرد.
در سمت دیگر این تعادل تجاری، رشد صادرات روسیه به چین به نظر چشمگیرتر میآید: ارزش محمولههای روسیه به چین در سال ۲۰۲۲.۴۳درصد افزایش یافت؛ اما باز شاید واقعیت آنقدر زیبا نیست. رشد حاصل از جنگ در قیمت کالاها بخشی از این افزایش را توضیح میدهد. نفت خام، گاز و زغالسنگ بخش عمده صادرات روسیه به چین را تشکیل میدهند. در سال ۲۰۲۲، ارزش این کالاها جهش داشت.
در نتیجه، بسیاری از تولیدکنندگان کالاها جهشهای شدید در صادراتشان را به چین ثبت کردند؛ مثلا کانادا در سال ۲۰۲۲.۳۹درصد رشد داشت. صادرات روسیه هم رشد زیادی داشت. برخلاف باور عموم، به نظر هم نمیرسد چین در حال خرید با تخفیف کالاهای روسی باشد.
دوباره، اندازه مطلق صادرات روسیه به چین حاکی از واقعیت جمعوجورتری است. صادرات روسیه به چین همچنان پایین است و سال گذشته ۱۱۴ میلیارد دلار بوده است. این عدد فقط نمایانگر ۴ درصد از واردات چین است، هماندازه محمولههایی که چین از مالزی با اقتصادی یکششم اقتصاد روسیه گرفته است.
البته، میزانی از قاچاق هم رخ میدهد که در آن به شکلی فزاینده، نفت روسیه با ناوگان روبهرشدی از کشتیهای روسی، زیر رادار حملونقل میشود؛ اما احتمالا چین بیشتر وارداتش از روسیه را مخفی نمیکند. نیازی به این کار ندارد: ایالات متحده و متحدانش تحریمی بر صادرات نفت روسیه اعمال نکردهاند، بیشتر از ترس بالابردن قیمت نفت خام و تحریک واکنش منفی علیه تحریمها در جنوب جهانی.
با نگاهی به جلو، صادرات انرژی روسیه به چین ممکن است به وضعیت بدون تغییر رسیده باشد. پکن همواره مراقب بوده است که ترکیبی متنوع از تأمینکنندههای انرژی نگه دارد. اهالی عرصه حملونقل بر این باورند که چین سقف واردات نفتش از هر کشور را در حدود ۲ میلیون بشکه در روز نگه میدارد، عددی که عربستان سعودی مدتها پیش به آن رسیده است و روسیه احتمالا اواخر ۲۰۲۲ به آن رسید.
رهبران چین ممکن است از این لحاظ درباره روسیه به شکل خاصی مراقب از کار در بیایند، با توجه به اینکه پوتین در ۲۰۲۲ نشان داد مشکلی با این ندارد که شیر گاز اروپا را ببندد. محدودیتهای ظرفیتی هم صادرات هیدروکربنی روسیه به چین را محدود خواهند کرد. فقط تعداد کمی از پالایشگاههای چینی برای پالایش نفت خام روسیه تجهیز هستند، نفت خامی که پر از جیوههای بسیار سمی است.
برای گاز هم تصویر مشابه است. انتقال از خط لوله «قدرت سیبری»، مجرای اصلی انتقال گاز روسیه به چین، تا زمان تکمیل ارتقای تجهیزات در سال ۲۰۲۵، نمیتواند رشد چندانی داشته باشد. پوتین مدتها به دنبال ساخت خط لوله جدیدی بوده است که روسیه را به چین وصل کند؛ «قدرت سیبری ۲».
او امیدهای بالایی داشت که سفر شی به مسکو در مارس ۲۰۲۳، توافق را به امضا برساند؛ اما به نظر میرسد شی عجلهای برای برآوردهکردن این موضوع ندارد، دلیل خوبی هم دارد: چین همین حالا هم توافق کرده است که خط لولهای بسازد که جزیره ساخالین روسیه را به سرزمین اصلی چین وصل کند. اگر بنا بود قدرت سیبری ۲ هم ساخته شود، روسیه به تأمین حدود نیمی از واردات گاز چین میرسد و این چین را همان اندازه به گاز روسیه وابسته میکند که اروپا بود.
نگاهی به دادههای گمرکی چین مشخص میکند که چین در رابطه اقتصادیاش با روسیه دست بالا را دارد و اینکه پکن به نظر عجلهای ندارد که خط حیات اقتصادی برای کرملین فراهم کند. در آینده، کسبوکارهای چینی همچنان میتوانند با تقویت سرمایهگذاریهایشان در روسیه به نجاتش بیایند. تا اینجای کار، نشانهای در کار نیست که آنها در حال آمادهشدن برای چنین کاری باشند، اما تصمیمات سرمایهگذاری معمولا سه تا پنج سال طول میکشد تا عملی شوند؛ اما بعید است شرکتهای چینی همه خلائی را که با رفتن کسبوکارهای غربی باقی مانده پر کنند.
شرکتها از کشورهایی که روسیه حالا «غیردوستانه» حسابشان میکند و قبلا نوآوری به مسکو میآوردند، حدود ۹۰ درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی در روسیه را در طول دهه گذشته شکل دادهاند. امروز، این سهم احتمالا به صفر نزدیک است (گرچه محرمانهکردن دادههای سرمایهگذاری خارجی روسیه دادن یک عدد دقیق را سخت میکند.)
در المپیک ۲۰۲۲ پکن، فقط چند هفته قبل از اینکه مسکو حملهاش به مسکو را کلید بزند، رهبران روسیه و چین مدعی شدند که دوستیشان «محدودیتی ندارد». بیشتر از یک سال بعد، شی و پوتین فقط توانستهاند این مثل را ثابت کنند که بعضی کارها به حرف آسان هستند. انتظارات بزرگ پوتین هنوز برآورده نشدهاند و برخلاف اعلانهای رسمی، چرخش مشتاقانه روسیه به چین، واکنش مشابهی نداشته است.
منبع: هم میهن