پسران درباره سناریوی وقوع ابرتورم و دلاریزه شدن اقتصاد ایران توضیح داد و گفت: تا اینجا نیز من متعجبم که چگونه هنوز در اقتصاد ایران ابرتورم رخ نداده است. علت این مساله به تداوم صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران و دسترسی کشور به دلار بازمیگردد. صورتی که رشد کم اقتصاد ایران تداوم پیدا کند و صادرات نیز شاهد افزایش نباشد، رسیدن سطح تورم به ۶۰ یا ۷۰درصد دور از انتظار نیست.
پرفسورمحمدهاشم پسران، اقتصاددان برجسته ایرانی، نظرات خود را در مورد مسائل روز اقتصاد ایران و جهان مطرح کرد. این استاد سرشناس ضمن ابراز نگرانی از وقوع ابرتورم در ایران اعلام کرد که یکی از مهمترین موضوعاتی که باید در دستورکار سیاستگذار قرار بگیرد، جلوگیری از وقوع ابرتورم است.
به گزارش دنیای اقتصاد، پسران با مرتبط دانستن تحریم و سیاستگذاری اقتصادی بر این نکته صحه گذاشت که در حال حاضر مهمترین عامل تعیینکننده در اقتصاد ایران تحریمهاست. این اقتصاددان با مقایسه تحریم اقتصاد ایران و روسیه، دلایلی مطرح میکند که چرا روسیه و ایران را نمیتوان با یکدیگر مقایسه کرد.
پسران در ادامه به عوامل تورم در ایران پرداخت و گفت که سالها کاهش مستمر ارزش ریال موجب شکلگیری انتظارات قابلتوجهی در مردم شده است. این استاد اقتصاد در ادامه انتظارات تورمی در ایران را متاثر از شوکهای سیاسی دانست. وی در نهایت به ارائه نکاتی درباره بحران بانکی اخیر آمریکا پرداخت.
هاشم پسران در آغاز سخنانش به بررسی مقاله اخیر خود پرداخت. این استاد اقتصاد با اشاره به این نکته که اقتصاد ایران بیش از ۴ دهه تحت تاثیر تحریمهای اقتصادی بوده است، بیان کرد که شدت و آثار تحریمها در دوران مختلف یکسان نبوده و همین مساله موجب شده بررسی دقیق پیامدهای آن نیازمند شاخصی باشد که شدت تحریمها را بسنجد. او با اشاره به این نکته که در گذشته نیز چنین اقداماتی انجام شده است افزود که در کارهای گذشته، شرایط تحریمی با شرایطی مقایسه میشد که در آنها تحریمی وجود ندارد، یعنی اگر اقتصاد تحریم نمیشد وضعیت تورم یا رشد اقتصادی آن چگونه بود؛ اما این شیوه بررسی در مورد اقتصاد ایران چندان کارآمد نیست.
این اقتصاددان در ادامه گفت که بازه زمانی طولانی تحریم ایران و تغییرات گسترده در محیط اقتصاد کلان موجب غیرقابلمقایسه شدن شرایط تحریمی و غیرتحریمی میشود؛ به همین خاطر تلاش شد با تعریف شاخصی جدید شدت تحریمها را بسنجیم. این صاحبنظر اقتصادی اعلام کرد که با الهام گرفتن از برخی اقتصاددانها در زمینه سنجش نااطمینانی، با بررسی چگونگی و میزان تکرار موضوعات مرتبط با آن در روزنامههای معتبر، به ایده تعریف این شاخص جدید دست یافته است.
هاشم پسران در پاسخ به این سوال که در شرایط فعلی ایران، سیاستگذاری اقتصادی میتواند با وجود تحریمها به رشد اقتصادی یا مهار تحریمها منتهی شود، گفت که مدیریت اقتصادی کشور تابع شرایط اقتصاد ایران در منطقه و جهان است، یعنی یک کشور با روابط تجاری محدود و غیرقابلگسترش در جهان در نهایت برای رشد اقتصادی با محدودیت واردات و صادرات مواجه میشود؛ به عبارت دیگر اقتصاد برای رشد مستمر یا کاهش تورم به قیود خود وابسته است و تا زمانی که این قیود برداشته نشود، رشد اقتصادی یا کاهش تورم، حتی در صورت تحقق، کوتاهمدت و ناپایدار خواهد بود.
در واقع درحالیکه سیاستهای اقتصادی در ایران اهمیت بالایی دارد، اما تا زمان برطرف نشدن محدودیتهای اقتصاد ایران، نمیتوان توقع حل اساسی و پایدار مشکلات اقتصاد ایران را داشت. او در ادامه نیاز امروز اقتصاد ایران را رشد مستمر اقتصادی برای یک دوره دستکم دهساله دانست.
پسران در پاسخ به این سوال که چرا برخلاف ایران، عملکرد روسیه در مواجهه با تحریمها نسبتا موفق بوده است، بر این نکته تاکید کرد که تحریمهایی که بر ایران وضع شدهاند، قدمتی بیش از چهار دهه دارند، اما عمر تحریمهای روسیه به ۱۸ ماه نیز نمیرسد. این استاد اقتصاد در ادامه به مقایسه ابعاد اقتصاد ایران و روسیه پرداخت و با اشاره به حجم صادرات نفت روسیه، تحریم این کشور با ایران را غیرقابلقیاس خواند.
او در ادامه تاکید کرد با تمام تدابیر اندیشیدهشده از سوی روسیه، هنوز نمیتوان ادعا کرد این کشور با موفقیت توانسته آثار منفی این تحریمها را کنترل کند. پسران در ادامه به تاثیر سیاستهای پولی بانک مرکزی روسیه در کنترل اثر تحریمها پرداخت و گفت که اقدام آنها درست بود، چرا که از قبل این تحریمها را پیشبینی میکردند. اما مساله در ایران حادتر است.
به گفته این اقتصاددان، ایران با کاهش مداوم ارزش پول خود دست و پنجه نرم میکند و این مساله به حدی است که همه پیشبینی میکنند دولت قادر به کنترل این روند نیست و به همین علت به سمت سرمایهگذاریها و روشهایی میروند که بالطبع به کاهش ارزش ریال منتهی خواهد شد.
پسران تاکید کرد در دوره اخیر این امر تسریع شده است و در حال حاضر تورم به سطح ۵۰درصدی نزدیک میشود، از این رو من نگران ابرتورم در ایران هستم و قبل از اینکه اصلا بتوانیم درباره رشد صحبت کنیم، باید سیاستهای دولت بتواند از پس کنترل روند رو به رشد تورم بربیاید.
پسران در پاسخ به اختلاف نظر درباره اینکه نرخ تورم باعث افزایش نرخ ارز میشود یا اینکه نرخ ارز نرخ تورم را افزایش میدهد گفت: از نگاه من رابطه علیت دوطرفه است و به نوعی درآن تسلسل برقرار است؛ یعنی نمیتوانید بگویید کدام یک عامل دیگری است. با این حال این استاد دانشگاه در تحلیل نهایی خود تحریمها و سیاستهای منطقهای ایران را عامل اصلی کاهش مستمر ارزش ریال دانست.
به عقیده او تحریمها دسترسی به ارز را کاهش میدهد، ارزش ریال افت میکند و این بحران به تمام اقتصاد منتقل میشود و تورم بالا میرود؛ در این شرایط رشد دستمزدها هم اجتنابناپذیر است و در نتیجه دولت باید مخارجش را بالا ببرد. در این شرایط طبیعی است که این افزایش مخارج از کانال افزایش حجم پول رخ دهد.
این اقتصاددان افزود این افزایش حجم پول نه عامل تورم بلکه نتیجه تورم است، یعنی عوامل اصلی کاهش نرخ ارز و تورم یک مقدارش خارجی است و بعد عوامل داخلی پیدا میشود. پسران در بخش دیگری از سخنانش به این نکته اشاره کرد که نمیشود فقط با سیاستهای پولی و مالی مساله تورم در ایران را حل کرد؛ تورم مثل یک نوع تب است که بالا رفتن آن، نتیجه مسائل عدم تعادل در ساختار داخلی است.
پسران درباره سناریوی وقوع ابرتورم و دلاریزه شدن اقتصاد ایران توضیح داد و گفت تا اینجا نیز من متعجبم که چگونه هنوز در اقتصاد ایران ابرتورم رخ نداده است. او در ادامه گفت که علت این مساله به تداوم صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران و دسترسی کشور به دلار بازمیگردد.
طبق نظر این اقتصاددان، در صورتی که رشد کم اقتصاد ایران تداوم پیدا کند و صادرات نیز شاهد افزایش نباشد، رسیدن سطح تورم به ۶۰ یا ۷۰درصد دور از انتظار نیست. این اقتصاددان در ادامه احتمال دلاریزه شدن اقتصاد ایران را کم دانست و در توضیح این مساله گفت که اقتصادهایی که دلاریزه شدهاند، اقتصادهای کوچکی داشتهاند و محدودیت آنها با جهان خارج بسیار کمتر از ایران امروز بوده است.
پسران در ادامه سخنانش به این نکته اشاره کرد که گاهی گفته میشود تحریم بخشی از مشکلات ایران را ایجاد میکند و عمده مسائل کشور به سیاستگذاری بازمیگردد. اما باید توجه کرد که سیاستگذاری قابلیت تفکیک از تحریمها را ندارد؛ بنابراین اثر تحریم همانطور که در مقاله اخیر به آن اشاره کردیم، فقط مساله آثار مستقیم تحریم بر ارز و درآمد صادراتی ایران نیست؛ بلکه اینها اثرات مستقیم تحریم است. ولی اثرات غیرمستقیم آن ممکن است ارز «چندنرخی» باشد یا ممکن است سیاستهایی را نتیجه دهد که هدف آن دور زدن تحریمهاست.
این موضوع کارآیی اقتصاد را کاهش میدهد. این موارد را میتوان برای یک دوره کوتاه چندساله بیاهمیت دانست، ولی نمیتوانیم با سیاستهای دور زدن تحریم برای یک مدت طولانی اقتصاد را بچرخانیم. البته میشود، ولی خب هزینه دارد.
پسران در پاسخ به این سوال که امروزه از پیمانهای ارزی دوجانبه به عنوان راهحلی برای مساله محدودیت ارز یاد میشود گفت: سهم این ارزها در معاملات بسیار کم و محدود است و با وجود امکان استفاده محدود از این ابزارها، نمیتوان کل معاملات خارجی یک اقتصاد را به این ابزار سپرد. او در ادامه به اثرات مثبت بهبود روابط با کشورهای منطقه پرداخت و گفت که این آثار مثبت باید بالفعل شود و ایران بتواند از طریق آنها صادراتش را گسترش دهد، روابطش را بهتر کند و به تسهیل شرایط دادوستد تاجران بپردازد.
پسران در پاسخ به سوالی درباره کنترل بحران اخیر بانکی اقتصاد آمریکا گفت که تا به حال این بحران موضعی بوده و گسترش پیدا نکرده است، اما ممکن است بانکهای دیگر نیز مسائلی داشته باشند و از این اتفاق متاثر شوند. این استاد دانشگاه با اشاره به افزایش ریسک برخی بانکها به این نکته اشاره کرد که این اتفاق به افزایش ریسک کل نظام بانکی منتهی نشده است. به گفته این اقتصاددان ممکن است نظام بانکی آمریکا دچار بحران گسترده نیز شود و کسی نمیتواند این احتمال را نادیده بگیرد، اما شواهد و قرائن فعلا از موضعی بودن آن حکایت دارد.