برای بسیاری از افراد، The Exorcist یا The Thing به شدت ترسناک هستند، اما باز هم بسیاری از افراد از دیدن Courage the Cowardly Dog وحشت زده میشوند. اگر از طرفداران پروپاقرص آثار ترسناک هستید و با گذشت سالها حساسیت خود به ترس را از دست داده اید، ترساندن شما نیاز به کار ویژهای دارد.
برای میزان ترسناک بودن فیلمهای ژانر وحشت یک طیف وجود دارد. این پرستیژ، هنر متعالی ترسناک بودن و ترساندن است که در فیلمهایی مانند درخشش (The Shining) و موروثی (Hereditary) دیده میشود.
به گزارش روزیاتو، وحشت آشکار بیرون جهیده در فیلمهای Dead Alive و Evil Dead؛ وحشت روانی شریرانه فیلمهای Audition و Repulsion؛ وحشت بدنی فیلمهای Videodrome و Tetsuo: The Iron Man؛ شگفتی کمدی ترسناک فیلمهای Young Frankenstein و Bubba Ho-Tep؛ فیلمهای کلاسیک احمقانهای مانند Them و The Blob؛ و شاهکارهای مهم و بدون تاریخ مصرفی مانند The Texas Chain Saw Massacre و Halloween، اما برای بسیاری از مردم، علیرغم مشهور و محبوب بودنشان، این فیلمها واقعاً ترسناک نیستند.
البته طیفی برای بینندگان ژانر وحشت نیز وجود دارد. برای بسیاری از افراد، The Exorcist یا The Thing به شدت ترسناک هستند، اما باز هم بسیاری از افراد از دیدن Courage the Cowardly Dog وحشت زده میشوند. اگر از طرفداران پروپاقرص آثار ترسناک هستید و با گذشت سالها حساسیت خود به ترس را از دست داده اید، ترساندن شما نیاز به کار ویژهای دارد.
با این حال، باید چیزی فراتر از محتوای زننده، حال بهم زن و از نظر اخلاقی قابل سرزنش باشد که احتمالاً تنها در زیر کوه یخی فیلمهای ترسناک یافت میشود؛ «ترسناک» و «نفرت انگیز» لزوماً ارتباط مستقیمی با هم ندارند. به این ترتیب، بدون غرق شدن در تباهی روح-بیمارکن فیلمهایی مانند A Serbian Film, Slaughtered Vomit Dolls یا فیلمهای دیگر، برای دیدن وحشت، اینها فیلمهایی هستند که واقعاً ترسناک هستند.
کارگردان سیون سونو با جنجال برانگیز بودن بیگانه نیست و این موضوع را با فیلموگرافی که به طور مکرر به نقد سنت ها، ساختارهای اجتماعی و سرکوب جامعه ژاپن میپردازد، نشان داده است. هالیوود ریپورتر او را «ساختارشکنترین فیلمسازی که امروز در سینمای ژاپن کار میکند» مینامد. فیلم او در سال ۲۰۰۱ با نام Suicide Club یا باشگاه خودکشی یکی از بهترین و شاید ترسناکترین فیلمهای اوست.
این فیلم عجیب و آشفته روایتگر یک میل به خودکشی واگیر است که جوانان را در سراسر ژاپن گرفتار خود کرده است. این فیلم دانش آموزان دبیرستانی، کارآگاهان، خوانندههای پاپ و یک فرقه دیوانه را در تصویرسازی تاریک خود از جامعهای که به سرگرمی اعتیاد دارد و به سمت مرگ پیش میرود، به تصویر میکشد. باشگاه خودکشی از شروع تکان دهندهاش تا لحظه موزیکال بدنامش در یک سالن بولینگ، واقعا عجیب و غریب و به شدت ترسناک است.
دلیلی وجود دارد که فیلمهای کلاسیک حتی چند دهه پس از انتشارشان تا این حد مورد احترام و تحسین قرار میگیرند و شاهکار ویلیام فریدکین در دهه ۷۰ میلادی یعنی The Exorcist یا جن گیر همچنان ثابت میکند که فیلمهای قدیمی قطعاً در ژانر وحشت جزو بهترینها هستند. این فیلم مشهور که با محوریت دختری نوجوان (لیندا بلر) که به تسخیر شیطان درآمده و تلاشهای زیاد یک کشیش مصمم برای نجات او ساخته شده است، فیلمی با تصاویر گرافیکی ترسناک، تنش فزاینده و روایت تکان دهندهاش که مخاطبان را در سراسر جهان به وحشت انداخت.
پنجاه سال پس از اکران این فیلم، جن گیر هنوز هم این قدرت را دارد که تماشاگران دنیای مدرن را بترساند و کاملاَ وحشت زده کند؛ درست مثل زمانی که برای اولین بار به سالنهای سینما آمد و تماشاگران سینما را به شدت ترساند که منجر به فرار بسیاری از آنها از سینما شد. این فیلم همچنان یکی از تاثیرگذارترین و قابل احترامترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما است.
۳- فیلمهای ترسناک بسیار زیادی در ژانر فرعی ویدیو پیدا شده وجود دارند؛ خود این تکنیک بخش زیادی از جذابیتی که آن را ارزشمند ساخته بود را از دست داده است، اگرچه در اینجا و آنجا هنوز هم فیلمهای ارزشمندی مانند Creep و برخی از قسمتهای V/H/S وجود دارد. شاید ترسناکترین فیلم در ژانر فرعی ویدیو پیدا شده (غیر از فیلم زننده و تقبیح شده Cannibal Holocaust)، فیلم [REC]باشد که یک فیلم ترسناک اسپانیایی ساخته شده در سال ۲۰۰۷ است.
این فیلم داستان یک گزارشگر اخبار تلویزیونی (با بازی یک مجری تلویزیونی واقعی به نام مانوئلا ولاسکو) به همراه فیلمبردارش را روایت میکند، در حالی که از یک ایستگاه آتش نشانی محلی برای گزارش یک روز کاریشان فیلمبرداری میکنند. آنها در ادامه ماموران آتش نشانی را تا یک آپارتمان که عفونتی واگیر در آن در حال گسترش است، دنبال میکنند. با تسلط بر هنر ترس و جامپ اسکرها و استفاده از پتانسیل کامل ژانر ویدیو پیدا شده، [ REC]به شکلی واقعی، ترسناک است.
فیلم The Descent که کارگردانی آن را نیل مارشال بر عهده دارد و او آن را بعد از فیلم تحسین شده Dog Soldiers ساخت، با ورود به یک جهنم تقریبا واقعی، یک غار زیرزمینی پر از هیولاها که به عنوان تمثیلی برای روانشناسی یک زن نیز محسوب میشود، به خوبی نمایانگر ترسی است که در عنوان فیلم حس میشود. فیلم شروعی سریع، بینقص و پرتنش دارد که در آن یک زن دچار اندوه هولناکی میشود و در حالت وحشت زده و تروماتیک باقی میماند.
در نهایت، او همراه با چند دوست ورزشکارش برای تعطیلاتی ورزشی، عازم غواصی در غاری زیرزمینی میشوند، اقدامی که تنها به کشف وحشت در اعماق زمین منتهی میشود. یک فیلم خونین و بیمحابا، The Descent نه تنها مملو از لحظات تکان دهنده بلکه سرشار از هنر وحشت واقعی است. (فیلم بعدی مارشال، Doomsday، نیز یک شاهکار کمتر شناخته شده است، اما جدیت داستان آن بسیار کمتر است).
فیلم Ringu ساخته هیدئو ناکاتا که بیشک یکی از پیشگامترین و فراموش نشدنیترین فیلمهای ترسناک ژاپنی است، یک موفقیت بزرگ در سینمای این کشور بود که تاثیر عمیقی نیز بر سینمای غرب گذاشت. این فیلم که بر اساس رمانی به همین نام نوشته شده، بر روی خبرنگاری تمرکز دارد که قصد دارد درباره مرگ خواهرزاده جوانش تحقیق کند و در نهایت به یک نوار ویدئویی نفرین شده میرسد که هر کسی را که جرات کند آن را تماشا کند، را یک هفته بعد میکشد.
این فیلم ترسناک، روح انتقام جوی ساداکو یامورا را نشان میدهد که پس از بیرون آمدن از تلویزیون در لباسی سفید، با موهای تیرهای که صورتش را پوشانده بود، در برابر قربانیانش ظاهر میشود؛ تصویری که همه جا تماشاگران را به وحشت میانداخت. فضای ترسناک فیلم حلقه و داستان سرایی آرام سوز آن، بلافاصله بینندگان را دچار وحشت کرده و روی صندلیهایشان نیمخیز میکند، چرا که پیش بینی آنها برای اتفاقات پیش رو، حتی بدتر از وحشت به تصویر کشیده شده روی صفحه نمایش است.
آری آستر در اولین تجربه کارگردانی خود به سرعت خود را به عنوان یکی از بااستعدادترین تازه واردان ژانر وحشت معرفی کرد، با شاهکار سینمایی Hereditary در مورد خانوادهای سوگوار که پس از درگذشت مادرسالار مرموزشان، از حضور یک هویت شیطانی وحشت زده میشوند. این فیلم به شدت ترسناک از همان ابتدا حس ناخوشایندی در مخاطب ایجاد میکند و آستر از ایجاد حضور شیطان و حس ترسِ پرتنشی که در تمام طول مدت فیلم با مخاطبان همراه است، ابایی ندارد.
تونی کولت یکی از تحسین برانگیزترین بازیهای دوران حرفهای خود را ارائه میدهد و Hereditary هم ترسهای والدین و هم ارتباطات دشوار خانواده را در این تصویر پرتنش بررسی میکند. آنهایی که به اندازه کافی شجاع هستند تا به تماشای کامل این فیلم پرتنش و به شدت غافلگیر کننده و ترسناک بنشینند، دیگر هرگز مثل قبل به آلرژی نسبت به غلات و ماشین سواریهای نوجوانانه نگاه نخواهند کرد.
به نویسندگی و کارگردانی پری بلکشیر با بازیگران همیشگیاش (ایوان دوموشل، مک لئود اندروز، مارگارت یینگ دریک)، فیلم They Look Like People یک فیلم واقعاً وحشتناک است. اگر چه این فیلم تحلیل زیبایی از دوستی و بیماری روانی است، اما برخی از ناراحت کنندهترین و تکان دهندهترین تصاویر و لحظات ژانر وحشت در سالهای اخیر را نیز در خود دارد، از همان آغاز ترسناک تقریباً سابلیمینال تا انفجارهای ناگهانی وحشت و ترس.
این فیلم ترسناک داستان دو دوست است که پس از مدتی دوباره با هم همراه میشوند، در حالی که یکی از آنها از یک جدایی عاطفی بد یا یک دوره روانپریشی رنج میبرد. They Look Like People یک تصویر منحصربفرد و بیهمتای واقعی در ژانر وحشت است و فیلمی که نشان میدهد بلکشیر (و امتناع او از دوری جستن از تصاویر به شدت ترسناک) باید بیشتر مورد توجه قرار گرفته و علاقمندان ژانر وحشت باید کارهایش را دنبال کنند.
میشاییل هانکه اغلب با ژانر وحشت در ارتباط بوده است، هر چند وی هرگز واقعاً «فیلم ترسناک» نساخته است. این موضوع احتمالاً به این دلیل است که ذهن این استاد فیلمسازی، بیشتر درگیر خشونت است و نه به شیوهای استثماری و غیراخلاقی؛ فیلمهای او انتظارات و اعتیادهایی را که همه ما در مورد موضوع سرگرمی داریم، بررسی و آشکار میکنند. به نوعی، فیلمهای او به شما یاد میدهند که از فیلم متنفر باشید.
یکی از اولین فیلمهای هانکه به نام Benny’s Video شاید تکان دهندهترین و پرتنشترین نسخه از سبک فیلمسازی او یا حداقل ترسناکترین آنها به شکلی واقعی باشد. فیلمی که در آن یک نوجوان و تصویربردار که متعهد است از همه چیز فیلم برداری کند، احتمالاً باعث شود تنها پس از ۲۰ ثانیه از شروع فیلم، از خیر تماشایش منصرف شوید زیزا فیلمی به شدت ترسناک است.
در فیلم ترسناک روانشناسانه اتریشی Goodnight Mommy، دو برادر دوقلوی دهساله به نامهای الیاس و لوکاس، به زنی که ادعا میکند مادرشان است مشکوک میشوند، بعد از اینکه وی پس از انجام عمل جراحی زیبایی صورت، به خانهی کنار رودخانهشان در منطقهای خلوت و دوردست باز میگردد. این دو برادر با تغییر کامل رفتار و شخصیت مادرشان به تدریج نسبت به هویت واقعی وی نامطمئن و وحشت زده میشوند و تنش با نزدیک شدن فیلم به نقطه اوج غافلگیر کننده خود همچنان بالا میرود.
فیلم ترسناک شب بخیر مامان با فضای به شدت آشفته کننده و جلوههای بصری بسیار تکان دهنده و پر از شکنجه و خشونت خود، بینندگان را در صندلیهای خود میخکوب کرده و این چرخ و فلک مملو از وحشت زایی، قطعاً تا مدتها پس از پخش تیتراژهای پایانی، با مخاطبان خود باقی میماند.
فیلم Antichrist یا ضد مسیح ساخته لارس فون تریر حال و هوایی پر از تهدید و ترس دارد، حتی اگر واقعاً در نیمی از زمان روایتش ترسناک نباشد. با این حال، نیمه اول فیلم به شکلی بینقص ساخته شده و به طور هدفمندی تکان دهنده است، در شرایطی که دو شخصیت بینام (صورت بقیه شخصیتهای فیلم تار شده است) از دست دادن پسر جوان خود را تجربه میکنند و برای یک دوره استراحت درمانی به جنگل میروند تل غم از دست دادن فرزند را فراموش کرده و رابطهشان را بهبود بخشند. آنچه در ادامه میآید، تشدید آشفتگی و مطالعه افسردگی و ترس زنان در فیلمی است که واقعاً حس شیطانی بودن در آن موج میزند.
فیلم ترسناک ماوراءالطبیعه Insidious ساخته جیمز وان که به خاطر توانایی استثناییاش در ایجاد احساس تعلیق و ترس شدید مورد تحسین قرار گرفته، داستان زوجی به نام جاش و رنای لمبرت (پاتریک ویلسون و رز بایرن) را روایت میکند که پس از ورود به خانهای که توسط یک موجود شیطانی تسخیر شده است، برای حفظ امنیت پسرشان که به کما رفته از هیچ کاری فروگذار نمیکنند.
این فیلم اگرچه در استفاده از ترسهای موسوم به جامپ اسکر تردیدی به خود راه نمیدهد، اما این فیلم به شدت ترسناک، حقیقتاً توانایی آن را دارد که تماشاچیان را با این ایده که چه چیزی ممکن است در هر گوشهای کمین کرده باشد، و نه آنچه که واقعاً هست، مضطرب کند.
این فیلم مملو از عصبانیت و ترس به درستی توسط آسوشیتد پرس به عنوان «فیلمی که میتوانید با چشمان بسته تماشا کنید و هنوز هم وحشت آن شما را فرا بگیرد» توصیف شده، و جلوههای بصری ترسناک و حس کلی وحشت آن به راه اندازی یک فرنچایز سودآور و ترسناک کمک کرد که برخی از بهترین آثار ژانر وحشت را ارائه کرده است.
فیلم Martyrs یا شهدا نمونهای تاریک، اما فوق العاده از جنبش افراط گرایی موج نوی سینمای فرانسه در ژانر وحشت است که جهان را با خشونت بیش از حد، تصاویر جنسی، و انسان بیزاری خود تکان داد. High Tension, Inside, و Raw همگی نمونههای خوبی از این جنبش سینمایی جدید هستند، اما شاید Martyrs ترسناکترین آنها باشد.
این فیلم داستان زنی را روایت میکند که در کودکی به شدت مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، و فیلم بلوغ و انتقامجویی او را بررسی میکنند، اما اصول اخلاقی ساده را پیچیده میکند. شهدا با استفاده از تصاویر فراطبیعی، چیزی که جنبش سینمای فرانسه اغلب در ترسیم وحشتهای صرفاً انسانی از آن پرهیز میکرد، قادر است تعدادی جامپ اسکر فوق العاده را در ترکیب خشونت شدید، ترس روانشناختی و وحشت محض خود بگنجاند.
Begotten به نوعی یک فیلم تجربی است، اما کوتاه و به اندازه کافی موفق که نه پرمدعا باشد و نه کسل کننده. با برخی از آتشینترین تصویرسازیهایی که تا به حال در ذهن بیننده نقش بسته اند، طرح آشفته این فیلم، افسانههای آفرینش مختلفِ تاریخ بشر را با هم ترکیب میکند و آنها را به شکل کابوسی، بسیار تاریک، به شدت انحرافی و سیاه و سفید به نمایش میگذارد.ای الیاس مرهیج (نابغه فراموش شده پشت این فیلم و Shadow of the Vampire) تصاویر تکان دهندهای را خلق میکند که بسیار خاص بوده و بدون هیچ دیالوگی، این تجربه در زمان و افسانه به، فیلمی تبدیل میشود که فراموشی آن دشوار است.
شاید مایک فلاناگان با سریالهای شناخته شده و پرطرفداری مانند Midnight Mass به تلویزیون نقل مکان کرده باشد، اما فیلمهای او (به خصوص فیلمهای اولش) فوق العاده جذاب هستند. به دنبال فیلم کوتاه به شدت ترسناک Oculus: Chapter ۳ – The Man With a Plan، فیلم Oculus تلاشهای یک برادر و خواهر برای درک علمی یک آینه عتیقه که فکر میکنند مسئول تراژدیهای وحشتناک دوران جوانیشان است، را مستند میکند. به نظر میرسد این آینه باعث یک روانپریشی خشونتآمیز میشود، بنابراین تحقیق آنها یک تحقیق خطرناک است که در نهایت منجر به لحظات واقعاً هولناکی در ترسناکترین و افسرده کنندهترین فیلم فلاناگان میشود.
کیوشی کوروساوا در اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ مجموعهای از فیلمهای استادانه و ترسناک ساخت، از جمله Cure, Charisma, و Séance، اما حقیقتاً Pulse از همه آنها ترسناکتر است. این فیلم ترسناک ژاپنی که در سال ۲۰۰۱ ساخته شد، تا حدودی داستان یک ویروس کامپیوتری و راههای مختلفی که ارواح از قلمرو دیجیتال به قلمرو فیزیکی منتقل میشوند، را روایت میکند. Pulse با ترکیب چند تصویر بسیار تاریک با چند ترس جامپ اسکر و یک حال و هوای کلی آخرالزمانی، از آن دست فیلمهایی است که شما را هنگام تماشایش به شدت میترساند، اما با ترس وجودی که با اتمام داستان در پی دارد، شما را بیشتر میترساند.