در بیش از یک سال گذشته رضایی مطابق عادت در جلسات، سفرها، راهپیماییها و دیدارها دیده شده و سخنرانی کرده است، اما همچنان مشخص نیست که در این شرایط اقتصادی چقدر سهم دارد و معاونت اقتصادی تا امروز چه کارکردی داشته است؟
روزنامه آرمان امروز نوشت: محسن رضایی پیش از اینکه بهعنوان معاون اقتصادی منصوب شود، مدعی بود که با آنچه در ذهن دارد میتواند بر مشکلات و چالشهای اقتصادی پیروز شود. ولی حالا و بعد از گذشته نزدیک به دو سال از دولت اول ابراهیم رییسی به نظر صاحب ایدههای اقتصادی عجیب از کابینه رانده و از مجمع تشخیص مانده، و حالا تنها به اظهارنظرهای کلی در یک سال گذشته اکتفا کرده است. حالا این سوال بیپاسخ به وجود آمده که «محسن رضایی دقیقا کجاست، چه میکند؟ و کارویژه او برای دولت و اقتصاد کشور چیست؟»
در بیش از یک سال گذشته رضایی مطابق عادت در جلسات، سفرها، راهپیماییها و دیدارها دیده شده و سخنرانی کرده است، اما همچنان مشخص نیست که در این شرایط اقتصادی چقدر سهم دارد و معاونت اقتصادی تا امروز چه کارکردی داشته است؟
صحبت از محسن رضایی که میشود، یاد وعدههای جنجالی او هم زنده میشود. وعدههایی که این دکتر اقتصاد در زمان انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم داده بود، اما نه تنها راهی برای اجرایی شدن نیافت بلکه موجبات تمسخر او را هم فراهم کرد. او بعد از آنکه در قامت معاون اقتصادی راهی پاستور شد بازهم درست از آن وعدهها برنداشت و گاه و بیگاه مطرح میکرد، اما شکل و شمایل عملیاتی به خود نگرفتند. خاصه آنکه به نظر میرسد دولت رئیسی هم چندان علاقهای به اجرایی کردن این وعدهها ندارد.
کمی به عقب برگردیم، به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم. محسن رضایی که آن روزها رقیب ابراهیم رئیسی بود، در هر روزی که از خرداد ۱۴۰۰ میگذشت، حرفهای بهت آورتری میزد تا شاید برگههای رای بیشتری به نام او به صندوقها ریخته شود.
وعدههای رنگارنگ اقتصادی در آن روزهای ایران که معیشت مردم به شدت به مشکل خورده بود، او را تا رده دوم کاندیداهای ریاست جمهوری بالا کشاند. دلایلی که البته برای کنار گذاشتن محسن رضایی منطقی به نظر میرسد. او با این تعداد از تزهای اقتصادی حتی نتوانست یکی را به سرانجام برساند. مهمتر از آن اینکه او چنان وعدههایی به مردم داده بود که برآورده نشدن آن چیزی جز هزینه برای دولت رییسی به ارمغان نمیآورد.