تقریبا همه درمانگران؛ پیر یا جوان، مرد یا زن، با رویکردهای تحلیلی یا شناختی-رفتاری همگی بر سر این موضوع توافق دارند که قویترین پیشبینیکننده اینکه آیا درمان به کسی کمک میکند یا خیر، جنسیت درمانگر و مراجع نیست بلکه درمان حاصل ارتباطی است که درمانگر و مراجع ایجاد میکنند.
برخی از آدمها وقتی میخواهند به یک درمانگر (روانشناس) مراجعه کنند قویا تاکید دارند که درمانگر آنها مرد یا زن باشد. اگرچه گاهی اوقات این تاکیدات بیهوده نیست، اما ممکن است باعث شود انتخاب افراد برای درمانگری که بتواند به آنها کمک کند، خیلی محدود شود.
مهمترین عاملی که باعث میشود یک درمان موفقیتآمیز باشد ارتباطی است که درمانگر و مراجع شکل میدهند که تحقیقات نشان میدهند جنسیت تاثیر چندانی در آن ندارد و ترس از اینکه یک درمانگر به خاطر جنسیت خود به شیوهای خاص در فرایند درمان رفتار کند اغلب بی اساس است.
تقریبا همه درمانگران؛ پیر یا جوان، مرد یا زن، با رویکردهای تحلیلی یا شناختی-رفتاری همگی بر سر این موضوع توافق دارند که قویترین پیشبینیکننده اینکه آیا درمان به کسی کمک میکند یا خیر، جنسیت درمانگر و مراجع نیست بلکه درمان حاصل ارتباطی است که درمانگر و مراجع ایجاد میکنند.
اتحاد درمانی (therapeutic alliance) بر اساس همدلی، پذیرش و احترام متقابل ساخته میشود. سانتیاگو دِلبوی (Santiago Delboy) مددکار اجتماعی بالینی در شیکاگو میگوید: «اینها ویژگیهایی محسوب میشود که فراتر از جنسیت هستند.»
یک فراتحلیل از ۲۹۵ مطالعه که در مجموع بیش از ۳۰۰۰۰ مراجع را بررسی کرده است نشان داد که یک اتحاد درمانی قوی با بهترین نتایج درمانی همراه است. این اتحاد از طریق جملاتی مانند «من و درمانگرم به یکدیگر احترام میگذاریم» و «احساس میکنم در تلاشی مشترک با درمانگر کار میکنم» اندازه گیری شده است؛ و نکته قابل تامل اینجاست که این اثر بدون در نظرگرفتن روش درمانی، نوع اختلال مراجع باقی میماند. همچنین اهمیتی نداشت که درمان به صورت آنلاین یا حضوری انجام شود.
در مقابل، وقتی تحقیقات مستقیما ارتباط بین جنسیت و نتایج درمانی را بررسی میکند، نتایج متفاوتتر است. برخی از مطالعات نشان میدهند که وقتی درمانگر و مراجع جنسیت یکسان دارند سرعت کاهش علائم کمتر از زمانی است که جنسیت درمانگر و مراجع متفاوت است.
یک مطالعه گسترده بر روی ۵۰۰۰۰۰ کهنه سرباز آمریکایی نشان داد که میزان ماندگاری درمان برای زنانی که به درمانگرهای زن مراجعه میکنند بیشتر از مردانی است که به درمانگرهای مرد مراجعه میکنند البته این ممکن است به این دلیل باشد که زنان به طور کلی بیشتر به درمان ادامه میدهند.
به طور کلی، یافتههای این حیطه محل بحث و تناقضآمیز است. حتی خود حوزه روان درمانی یک انحراف جنسیتی مشخص دارد، امروزه بیش از ۷۰ درصد از درمانگران زن هستند که باعث میشود مراجعان در مورد انتخاب درمانگر بر اساس جنسیت حق انتخاب کمتری دارند.
مشخص نیست که چه تعداد از افرادی که برای روان درمانی مراجعه میکنند به دنبال درمانگر با جنسیت خاص هستند. در یک مطالعه روی بیش از ۲۰۰۰ مرد که در فصلنامه روانشناسی و مشاوره گزارش شده است، ۶۰ درصد هیچ ترجیحی نسبت به جنسیت درمانگر خود نداشتند. برخی از مطالعات نشان میدهند که زنان بیشتر از مردان ترجیح میدهند و تمایل دارند که درمانگر زن انتخاب کنند.
آنچه این ترجیحات را شکل میدهد بسیار فردی است، اما برخی تاثیرات مشترک وجود دارند مثلا زنانی که توسط مردان، آسیب روانی دیده اند بیشتر احتمال دارد که ترجیح دهند به یک درمانگر زن مراجعه کنند، در طرف مقابل برخی مردان ممکن است به دلیل ترس از ضعیف به نظر رسیدن، اعتماد به درمانگر زن را دشوار بدانند. در کل، مجموع تجربیات فرد اولویتهای درمانی او را مشخص میکند. اگرچه این موضوع قابل درک است، افرادی که به دنبال درمانگر هستند باید بدانند که ممکن است جستجوی خود را به دلایلی که میتوان ثابت کرد بی اساس محدود کنند. در مقابل، یک درمانگر خوب، کلیشههای جنسیتی را درک میکند، اما آن را به چالش میکشد.
در نهایت باید گفت که یافتهها نشان داده اند که برخی از ترجیحات جنسیتی برای انتخاب درمانگر ارزش توجه دارند مثلا زنانی که تجربه تروما (تجاوز، زورگیری و ...) داشتهاند ممکن است با یک درمانگر زن نتایج درمانی بهتری را تجربه کنند یا مردانی که به درمانگر با جنسیت دلخواه خود مراجعه میکنند نتایج بهتری را گزارش میکنند. اما برخی ترجیحات نیز ارزش به چالش کشیدن دارند، زیرا درمانگران کاربلد آموزش دیده اند که نسبت به تفاوتهای شخصیتی مراجعان منعطف باشند و رویکرد خود را با مراجعان خود سازگار کنند و بسیاری از ترجیحات جنسیتی برای انتخاب درمانگر صرفا دایره انتخاب آنها را محدود میکند.
منبع: خبرآنلاین