فیلم The Seventh Seal به عنوان نوع متفاوتی از داستانهای کلاسیک اینگمار برگمن راه خود را به این فهرست باز کرده است. این بار، با مسیری که داستان در پیش میگیرد و با مضامینش، روایت برگمن بیشتر به یک فیلم صامت شبیه است تا فیلمی در سینمای مدرن. با این حال، این موضوع من را از توصیه کردن تماشای فلم The Seventh Seal باز نمیدارد، چون این فیلم هنوز هم در دنیای مدرن، به عنوان روایتی از ماجراجویی یک شوالیه به درون واقعیتِ اعتراف، جایگاه خاص خود را دارد.
فیلمهای بین المللی یا غیرانگلیسی زبان همیشه توانایی خلق داستانهای جدید جذابی را داشته اند که شاید غرب به درستی به آنها نپرداخته باشد. در طول حیات صنعت سینما، برخی از مهمترین فیلمها از لحاظ تاریخی و اجتماعی در خارج از سینمای انگلیسی زبان با محوریت هالییوود ساخته شده اند. اگر چه غرب نیز توانسته با برخی از فیلمهای خود همین کار را انجام دهد، اما مهم است که تماشاگران و منتقدان سینما در غرب، از مرزهای محدوده سرزمینی فراتر بروند. از فیلمهای پس از جنگ جهانی گرفته تا فیلمهای اکشنی که تعریف گر ژانر بودند، فیلمهای بین المللی میتوانند همه و همه این کارها را انجام دهند و بسیار بیشتر. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم بین المللی یا غیرانگلیسی زبانی آشنا کنیم که باید توجه بیشتری از جانب سینما و سینمادوستان غربی پیدا کنند.
فیلم Memories of Murder یا خاطرات قتل فیلم مشهوری از کارگردان معروف کره ای، بونگ جون هو و یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای کره جنوبی محسوب میشود، اولین فیلم این فهرست است. با توجه به اینکه این فیلم داستان اولین قاتل سریالی کره جنوبی را روایت میکند، به سرعت به عنوان یک اثر تاریخی مهم از دریچه نگاه سینما به رسمیت شناخته شد. داستان قوی و خوش ساخت و نگارش ماهرانه فیلم با فضاسازی و اتنخاب رنگ هوشمندانه به گونهای است که مخاطب ترس، خشم و تلاشهای کارآگاهان اصلی داستان را در حین تلاش برای حل این پرونده خسته کننده احساس میکند. چیزی که طبیعتاً در مورد این فیلم در حوزه داستان متفاوت است، بیشتر در بحث وسواس فکری و عدم توانایی کارآگاهان برای حل پرونده است. دیدن اینکه شخصیتها به آرامی کنترل و شخصیت خود را در این پرونده از دست میدهند، به موازات حس انسانیتی است که با توجه به قتلهای صورت گرفته در این منطقه از کره جنوبی، از دست رفته به نپر میرسد.
این فیلم به اولین موفقیت بزرگ بونگ جون هو تبدل شد، زیرا همین فیلم بود که او را در اوایل دهه ۲۰۰۰ به اوج شهرت و بازتعریف سینمای کره جنوبی نائل کرد، همان کاری که دیگران در دهههای قبل از او انجام داده بودند. یکی از نکاتی که این فیلم را چنین جذاب میسازد، انتخاب نیاز به صحبت در مورد این قاتل سریالی است که در زمان اکران فیلم، هنوز دستگیر نشده بود. در پایان فیلم اشارهای کوتاه به معنای چرایی این انتخاب میشود و در نتیجه مخاطب را بهت زده رها میکند و به جای باز کردن و بستن یک پرونده جنایی، به او اجازه میدهد تفسیر خود را بسازد. به طور کلی، فیلم خاطرات قتل یک اثر سینمایی عمیقاً تاثیرگذار است که ترکیبی از پیچیدگی و وحشت را در میان مخاطبان ایجاد میکند که احساس منحصر به فردی است.
شاهکار برسون در سال ۱۹۵۶ براساس خاطرات آندره دوینی، یکی از اعضای مقاومت فرانسه در دوران جنگ جهانی دوم است که پس از اسیر شدن توسط نازی ها، به فکر فرار افتاد. رابرت برسون با داستانی فریبنده و ساده موفق میشود از دست دادن آزادی و یاس وجودی را به شکلی کاملاً غیر احساسی به تصویر بکشد. فیلم A Man Escaped یک گشت و گذار احساسی و ذهنی در اضطرابهای روان یک زندانی است.
فیلمبرداری مسحور کننده لئونس – هنری بورل و طراحی بی نقص صدا به خوبی با هم هماهنگ شده اند تا اثری هنری خلق کنند که همزمان مادی گرایانه و متافیزیکی باشد. فیلم مردی که از زندان گریخته است به خوبی نشان میدهد که چرا بهترین فیلم تمام دوران در مورد فرار از زندان است.
Gagarine فیلمی فرانسوی است که در سال ۲۰۲۰ ساخته شد اولین تجربه کارگردانی سازنده اش بوده و درباره کندوکاو رویاها، درمفهوم آرزوها و اهداف یک فرد است. این فیلم که در پروژههای آپارتمانی گاگارین روایت میشود که نام آن از فضانورد مشهور روسی، یوری گاگارین الهام گرفته شده است، یک اثر زمانی تاریخی/تصویری از این پروژههای آپارتمانی و جامعه درون آن است. لازم به ذکر است که این فیلم برخی از آخرین تصاویر ویدیویی شناخته شده از پروژههای آپارتمانی گاگارین قبل از تخریب آن را در خود دارد. داستان فیلم پیرامون بسته شدن پروژههای آپارتمانی مذکور و نیاز شخصیت اصلی داستان به بازگرداندن آن به شرایط قابل زندگی، به هدف جلوگیری از تخریب شدن آن میچرخد. این فیلم دیدگاه خوبی درباره ایده جامعه و این که چگونه مردم میتوانند دور هم جمع شوند تا کارهای نیکی انجام دهند را ارائه میکند.
چیزی که این احساس جامعه را تا این حد موفق میکند این است که برخی از افراد حاضر در فیلم در واقع بخشی از جامعه واقعی پروژههای گاگارین هستند. فیلم این احساس نیاز به خلق جامعه را نیز ایجاد میکند و این نیاز که با افراد اطراف خود ارتباط برقرار کنید. این فیلم شبیه آواز قویی است که تماشای آن بسیار لذت بخش است.
فیلم بعدی این فهرست فیلم فرانسوی دیگری به La Haine است که در زبان فرانسوی به معنای نفرت است. این فیلم به طور کلی بهترین فیلم خارجی دهه ۱۹۹۰ نامیده شده است. این فیلم تفسیر و نقدی اجتماعی از ایده نفرت علیه اقلیتها و تاثیراتی است که نفرت گفته شده میتواند از لحاظ عاطفی روی این افراد داشته باشد. داستان فیلم حول سه شخصیت مجزا میچرخد، جایی که یک عرب، یک یهودی و یک سیاه پوست دور هم جمع میشوند تا توسط جامعهای که آنها را به درستی برای کسی که هستند نمیپذیرد، به دنیای نفرت کشیده شوند. این فیلم همچنین به عنوان نقدی تند بر خشونت عمل میکند که افراد سطح بالای جامعه بر افراد به حاشیه رانده شده تحمیل میکنند و تصویر سه قسمتی فیلم با زخمی شدن یکی از هم قطاران آشوبگران این سه توسط مقامات به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد.
کارگردان این فیلم، متیو کاسوویتز، توانسته نقدی تند ارائه دهد که مخاطبان، به ویژه آنهایی که دارای امتیازات ویژه هستند، را تکان میدهد. این واقعیت که این فیلم به صورت رنگی فیلمبرداری شد، اما در نهایت به صورت سیاه و سفید به نمایش درآمد، توانسته جایگاه این فیلم را به عنوان نماد اینکه ناامید شدن از مقامات چه شکل و احساسی دارد، تثبیت کند. این فیلم نیز مانند Gagarine در خدمت نشان دادن حس جامعه است، اما این بار بیشتر در طول پیش تولید و تولید فیلم، زیرا که بازیگران و تیم سازنده آن برای به مدت شش ماه در محیط فیلم در کنار هم ماندند. آنها میخواستند اعتماد جامعه را جلب کنند و در نتیجه تجربهای صادقانهتر برای مخاطبان ایجاد کنند تا در آن به کاوش معنا بپردازند. سبک مستندی و واقع گرایانه فیلم نیز به صادق بودن آن کمک میکند. به طور کلی، این فیلم نگاهی به این معما است که سطح بالای جامعه تا کجا میتواند پیش برود تا سطح پایین را وادار به مقابله کند و به اشکال مختلف با شرایط جوامع غربی در دوران کنونی در ارتباط است.
جایگاه بعدی در این لیست به فیلم تریلر/ترسناک روانشناختی ساتوشی کان میرسد که به خاطر تحمیق بینندگانش شناخته میشود. فیلم Perfect Blue نقبی عمیق به فعل و انفعالات درونی یک خواننده شناخته شده است و آنها را به اساسیترین بخشهای خود یعنی احساسات تجزیه میکند. ترس، اصلیترین احساسی است که در طول فیلم بیشتر جلوه میکند و در حالی که شخصیت اصلی سعی میکند به زندگی خود ادامه دهد، این ترس شروع به تحلیل بردن او کرده و ادمکان ادامه زندگی را از او سلب میکند، زیرا کسی آن بیرون است که میخواهد به او آسیب برساند. این فیلم یکی از اولین فیلمهایی است که میتواند تفسیر استادانهای از سلامت روان ارائه دهد، بدون اینکه خیلی مستقیم به موضوع بپردازد. این فیلم به طور خاص دیدگاه متفاوتی را در مورد سلامت روان ارائه میدهد، در شرایطی که مخاطبان روایت را از دید یک فرد مشهور تماشا میکنند نه یک فرد معمولی.
این فیلم که به خاطر سبک انیمیشنی خاصش هم معروف است، تمام ذات انسانی باقی مانده در شخصیت اصلی را به تصویر میکشد، در شرایطی که او به آرامی احساس میکند که دیوانه شده است. این فیلم در کلیت خود یک شاهکار در داستان سرایی و ایجاد تنش است، در حالی که همزمان نیز نقدی در مورد موضوعات مهم سلامت روان و وسواس فکری است.
Burning فیلم جذاب بعدی این فهرست است. در این فیلم از چهرههای آشنای سینمای غرب و از بازیگرانی، چون استیون یئون استفاده شده است. این فیلم بیشتر پیرامون موضوع اشتیاق، چگونگی به ثمر رسیدن آن و معنای آن است. سه شخصیت اصلی فیلم به طور مداوم در حالت تعلیق به سر میبرند، به گونهای که در تلاش برای رسیدن به خواستههای خود هستند. این امیال در نهایت آنها را به خشم میکشاند و در نتیجه بین شخصیتهای ما جدایی ایجاد میکند، در حالی که هنوز دوستی شان را حفظ میکند.
فیلم سوالات متعددی را مطرح میکند، اما احتمالاً مهمترین آنها باید این باشد که زندگی در چنین دنیای ایزولهای چه معنایی دارد. این حقیقت که فیلم چنین سوال مهمی دارد، برای بیننده تعجب آور است، چرا که اتفاقات فیلم معمولاً خیلی اتفاقی و ناگهانی رخ میدهند. خود فیلم بر اساس یک داستان کوتاه به نام Barn Burning نوشته هاروکی موراکامی ساخته شده است. لی چانگ دونگ کارگردان این فیلم توانسته با حفظ عناصر کلیدی داستان، روایت خاص خودش را بسازد. به طور کلی، فیلم به عنوان توسعهی اتفاقی خواستههای فردی و ناتوانی شخص در زندگی در دنیایی از انزوای دائمی عمل میکند.
این فیلم اکشن با بازی جکی چان (برای اولین بار در نقش یک پلیس) یکی از بهترین فیلمهای کارآگاهی دهه ۸۰ میلادی است که ژانر اکشن را بازتعریف میکند. این موفقیت با حرکات رزمی بی نقص و جذاب محقق میشود که باعث حبرت کردن مخاطب خواهد شد. این فیلم که اولین نقش بزرگ جکی چان در یک فیلم است، شاهد بیشترین مشارکت چان در مشهور کردن خود و فیلمش است، فیلمی که چان در آن میتواند جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگان سینمای اکشن و رزمی تثبیت کند. این اتفاق به ویژه در پایان فیلم رخ میدهد، جایی که در آن یک درگیری تن به تن در مرکز خرید آغاز میشود و این اکشن به بخشهای مختلف مرکز خرید مذکور کشیده میشود، در حالی که دو طرف به شدت همدیگر را کتک میزنند.
با پیشرفت داستان، مخاطب بیشتر شیفته اکشن میشود تا داستان آن، و البته این بدان معنا نیست که داستان بدی است، بلکه فقط بدین معناست که اکشن به قدری خوب است که بر داستان غلبه میکند. این فیلم به یک اثر کلاسیک در ژانر اکشن تبدیل شد و با گذشت زمان، بیش از پیش مورد تحسین قرار گرفت و تماشای آن نگاهی جذاب به نقش و فیلمی است که جکی چان را به سینمادوستان بین المللی شناساند.
فیلم The Seventh Seal به عنوان نوع متفاوتی از داستانهای کلاسیک اینگمار برگمن راه خود را به این فهرست باز کرده است. این بار، با مسیری که داستان در پیش میگیرد و با مضامینش، روایت برگمن بیشتر به یک فیلم صامت شبیه است تا فیلمی در سینمای مدرن. با این حال، این موضوع من را از توصیه کردن تماشای فلم The Seventh Seal باز نمیدارد، چون این فیلم هنوز هم در دنیای مدرن، به عنوان روایتی از ماجراجویی یک شوالیه به درون واقعیتِ اعتراف، جایگاه خاص خود را دارد. داستان پیرامون شوالیهای است که از جنگهای صلیبی بازگشته و در راه بازگشت، کلیسایی با کشیشی مبهوت و گیج شده را مییابد که ماهیت واقعی و کامل شوالیه بودن را زیر سوال میبرد.
اگرچه ممکن است این داستان در شرایط فعلی جهان چندان جذاب به نظر نرسد، اما همچنان به عنوان روشی مستقیمتر برای بیان یک داستان و خلق یک مکالمه عمل میکند که مردم باید به آن توجه کنند.
فیلم بعدی این فهرست پیچشی عجیب در ژانر خود ایجاد کرده و آن را برای فرهنگ کارگردان جذابتر میکند. ژانر مورد بحث، ژانر وسترن است، این بار با سامورایی ها. اعتبار این ایده به توانایی آکیرا کوروساوا کارگردان مشهور ژاپنی در ترکیب عناصر غربی در فیلم هایش باز میگردد، در حالی که هنوز هم به فرهنگ و شیوه داستان سرایی خاص کارگردان وفادار میماند. خود فیلم Yojimbo درباره یک سامورایی زبردست و مرگبار است که وارد شهری میشود که در آن دو گروه بزرگ تبهکار در حال جنگ با یکدیگر هستند. سامورایی داستان بوجیمبو در ابتدا با این نبرد ویرانگر درگیر نمیشود، اما در نهایت موافقت میکند که با شروط و شیوه خاص خود به “اصلاح” اوضاع کمک کند.
همچنین این سامورایی در این مقطع از زندگی خود نیز بر سر دوراهی قرار دارد و به دلیل شرایط تاریخی که فیلم در آن روایت میشود، بیکار شده است. این فیلم خلاقیت بی حد و حصر کوروساوا و توانایی او در بافتن عناصری از داستانهای دیگر را به داستان خود نشان میدهد تا یک اثر سینمایی بی نقص برای لذت بردن مخاطبان خلق شود.
با رسیدن به آخرین فیلم این لیست، The Bicycle Thief با داستانی جذابی که روایت میکند راه خود را پیش میبرد. این فیلم درباره یک مرد ایتالیایی است که پس از جنگ جهانی دوم در تلاش برای گذران زندگی خود و خانواده اش است و برای به دست آوردن موقعیت شغلی حیاتی که بتواند او و خانواده اش را به جایگاه اقتصادی قابل قبولی برساند، به دوچرخه نیاز دارد. او بالاخره دوچرخه اش را به دست میآورد و کارش را شروع میکند، اما مدت کوتاهی بعد دوچرخه اش دزدیده میشود و این موضوع او را به این تعقیب و گریز دیوانه وار میفرستد که در نهایت باعث میشود شخصیت و ذات واقعی خود را به خانواده و اطرافیانش نشان دهد. موضوع اصلی فیلم، انسانِ بهتری بودن در موقعیتهایی مانند موقعیتهای به تصویر کشیده شده در فیلم است.
این روایت، حسی از ناامیدی نسبت به شخصیت اصلی را در مخاطب ایجاد میکند، در حالی که مخاطب شاهد سقوط او است. این فیلم در واقع یک داستان قابل توجه است که میپرسد یک انسان برای برآورده کردن نیازهای خودخواهانه خود، تا کجا حاضر است پیش برود. این فیلم هنوز هم در دنیای مدرن قابل درک و موثر است و هنوز هم خیلیها اصرار دارند که مردم باید این فیلم را با توجه و اهمیت بیشتری تماشا کنند. همچنین این فیلم تفسیری فوق العادهای بر معنای درماندگی و وخامت اوضاع مالی است.
منبع: روزیاتو