طالبان به هیچ بخشی از تعهدات خود عمل نکرده است. طالبان مدعی است که در دو سال گذشته بارندگی کم بوده و امکان پایبندی به این تعهد را از دست داده است. اما نقشههای ماهوارههای هوایی ایران نشان میدهند که طالبان دروغ میگویند. یعنی آب کافی وجود دارد. حتی آب بندهای جدیدی نیز نصب شده و آب از مسیر رسیدن به ایران منحرف میشود. این آب حق ایران است
فرارو-اخیرا مسئله حق آبه ایران و سهمی که افغانستان باید به ایران بدهد، پررنگ شده است. در این حوز ۲ دیدگاه اصلی وجود دارد. گروهی از کارشناسان معتقدند هر نوع پول، سوخت و ... میتواند، طالبان را راضی کند حق آبه ایران را پرداخت کند. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند اهدا یا اعطای هر نوع کالا و خدمات در ازای حق آبه معادل باج دهی و اشتباهی بزرگ است.
به گزارش فرارو، با وجود این موارد، هنوز مسئله اصلی باقی است؛ آیا باید تیل (سوخت) بدهیم تا جنگ نشود یا از موضع سفت و سخت در برابر طالبان پرهیز نکنیم؟ فرارو برای پرداختن به این پرسش اساسی، دیدگاه کارشناسان حوزه سیاست خارجی را جویا شده است:
مهدی ذاکریان تحلیلگر روابط بینالملل در خصوص چگونگی حق ایران و افغانستان درباره منابع آبی مشترک این دو کشور و روند دسترسی ایران به حق آبه گفت: «به لحاظ حقوق بین الملل، به طور ویژه آب یک موضوع جهانی و یک میراث مشترک بشری است. یعنی هیچ کشوری نمیتواند مدعی باشد، جنگل، رود و بخش خاصی از منابع طبیعی متعلق به آنها است. مثلا برزیل نمیتواند بگوید آمازون مال من است و میخواهم در آمازون برج سازی کنم و به هیچ کشوری مربوط نیست. یا در همسایگی ما، ترکیه بگوید همه مسیرهای آبی متعلق به من است و تا دلم بخواهد سد میسازم. هیچ کشوری نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد.»
وی افزود: «در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران، حرفهایی را به دولتهای مختلف افغانستان میگوید (از پیش از دولت اشرف غنی تا کنون) که خود در برخی موارد زیست محیطی همانها را رعایت نکرده است. البته تاکید دارم که حرفها و ادعا و درخواست ایران در خصوص حق آبه کاملا درست است. همچنین سخنان انتقادی ایران درباره سد سازی دولتهای افغانستان از زمان غنی تا طالبان صحیح است. اگر کشوری سد میسازد، نباید باعث شود که دیگر کشورها با خشکسالی مواجه شوند.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اهمیت مسائل محیط زیستی در کنار حفظ و به اشتراک گذاری منابع آبی بین کشورهای همسایه گفت: «موضوع حق آبه و حواشی و تبعات زیست محیطی پیرامون آن که شامل تلاش برای حفظ رودخانه ها، تالابها و حیات موجودات در پایین دست است باید رعایت شود. حرف ایران در خصوص حق آبه، قانونی و منطقی است، ولی ایران، انتظار رفتار و عملی را از دیگر کشورها دارد، که خود، نقض میکند. نه تنها افغانستان باید به حقوق ایران احترام بگذارد بلکه همه کشورها باید این موارد را رعایت کنند و بدانند که آب و محیط زیست میراثی مشترک است که باید همه کشورها به شکل همبسته در حفظ آن کوشا باشند و کمک کنند. کشورها نباید تصور کنند که محیط زیست، یک حق انحصاری است بلکه باید درک کنند، حق همه است. این موضوع بار حقوقی دارد و از دیدگاه حقوق بین الملل نیز حائز اهمیت است.»
وی تصریح کرد: «ما باید یک زنهاری هم به مدیران خودمان بزنیم که بلای طبیعت و محیط زیست و آب ایران نباشند. بسیاری از برنامهها و طرحهای داخلی ضد آب و محیط زیست است. تاکید من این است که باید از هر دو طرف (تصمیمات داخلی و خارجی) به این نکته توجه کرد.»
حشمت الله فلاحت پیشه، تحلیلگر مسائل بین الملل درباره دیدگاههای متفاوت پیرامون چگونگی دریافت حق آبه ایران از افغانستان گفت: «این ماجرای باج دهی و تحلیل اشتباه تری که میگویند باید پول بدهیم، از سوی افرادی مطرح میشود که از مفاد قرارداد ایران و افغانستان اطلاعی ندارند. بر اساس معاهده ایران و افغانستان در دهه ۱۳۵۰ شمسی، افغانستان باید سالیانه ۸۵۰ میلیون متر مکعب حق آبه ایران را بدهد. افغانها و به طور مشخص طالبان در دو سال اخیر فقط ۴ میلیون متر مکعب از حق آبه ایران را پرداخت کرده. این رقم بسیار ناچیز است. این حق ناچیز هم درواقع سیلابههایی است که طالبان نتوانسته کنترل کند و وارد ایران شده. بر اساس این روایت درواقع طالبان به هیچ بخشی از تعهدات خود عمل نکرده است. طالبان مدعی است که در دو سال گذشته بارندگی کم بوده و امکان پایبندی به این تعهد را از دست داده است. اما نقشههای ماهوارههای هوایی ایران نشان میدهند که طالبان دروغ میگویند. یعنی آب کافی وجود دارد. حتی آب بندهای جدیدی نیز نصب شده و آب از مسیر رسیدن به ایران منحرف میشود. این آب حق ایران است.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم درباره روشهای پیشنهادی دریافت حق آب در ازای پرداخت وجه گفت: «عمده افرادی که معتقدند باید به افغانستان در ازای دریافت آب چیزی پرداخت شود، به روند کلی مناسبات ایران و افغانستان توجه ندارند. برخی تحلیلهای انحرافی و اشتباه در این بحث به مسئله جنگ معطوف میشود. این طرز تفکر که باید چیزی در ازای آب به افغانها واگذار کنیم، ریشه در سخنان رئیس جمهور فراری و سابق افغانستان دارد. او (اشرف غنی) در هنگام افتتاح سد کمال خان گفت از این پس، در ازای ارسال آب از ایران نفت میگیریم. این سخنان کاملا خلاف معاهده رسمی ایران و افغانستان است و عدم توجه به این معاهده درواقع خلاف امنیت ملی کشور است.»
وی با اشاره به اهمیت آب در عرصه بین الملل افزود: «آب در حال تبدیل شدن به یک معضل بین المللی است. اما بین ایران و افغانستان یکی از مستحکمترین معاهدههای بین المللی بسته شده است؛ بنابراین اگر افرادی که عادت به باج دادن در سیاست خارجی یا ارائه مشورتهای انحرافی و مرعوبانه را دارند، باعث شوند ایران مجبور به پرداخت هزینه شود، ایران را به سمتی کشانده اند که خلاف معاهده است. در سایه چنین اشتباهی، رویهای غلط هم شکل میگیرد که ایران در آینده از آن متضرر میشود. برخی ناظران و تحلیلگران فقط سلاح طالبان را میبینند. این در حالی است که ساختار نظامی ایران برای مقابله فرامنطقهای شکل گرفته، هرچند ما هیچ وقت به آن سمت (جنگ) حرکت نمیکنیم. در منطقه چالشهای آبی زیادی وجود دارد (بین عراق با ترکیه، سوریه با ترکیه و ..). تمامی این چالشها به شکل حقوقی حل میشود و هرگز تبدیل به چالش سیاسی نمیشود.»
این تحلیلگر سیاسی درباره لزوم بی توجهی به تهدیدهای طالبان و شجاعت در برابر طالبان گفت: «اغراق در یاغی گری طالبان اشتباه است. من معتقدم در قبال طالبان، واکنشهای همراه با ترس و رعب باعث گستاخی طالبان میشود. یکی از اشتباهات دولت این بود که سفارت قانونی افغانستان در ایران را تحویل دولت طالبان داد، آن هم بدون این که هیچ ما به ازایی دریافت کند و اتفاقا پس از همین اقدام بود که طالبان دست بالا را در مناسبات با ایران گرفت.»
قاسم محبعلی، کارشناس سیاست خارجی، درباره لزوم پایبندی به معاهده بین ایران و افغانستان در کنار درک شرایط موجود گفت: «ما باید حق خودمان از سهم آب تعیین شده بر اساس قرارداد دریافت کنیم. این حق ۸۵۰ میلیون متر مکعبی، در سالهای پر آبی تعیین شده است، بنابراین باید با دقت بیشتری این موضوع را رصد کرد. باید توجه داشته باشیم که افغانستان کم آبی، پر آبی و شرایط مختلفی دارد. البته این قرارداد هیچگاه مطلوب افغانها نبود و حتی فردی را که این قرارداد را امضا کرده بود، اعدام کردند. طبیعتا شرایط تغییر کرده و باید بر اساس شرایط به ماجرا نگاه کنیم.»
مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه کشور، در خصوص رویکرد طالبان به جنگ بر سر آب گفت: «جنگ با افغانستان درباره حق آبه هیچ کارکرد مثبتی برای ما ندارد و چه بسا افغانها از جنگ خوشحال شوند، چون چیزی برای از دست دادن ندارند. طالبان، گروهی هستند که نان خود را از نزاع با دیگران در میآورند و اصلا پول میگیرند که بجنگند. افغانها از جنگ وحشتی ندارند و خسارت جنگ با طالبان بر دوش مردم افغانستان و مردم ما خواهد بود و دیگر دولتها نیز از جنگ بین ما سوء استفاده میکنند.»
وی در خصوص بهترین روش واکنش به اتفاقات بین ایران و افغانستان گفت: «اولا باید بر قرارداد تکیه کرد و ثانیا ما نباید به سلطه طالبان کمک کنیم. این اشتباه جمهوری اسلامی ایران بود که از فروپاشی دولت قبلی حمایت و تصور کرد که دولت جدید، مناسبات بهتری با ایران خواهد داشت. با این وجود، طبیعیست که مردم افغانستان هم نیازهایی دارند. میتوانیم در قالب کمکهای انسان دوستانه، سوخت و مواد غذایی، نظر مثبت طرف مقابل را جلب کرد و دولت فعلی افغانستان را ترغیب کرد که حق آبه ایران را بدون تنش و جنگ و خسارت به ایران پرداخت کند.»
سفیر سابق ایران در مالزی و یونان تاکید کرد: «من موافق گذشتن از حق ملی ایران نیستم، ولی معتقدم میتوان در چارچوب قوانین بین المللی و تحت قرارداد مذکور دست به مذاکره زد. همچنین باید از همه ابزارهای ممکن استفاده کرد. این روش به معنای باج دهی یا تقویت سلطه طالبان نیست، چون میدانیم که طالبان یک جریان ارتجاعی و ضد توسعه و ضد آرامش در منطقه است.»