ویم وندرس در «روزهای عالی» درباره مردی که در توکیو توالتها را تمیز میکند، با بازی کوجی یاکوشو امسال در بخش رقابتی کن حضور دارد. این کارگردان ۷۷ ساله که برای نمایش فیلمش در کن حضور دارد، در مصاحبهای از این فیلم سخن گفته است.
ویم وندرس کارگردان نامدار آلمانی امسال با ۲ فیلم؛ یکی مستند با عنوان «آنسلم» در بخش اکران ویژه و یک فیلم بلند داستانی در بخش رقابتی با عنوان «روزهای عالی» در جشنواره کن حضور دارد.
به گزارش مهر به نقل از سایت کن، برنده نخل طلا برای «پاریس، تگزاس» در سال ۱۹۸۴، برنده جایزه بهترین کارگردانی در سال ۱۹۸۷ برای «بالهای آرزو» و برنده جایزه بزرگ هیات داوران در سال ۱۹۹۳ برای فیلم «بسیاردور، چنین نزدیک!» امسال برای ششمین بار در بخش رقابتی اصلی جشنواره فیلم کن حضور دارد.
ویم وندرس در «روزهای عالی» درباره مردی که در توکیو توالتها را تمیز میکند، با بازی کوجی یاکوشو امسال در بخش رقابتی کن حضور دارد. این کارگردان ۷۷ ساله که برای نمایش فیلمش در کن حضور دارد، در مصاحبهای از این فیلم سخن گفته است.
داستان فیلم در توکیو، سالها پس از فیلمبرداری «توکیو-گا» [مستندی درباره یاسوجیرو اوزو]در سال ۱۹۸۵ میگذرد. چرا توکیو و آیا شما نیز از یاسوجیرو اوزو در فیلم «روزهای عالی» الهام گرفتهاید؟
این ایده در توکیو متولد شد و نمیتوانست جای دیگری ساخته شود. من عاشق این هستم که یک داستان و فضای آن از روی ناچاری به هم تعلق داشته باشند. ما فیلمهای «روزهای عالی» را ۶۰ سال پس از ساختن آخرین فیلم اوزو یعنی «یک بعد از ظهر پاییزی» در توکیو شروع کردیم و تصادفی نیست که نام قهرمان ما هم هیرایاما است.
چه چیزی باعث شد این موضوع را انتخاب کنید؟
از یک سو حس قوی «خدمت» و «خیر مشترک» در ژاپن، از سوی دیگر، زیبایی معماری محض مکانهای بهداشتی عمومی. از اینکه چقدر «توالت» میتواند بخشی از فرهنگ روزمره باشد، نه فقط یک ضرورت تقریباً شرمآور، شگفت زده شدم.
این فیلم را یکی از شاعرانهترین فیلمهایتان میدانید؟
«شعر» چیزی نیست که بتوانید در یک فیلم به دنبال آن باشید، بلکه بیشتر یک دریافت زیباست، هدیهای است که به عنوان یک فیلمساز، از بازیگرانتان، از مکانها، از نور، از همه چیزهایی که باید گرد هم آیند تا چیزی مانند «شعر در حرکت» را شکل دهند، میگیرید؛ و کمی درباره بازیگران؟
کار با کوجی یاکوشو در نقش هیرایاما تجربه منحصر به فردی بود. ما فقط میتوانستیم از طریق مترجم صحبت کنیم، اما بین هیرایاما، فیلمبردارم فرانتس و من، به سرعت زبان بدنی بیصدایی کشف شد که گاهی اوقات کوچکترین نشانهای از نیاز به تعدیل هم نداشت. واقعا رویایی بود با فردی کاملا متعهد به شخصیت نقش کار کنم و به همین دلیل با این سرعت کار فیلمبرداری انجام باشد و گاهی بدون تمرین زیاد پیش رفت. همه بازیگران شگفتانگیز بودند. حتی برای نقشهای کوچک بازیگرانی داشتیم که بالاترین احترام را در ژاپن داشتند.