حرف هایم دفاع از پوتین نیست بلکه بیانگر خشم از کاری است که او با کشورش کرد و روسیه را به یک بمب ساعتی پراکنده در ۱۱ منطقه زمانی تبدیل کرد. پوتین تمام دنیا را به گروگان گرفته است. اگر او پیروز شود مردم روسیه بازنده خواهند بود، اما اگر ببازد و به جایش بی نظمی حاکم شود همه دنیا ضرر میکنند.
فرارو- توماس فریدمن؛ ستون نویس نیویورک تایمز و مفسر و نویسنده سیاسی امریکایی است. او سه بار برنده جایزه پولیتزر به عنوان ستون نویس هفتگی نیویورک تایمز برای پوشش خبری جنگ در لبنان، اخبار و تحولات اسرائیل و تاثیر جهانی تروریسم شده است. او مطالب زیادی در مورد امور خارجی، تجارت جهانی، خاورمیانه، جهانی شدن و مسائل زیست محیطی نوشته است.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک، پریگوژن گویی شخصیتی مستقیما آمده از فیلم "دکتر نو" از مجموعه جیمزباند است فردی که کاروانی از محکومان سابق و سربازان را هدایت میکند تا پایتخت روسیه را تصرف کنند و چند بالگرد نظامی روس را نیز در مسیر حرکتشان ساقط میکنند. آنان به قدری با مقاومت اندک مواجه میشوند که در اینترنت تصاویری منتشر میشود که نشان میدهد سربازان واگنر در صف خرید قهوه ایستاده اند و میگویند: "هی، میتوانی روی آن درپوش بگذاری؟ نمیخواهم روی تانک ام بریزد"!
با این وجود، پس از آن همزمان با رسیدن افراد تحت امر پریگوژین به ۱۹۲ کیلومتری مسکو، وضعیت تغییر کرد و پریگوژین توافقی را با میانجی گری رئیس جمهور بلاروس پذیرفت و شورش خود را لغو کرد. هنوز مشخص نیست که آیا پوتین سنگدل به طور مستقیم پریگوژین را تهدید کرده یا خیر. لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس، اما گفته که پوتین به او گفته بود میخواهد این فرمانده خائن (پریگوژین) را بکشد و او را مانند یک حشره له کند.
پوتین حالتی شبیه "ارنست استاورو بلوفلد" شخصیت شرور جیمز باند را دارد که سندیکای جنایتکار بین المللی را رهبری میکرد و اغلب در حال نوازش گربه سفیدش در حال نقشه کشیدن دیده میشد. پوتین نیز اغلب پشت میز سفید ۶۰۰ سانتی متری اش دیده میشود و بازدیدکنندگان از او معمولا در دوردست مینشینند. در پایان به نظر میرسد دریچهای منتظر بازدیدکنندگان است تا هر یک از آنان که از خط خارج میشوند را ببلعد.
اولین واکنش من به تماشای تحولات اخیر در روسیه این بود که از خود بپرسم: آیا واقعا کل این ماجرا واقعی بود؟ البته من طرفدار نظریه توطئه نیستم. در پاسخ به این سوال که بسیاری از خوانندگان از من پرسیده اند که "اکنون برای پوتین چه اتفاقی میافتد"؟ پیش بینی غیرممکن است. با این وجود، در مورد گمانه زنی پیرامون حذف سریع پوتین باید با احتیاط با این موضوع برخورد کنید.
بلوفلد در شش فیلم باند ظاهر شد پیش از آن که مامور ۰۰۷ سرانجام او را حذف کند. به باور من تنها کاری که اکنون میتوان انجام داد آن است که سعی کنیم توازن قوا میان نیروهای مختلف در این داستان را ارزیابی کنیم و این تحلیل را ارائه دهیم که چه کسی میتواند در ماههای آینده چه کاری انجام دهد.
اجازه دهید با بزرگترین توازن قوا شروع کنم که هرگز نباید فراموش شود. باید از بایدن رئیس جمهور امریکا دعوت کنیم تا روی صحنه آمده و در مقابل تشویق حضار تعظیم کند. در واقع، این او بود که ائتلاف گسترده و پایداری را برای مقابله با پوتین در اوکراین تشکیل دارد. "آلون پینکاس" یک دیپلمات سابق اسرائیلی در ایالات متحده این هفته در روزنامه اسرائیلی "هاارتص" نوشته بود: "بایدن از همان ابتدا فهمید که پوتین مرکز یک صورت فلکی ضد آمریکایی، ضد دموکراتیک و فاشیستی است که باید متحمل شکست شود و نباید با او مذاکره کرد".
شورش پریگوژین اساسا همان کاری را انجام داد که بایدن در ۱۸ ماه گذشته انجام داده است: افشای نقاط ضعف پوتین، سوراخ کردن روکش نبوغ استراتژیک فرضی و هاله شکست ناپذیری که پیشتر اطراف او ایجاد شده بود.
پوتین مدتهاست با دو ابزار حکومت میکند: ترس و پول پوشیده از ردای ناسیونالیسم. او کسانی را میخرید که میتوانست بخرد و کسانی را که نمیتوانست بخرد به زندان انداخت یا به قتل رساند. با این وجود، برخی ناظران مسائل روسیه باور دارند که ترس اکنون بنای کرملین را ترک کرده است. با توجه به اینکه هاله شکست ناپذیری پوتین حداقل ضربه دیده است دیگران به زودی میتوانند او را به چالش بکشند. این موضوع را در آینده خواهیم دید.
من اگر جای پریگوژین بودم هنوز در بلاروس با خیال آسوده پیاده روی نمیکردم. پوتین اقدامات بسیار موثری را برای حذف منتقدان اش انجام داده و هرگز نباید ترس عمیق روسها را در مورد بازگشت به هرج و مرج اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دست کم گرفت و بسیاری از مردم آن کشور هنوز نسبت به نظمی که پوتین برقرار کرد قدردان او هستند.
این توازن قوای پوتین با دیگر نقاط جهان است که همه چیز را پیچیده میکند، زیرا ما در غرب به همان اندازه که از ضعف پوتین میترسیم از قدرت او نیز هراس داریم. هنوز هیچ نشانهای مبنی بر اینکه شورش پریگوژین یا ضد حمله اوکراین منجر به فروپاشی قابل توجه نیروهای روسیه در اوکراین شده وجود ندارد، اما برای نتیجه گیری نهایی خیلی زود است. مقامهای امریکایی استدلال میکنند که استراتژی پوتین خسته کردن ارتش اوکراین است هم چنین خسته کردن متحدان غربی تا زمانی که برای مثال، ترامپ دوباره پیروز انتخابات شود و پوتین بتواند معاملهای کثیف را در مورد اوکراین با غرب انجام دهد.
این استراتژیای عجیب نیست. اوکراین ۸ هزار گلوله در روز شلیک میکند و تیم بایدن درصدد تخصیص منابع دفاعی و نظامی بیشتری در جنگ اوکراین هستند. لجستیک چه در دفاع و چه درحمله اهمیت دارد. همانطور که "ایوان کراستف" کارشناس مسائل روسیه به من گفت: "در سال نخست جنگ، زمانی که روسیه در حال حمله بود هر روزی که برنده نمیشد بازنده بود. در سال دوم جنگ هر روز که اوکراین برنده نیست بازنده است".
ما نباید شجاعت اوکراینیها را دست کم بگیریم. هم چنین نباید آنان را به عنوان یک جامعه دست کم بگیریم. در مقابل، ارتش روسیه نیز از اشتباهات خود درس گرفته است. "جان آرکوئیلا" استراتژیست نظامی امریکایی میگوید: "روسها رنج میبرند، اما همیشه یاد میگیرند". او میگوید ارتش پوتین در استفاده گسترده از پهپادها عملکرد بهبود یافتهای دارد. هم چنین، ارتش اوکراین که در ابتدا بر واحدهای کوچک متکی بود اکنون به سمت استفاده از تجهیزات سنگین تر، بزرگتر و تانکها روی آورده است.
او میگوید: " اوکراینیها با واحدهای کوچک، اطلاعات سریع و مهمات هوشمند پیروز شدند. اکنون آنان بیشتر شبیه ارتش روسیه هستند که در حال شکست دادن آن بودند. میدان جنگ به ما خواهد گفت که آیا این استراتژی درستی است یا خیر".
فارغ از آن چه گفته شد ما باید نگران چشم انداز شکست پوتین باشیم. اگر او ساقط شود چه خواهد شد؟ این وضعیتی شبیه روزهای پایانی اتحاد جماهیر شوروی نیست. هیچ شخصیت خوب و شایستهای مانند یلتسین یا گورباچف وجود ندارد که بتواند فورا قدرت را به دست بگیرد.
"لئون آرون" پژوهشگر مسائل روسیه در موسسه امریکن اینترپرایز میگوید: "اتحاد جماهیر شوروی سابق دارای نهادهایی بود ارگانهای حزبی و دولتی مرکزی و استانی که مسئول تعیین ترتیبات جانشینی بودند. درباره روسیه پوتین، اما او تمام ساختارهای سیاسی و اجتماعی خارج از کرملین را به اصطلاح با بولدوزر ویران کرد".
با این وجود، تاریخ روسیه پیچشهای شگفت انگیزی را ارائه کرده است. آرون میگوید: "از نظر تاریخی جانشینان حکام مرتجع روسیه اغلب لیبرالتر هستند و به ویژه در اوایل دوره زمامداری شان این موضوع دیده شده است. الکساندر یکم پس از پل یکم، الکساندر دوم پس از نیکلای یکم و خروشچف پس از استالین و گورباچف پس از آندروپف. بنابراین، میتوانیم بگوییم که پس از عبور از پوتین میتوان امیدوار بود".
با این وجود، در کوتاه مدت اگر پوتین برکنار شود ممکن است با فرد بدتری در مقایسه با او مواجه شویم. اگر پریگوژین امروز صبح در کرملین بود و فرماندهی زرادخانه هستهای روسیه را بر عهده داشت، چه احساسی داشتید؟ من به همان اندازه که از پوتین متنفرم از بی نظمی بیشتر نیز نفرت دارم، زیرا وقتی یک دولت بزرگ از هم فرو میپاشد جمع کردن دوباره آن بسیار دشوار است. تسلیحات هستهای و جنایتی که میتواند از روسیه متلاشی شده سرایت کند جهان را تغییر خواهد داد.
حرف هایم دفاع از پوتین نیست بلکه بیانگر خشم از کاری است که او با کشورش کرد و روسیه را به یک بمب ساعتی پراکنده در ۱۱ منطقه زمانی تبدیل کرد. پوتین تمام دنیا را به گروگان گرفته است. اگر او پیروز شود مردم روسیه بازنده خواهند بود، اما اگر ببازد و به جایش بی نظمی حاکم شود همه دنیا ضرر میکنند.