آیا پکن موضع خود را تغییر خواهد داد؟ آیا یک نظام تصمیم گیری خودکامه و بسته قادر به یادگیری از اشتباهات و سازگاری با شرایط تازه می باشد؟ حذف مرموز شین پاسخ مثبتی را پیش روی مان قرار نمی دهد.
فرارو- فرید زکریا؛ مجری، نظریه پرداز و تحلیلگر امریکایی در شبکه خبری "سی ان ان؛ ناپدید شدن اسرارآمیز "شین گانگ" یادآوری به موقعی بود در این باره که آینده روابط ایالات متحده و چین تنها توسط سیاست ایالات متحده و آن چه در داخل ایالات متحده در حال رخ دادن است (مانند کارزار مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴) تعیین نمیشود بلکه توسط تحولات فعلی چین که در این مرحله مبهم و نگران کننده است شکل خواهد گرفت.
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست؛ آن چه ناظران خارجی میتوانند تشخیص دهند آن است که چین در حال بازگشت به سیاستگذاری به سبک دوران مائو است نوعی از سیاستگذاری که ما در دهههای گذشته شاهد آن نبودیم. مهمتر از برکناری مرموز شین از مقام اش پس از آن که مقامهای چینی دلیل غیبت اش را مسائل مرتبط با "سلامتی" بیان کردند، محدود کردن وب سایتها در مورد انتشار اخبار و تحلیل پیرامون دستاوردهای شین در دوران تصدی اش بر وزارت خارجه چین بود. جورج اورول در رمان خود "۱۹۸۴" نوشت: "کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده را نیز کنترل خواهد کرد".
وضعیت فعلی چین با دوره دولت تکنوکراتی که "دنگ شیائوپینگ" در دهه ۱۹۸۰ میلادی تشکیل داد و از طریق آن چین را اصلاح کرد بسیار فاصله دارد. در آن روزها نظام سیاسی چین یک تناقض به نظر میرسید دیکتاتوریای که محدودیت سنی یا محدودیت دوره برای مناصب عالی داشت. این نوع محدودیت حکومت استبدادی را در کجای دیگر میتوانستیم ببینیم؟ امروز، اما دیگر هیچ نوع محدودیتی برای قدرت حاکم بر چین وجود ندارد. "الیزابت اکونومی" پژوهشگر از این وضعیت تحت عنوان "انقلاب سوم" چین یاد کرده است (اولین انقلاب توسط مائو تسه تونگ، دومی توسط دنگ و اکنون سومی توسط شی جین پینگ رخ داده اند).
این انقلاب سوم صرفا مربوط به سیاست داخلی چین نیست. شی قدرت خود را تحکیم کرده و حزب کمونیست چین را در مرکز امور جامعه قرار داده، اما او کماکان به دنبال ارائه چینی بسیار قویتر و قاطعتر به جهان بوده است. این تصمیمات در سرتاسر جهان به ویژه در آسیا که همسایگان چین به دلیل موضع و سیاستهای تهاجمیتر شی جین پینگ تحت فشار قرار گرفته اند، تاثیرات موجی داشته است.
ایالات متحده روابط با چین را به خوبی مدیریت نکرده است. دولت بایدن از همان ابتدا به شکلی بیهوده موضعی خصمانه اتخاذ کرد و در اولین جلسه مقامهای ارشد خود به طور علنی پکن را مورد سرزنش قرار داد. ایالات متحده هم چنین تعرفههای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بر چین را حفظ کرده علیرغم آن که سیاستی همراه با شکستی پرهزینه بوده است، زیرا این مصرف کنندگان امریکایی هستند که هزینه اعمال تعرفهها را میپردازند و نه چینی ها. ترامپ دهها میلیارد یارانه اضافی به کشاورزان داد تا زیانهایی را که به دلیل این سیاستها متحمل شده بودند را جبران کند. برای مدتی به نظر میرسید که سیاستهای ایالات متحده در قبال پکن بدون هیچ تلاشی برای حفظ روابط کاری با چین علیرغم موقعیت آن کشور به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، یک قدرت تسلیحات هستهای و دارای حق وتوی شورای امنیت سازمان ملل اعلام میشود.
با این وجود، بایدن مسیر را اصلاح کرده است. چندین تن از مقامهای ارشد کابینه او از جمله وزرای امور خارجه، بازرگانی و خزانه داری با همتایان چینی خود دیدار کرده و تلاش نموده اند تا از زوال روابط بین دو کشور جلوگیری کنند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبهای به من گفت که رهبران جهان به او گفته اند که انتظار دارند ایالات متحده و چین روابط کاری مناسبی ایجاد کنند.
هنوز نقاطی وجود دارند که امریکا میتواند در مورد آن تلاش جدی تری انجام دهد. برای مثال، اگر دولت بایدن مایل به روابط نظامیان امریکایی و چینی با یکدیگر باشد حفظ تحریمهای دوره ترامپ علیه وزیر دفاع چین موضعی عجیب برای نشان دادن این تمایل به نظر میرسد. به مراتب بهتر است از تحریمها چشم پوشی کنیم تا دو طرف بتوانند در مورد موضوعاتی مانند تایوان صحبت کنند و از سوء تفاهم جلوگیری کنند.
با این وجود، توپ واقعا در زمین چین است. متاسفانه سیاست چین با قاطعیت و حتی جنگ طلبی همراه بوده است. شی ادعاهای گستردهای را در مورد دریای چین جنوبی مطرح کرده است و فعالیت نظامی پکن در اطراف تایوان را افزایش داده و با هند در هیمالیا درگیر شده و از استرالیا خواسته است که هرگونه انتقاد از کشورش را متوقف کند و متعهد شده که کشورش بدون محدودیت از مسکو حمایت کند و حتی با وجود آن که تجاوز روسیه به اوکراین تشدید شده انتقاد از ایالات متحده را شدت بخشیده است.
به نظر میرسد هیچ یک از این سیاستها کارساز نیستند. کشورهای اطراف چین در مقابله با نفوذ پکن و جستجوی کمک در نقاط دیگر به ویژه از ایالات متحده بسیار فعالتر شده اند. آیا پکن موضع خود را تغییر خواهد داد؟ آیا نظام تصمیم گیری خودکامه و بسته قادر به یادگیری از اشتباهات و سازگاری با شرایط تازه میباشد؟ حذف مرموز شین پاسخ مثبتی را پیش روی مان قرار نمیدهد.