سالیوان در یادداشتی که در اکتبر ۲۰۱۹ در نیویورکتایمز منتشر شد، تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای ایران را احمقانه خواند. وی معتقد بود که ایالات متحده باید با ایران وارد دیپلماسی شود، زیرا خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای، ایران را در پیگیری برنامه هستهای جدیتر میکند و دوستان اروپایی واشنگتن را از ایالات متحده بیگانه میکند. سالیوان ۱۲ شرط تعیینشده توسط دولت ترامپ برای مذاکره با ایران را بیاثر دانست و رد کرد.
در سال ۲۰۱۲ و در جریان توقف کوتاه هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده در پاریس، یک نفر بیسروصدا از هیئت همراه هیلاری کلینتون جدا شد و چند روز بعد در مغولستان دوباره به آن ملحق شد. در آن مقطع رسانهها به نقل از منابع آگاه خود خبر دادند که در این میان جیک سالیوان، معاون وقت وزارت امور خارجه بهطور مخفی به عمان سفر کرده بود تا با مقامهای ایرانی دیدار کند.
به گزارش هممیهن، بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که یکی از قابلیتهای حائز اهمیت جیک سالیوان این است که بدون جلب توجه میتواند ناپدید شود؛ در زمان سفر سالیوان به عمان، تنها گروه کوچکی از اطرافیانش از این دیدار آگاهی داشتند. همچنین فیلیپ رینز، مشاور وقت وزارت امور خارجه در توصیف سالیوان او را «بنجامین باتن» خوانده است چراکه به اعتقاد او «سالیوان لااقل یک دهه - اگر نگوییم دو دهه - مسنتر از سنوسال بیولوژیکی خودش میاندیشد.» (بنجامین باتن شخصیت اصلی فیلمی آمریکایی محصول سال ۲۰۰۸ به کارگردانی دیوید فینچر است. شخصیت اصلی این فیلم الهامگرفته از یک داستان کوتاه اثر «اف. اسکات فیتزجرالد» است. بنجامین در پایان جنگ جهانی اول و در ۸۰سالگی بهصورت یک پیرمرد به دنیا آمد و درحالیکه دیگران پیرتر میشدند، او هرسال جوانتر میشد.)
دیدار در عمان در ژوئیه سال ۲۰۱۲ صورت گرفت و یکی از نخستین ارتباطات رو در روی مقامهای دولت باراک اوباما با مقامهای ایرانی بود. برخی چهرههای ارشد دولت اوباما پیش از این به آسوشیتدپرس گفته بودند که سالیوان به همراه چند مقام دیگر در همان سال دستکم پنج دیدار با مقامهای ایرانی داشته تا راه را برای توافق هستهای میان ایران و شش قدرت جهانی هموار کند. دیدارهای ۲۰۱۲ و اوایل ۲۰۱۳ جیک سالیوان با مقامهای ایرانی بیشتر بر روی این مسئله متمرکز بود که آیا اصلا امکان آن وجود دارد که مقامهای ایرانی و آمریکایی روزی با یکدیگر در یک اتاق حضور پیدا کنند؟ پس از آنکه در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ ایران، حسن روحانی، دبیر پیشین شورایعالی امنیت ملی پیروز رقابتها شد، مسیر این گفتگوها به سرعت تغییر کرد و بر روی برنامه هستهای ایران متمرکز شد.
جیک سالیوان با نام کامل جیکوب جرمیا سالیوان، متولد ۲۸ نوامبر ۱۹۷۶ مشاور امنیت ملی کاخ سفید است. او پیش از این مشاور امنیت ملی معاون رئیسجمهور وقت، جو بایدن و معاون هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا بود. سالیوان همچنین به عنوان مشاور ارشد دولت فدرال ایالات متحده در مذاکرات هستهای ایران و مشاور ارشد سیاستگذاری کمپین ریاستجمهوری هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ و همچنین استاد مدعو در دانشکده حقوق ییل خدمت کرده است. در ۲۳ نوامبر ۲۰۲۰، رئیسجمهور منتخب جو بایدن اعلام کرد که سالیوان بهعنوان مشاور امنیت ملی منصوب خواهد شد. او در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ کار خود را آغاز کرد.
سالیوان در برلینگتون، ورمونت در خانوادهای ایرلندی به دنیا آمد و در مینیاپولیس، مینهسوتا بزرگ شد. پدرش برای استار تریبون کار میکرد و استاد دانشکده روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی دانشگاه مینهسوتا و مادرش مشاور دبیرستان بود. او دکترای حقوق و فوقلیسانس در روابط بینالملل دارد. جیک سالیوان با مارگارت گودلندر، افسر اطلاعاتی در نیروی دریایی ایالات متحده که بهعنوان مشاور سابق سناتورها جو لیبرمن و جانمک کین در کمیته امنیت داخلی و امور دولتی سنا خدمت میکرد، ازدواج کرد. جیک سالیوان در سال ۲۰۰۸ بهعنوان مشاور سیاسی با تمرکز بر امور خارجی به کمپین ریاستجمهوری کلینتون پیوست و مهارتهای مناظره خود را در جلسات مقدماتی مناظره اولیه ریاستجمهوری به کار گرفت.
سالیوان در مصاحبهای با ییل دیلینیوز در مارس ۲۰۱۶، اصولی را که در راستای تصمیمات سیاستی خود قرار دارد، اینگونه بیان کرد: «در فضای سیاست خارجی، اصل اساسی من این است که پروژه اصلی سیاست خارجی آمریکا در دو دهه آینده تضمین شود و رهبری جهانی حفظ شود، زیرا عمیقاً معتقدم جهانی که آمریکا رهبری میکند، جهانیست که در آن وضعیت همه بهتر است. مطمئناً جایی که از منافع و ارزشهای ایالات متحده محافظت میشود، در عین حال که منافع و ارزشهای دوستان ما و مردم در سراسر جهان نیز محافظت خواهد شد. برای من، این سنگبنا است که چه چیزی باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که ایالات متحده موقعیت رهبری را در امور جهانی حتی با تغییر جهان در اطراف ما حفظ میکند. در بخش داخلی، من فکر میکنم سوال اساسی این است که آیا یک سیاست به تقویت طبقه متوسط یا توخالی کردن آن کمک میکند؟ این سوالی است که من در مورد هر موضوع سیاست داخلی از خودم میپرسم.»
۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، در آستانه برقراری تماس تلفنی تاریخی با همتای ایرانی خود بود؛ گفتوگویی که مرحله عمومی مذاکرات هستهای را بین دو دشمن دیرینه آغاز میکرد. جیک سالیوان، دستیار ۳۰سالهای که ماهها مخفیانه برای زمینهسازی مذاکرات تلاش کرده بود، حالا در دفتر بیضیشکل شاهد تماس تلفنی ۱۵دقیقهای بود که در آن دو طرف در جریان آن برای تداوم مذاکرات توافق کردند. هجده ماه بعد، تلاشهایی که سالیوان آغازگرش بود، نتیجه داد. مقامات ایالات متحده و پنج کشور دیگر در سوئیس به یک توافق چارچوبی با ایران دست یافتند که به اعتقاد بسیاری از رسانههای غربی حاصل دقت و سرسختی مشاور هیلاری کلینتون، در مذاکرات عمان بود. وزیر امور خارجه پیشین آمریکا که به دلیل همین صفات سالیوان اولین بار او را در پرونده ایران وارد کرد و به او بسیار نزدیک است، در کتاب خاطرات خود با عنوان «انتخابهای سخت» نوشته است: «سالیوان به عنوان مشاور وزیر امور خارجه تقریباً هر جا که میرفتم در کنار من بود».
بسیاری از مخالفان توافق ایران، جیک سالیوان را ستایش میکنند. مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسیها، یکی از منتقدان اصلی مذاکرات با ایران، در توصیف سالیوان میگوید: «تیزترین فرد در مورد مسئله [ایران]که میشناسم». دوبوویتز گفت که سالیوان نسبت به سایر مقامات اوباما که در مذاکرات شرکت داشتند «بسیار بدبینتر و سرسختتر» نسبت به جمهوری اسلامی بود. این دیدگاه توسط منابعی که در داخل دولت کار کردهاند، تائید شده است. بسیاری این نگاه بدبینانه سالیوان به پرونده ایران را دلیل انتخاب او از سوی هیلاری کلینتون برای اعزام به مذاکرات عمان میدانند.
در خردادماه ۱۳۹۳ و در جریان مذاکرات وین نیز جیک سالیوان همراه با ویلیام برنز، معاون وقت وزیر امور خارجه آمریکا به اتریش سفر کرد. آلن ایر، سخنگوی فارسیزبان وقت وزارت امور خارجه آمریکا در خصوص این حضور گفت: «با استناد به سابقه این افراد در مذاکرات با مقامات ایرانی، مشارکت این آقایان در این ملاقات امر طبیعی است. همانطور که قبلاً عرض شد، در حال حاضر در این مذاکرات جامع و نهایی، تمام موضوعات مورد بحث از عناصر برنامه اقدام مشترک هستند، از این قرار حضور آنها منطقی است.» سالیوان در جریان این مذاکرات و پس از خردادماه ۹۳، وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد ایالات متحده را در دیدار با معاونان وزیر امور خارجه ایران همراهی میکرد.
هیلاری کلینتون در خاطرات خود در خصوص مذاکرات ژنو و دورهای نخست مذاکرات وین نیز مینویسد که ویلیام برنز و جیک سالیوان همواره در مذاکرات هستهای ژنو و وین در پشت پرده حضور داشتهاند، اما از نگاه رسانهها و خبرنگاران خود را پنهان نگه میداشتند.
سالیوان در یادداشتی که در اکتبر ۲۰۱۹ در نیویورکتایمز منتشر شد، تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای ایران را احمقانه خواند. وی معتقد بود که ایالات متحده باید با ایران وارد دیپلماسی شود، زیرا خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای، ایران را در پیگیری برنامه هستهای جدیتر میکند و دوستان اروپایی واشنگتن را از ایالات متحده بیگانه میکند. سالیوان ۱۲ شرط تعیینشده توسط دولت ترامپ برای مذاکره با ایران را بیاثر دانست و رد کرد.
این سیاستمدار جوان آمریکایی در پیامی ویدیویی در سال ۲۰۱۹ در پاسخ به این سوال که بحران تنش میان ایران و ایالات متحده از کجا آغاز شد؟ گفت: «بحران در سال ۲۰۱۸ آغاز شد؛ وقتی دونالد ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج شد؛ توافقی که کار میکرد، از منافع آمریکا دفاع میکرد مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای میشد. به این خاطر وسط بحرانی درباره ایران گرفتار شدهایم چراکه دونالد ترامپ تصمیم گرفت توافق با ایران را پاره کند و از آن خارج شود. البته خود ترامپ گفت بهخاطر خود توافق است که در این بحران گرفتار شدهایم، اما واقعیت دقیقاً عکس این است. بهترین راه برای پی بردن به این مسئله، مقایسه اوضاع در شرایطی است که توافق پابرجا بود با حالا که توافق وجود ندارد. تحت توافق، برنامه هستهای ایران محدود و منجمد شده بود. تحت توافق، حملات راکتی در کار نبود که آمریکاییها را در عراق بکشد.
تحت توافق، آمریکا رهبر جهان در مبارزه با داعش بود. امروز، برنامه هستهای ایران در حال پیشرفت است و به سلاح هستهای نزدیکتر میشوند. امروز، ایران علیه کشتیرانی در خلیجفارس خرابکاری و باقی منطقه را تهدید میکند و امروز دونالد ترامپ در حال اعزام هزاران نیرو به خاورمیانه است که احتمال گرفتاری ما در یک جنگ دیگر در خاورمیانه را بیشتر میکند. وقتی در چنین بحرانی هستید، لازم است متحدانتان حضور داشته باشند و در طول تاریخ هم یکی از شگفتانگیزترین داراییهای آمریکا در هر درگیری و تنش، متحدان و شرکای دموکراتیکی بودند که ظرفیتهای خودشان را داشتند و میتوانستند شانه به شانه ما قد علم کنند، اما در این بحران آمریکا تنهاست. چرا؟ به این علت که دونالد ترامپ سه سال گذشته را صرف از خود راندن متحدان ما در ناتو کرده است. عملاً به کشورهای دیگر جهان گفته گورشان را گم کنند و حالا دقیقاً همان متحدان و شرکا بیانیه صادر و هم ایران و هم آمریکا را به تنشزدایی دعوت میکنند.
عملاً میگویند لعنت به هر دوی شما و ایران و آمریکا را یکی میدانند. اتفاق حیرتانگیزی رخ داده است؛ متحدان ما در ناتو و شرکای کلیدی ما در سراسر جهان عملاً ایران و آمریکا را یکی دانسته و از هر دو میخواهند آرام باشند. این وضعیتی نیست که هیچ رئیسجمهوری در آمریکا بخواهد به آن گرفتار شود، اما دونالد ترامپ شخصاً به ایجاد این وضعیت کمک کرده است.»
سالیوان در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «اتخاذ دیپلماسی در قبال ایران آسان نیست، میدانم. من با آنها مذاکره کردهام، سالها چهره به چهره مقابلشان نشستهام و این کار سخت و طاقتفرسا خواهد بود، اما گزینه دیپلماسی بسیار بهتر از گزینههایی است که دونالد ترامپ دنبال میکند یعنی مسیر تحریک، تنشزایی و خشونت که ما را به هیچ مقصد خوبی نخواهد رساند. پس بیایید به دیپلماسی برگردیم چراکه اینگونه میتوانیم منافع آمریکا را تضمین کنیم.»
جو بایدن در ۲۳ نوامبر ۲۰۲۰، تیم امنیت ملی و سیاست خارجی خود برای دولت آینده را معرفی کرد. جیک سالیوان که پیش از این و در دولت باراک اوباما نقش مرد در سایه یا نامریی را بازی میکرد حالا در معرض دید قرار میگیرد. وی در سخنرانی آغاز به کار خود بهعنوان جوانترین مشاور امنیت ملی کاخ سفید در تاریخ ایالات متحده گفت: «آقای رئیسجمهور منتخب؛ مایه افتخار من است که شما این مسئولیت خطیر را برعهده من قرار دادید که مشاور امنیت ملی شما باشم. به شما و مردم آمریکا تعهد میدهم که برای تحقق ماموریتی که به ما دادهاید، خستگیناپذیر کار خواهیم کرد.
برای حفظ امنیت کشور و مردممان، برای پیشبرد منافع ملیمان و برای دفاع از ارزشهایمان. به تیم بینظیر امنیت ملی که پشت سرم میبینید و به متخصصان مجرب، فوقآلعاده و متنوع دولتمان تعهد میدهم که ترتیبی خواهم داد تا فرآیند تصمیمگیریمان دلسوزانه و دقیق باشد و به کار آنها احترام بگذارد. به خانوادهام که به من، برادر و خواهرهایم یاد دادند سختکوش باشیم، حقیقت را بگوییم و به دیگران خدمت کنیم تعهد میدهم که تمام تلاشم را خواهم کرد تا به من افتخار کنید. ما در مقابل تهدیدهایی ادامهدار هوشیار خواهیم بود، از سلاحهای هستهای گرفته تا تروریسم، اما شما وظیفه بازترسیم امنیت ملیمان را به عهده ما گذاشتید به این علت که با ترکیب بیسابقهای از بحرانها در داخل و خارج روبهرو هستیم؛ بیماری همهگیر، بحران اقتصادی، بحران اقلیمی، مداخلههای فناورانه، تهدیدهای علیه دموکراسی، بیعدالتی نژادی و همه نوع از نابرابری. کار تیمی که امروز پشت سر من است به پیشرفت در همه این عرصهها کمک خواهد کرد. شما همچنین ما را موظف کردهاید که مردم را محور سیاست خارجی قرار دهیم؛ به ما گفتهاید اتحادهایی که بازسازی میکنیم، نهادهایی که رهبری میکنیم و توافقهایی که امضا میکنیم همه باید با یک سوال اساسی سنجیده شود که آیا از این طریق زندگی خانوادهها در سراسر این کشور بهتر، آسانتر و امنتر میشود یا خیر؟
سیاست خارجی ما باید به نفع این خانوادهها باشد. شاید مهمتر از همه، ما را موظف کردهاید که کمک کنیم آمریکا متحد شود همانطور که در صحبتهایتان گفتید، مردم را کنار هم جمع کنیم تا چالشهای بزرگ را از پیش رو برداریم. همسرم مگی، عشق زندگیام و شریک من در همه چیز، بهعنوان مشاور ارشد به سناتور جان مککین خدمت کرد. این تعهد به نقاط اشتراک در عمق وجود من و همسرم مشترک است. من افتخار خدمت به مشاور امنیت ملی جو بایدن را در زمانی که معاون اول رئیسجمهور بود، داشتم. از او چیزهای زیادی در خصوص دیپلماسی، استراتژی، درباره سیاستگذاری و از همه مهمتر درباره طبیعت بشر آموختم. دیدم که چگونه قدرت و عزم را با انسانیت و همدلی ترکیب میکند. شخصی که آمریکا انتخاب کرده این است و آمریکایی ایدهآل هم همین است.»
سالیوان پیش از آنکه بهعنوان مشاور امنیت ملی منصوب شود، بارها گفته بود که دولت بایدن به توافق هستهای ۲۰۱۵ باز میگردد، اگر ایران ابتدا به توافق هستهای بازگردد. او اعلام کرده بود که هرگونه دیپلماسی جدید با ایران به دنبال تمدید محدودیتهای توافق است، از جمله زمانبندیهایی که توانایی ایران برای غنیسازی اورانیوم را محدود میکند. دولت بایدن همچنین از دیپلماسی برای رسیدگی به برنامه موشکی بالستیک ایران و حمایت از نیروهای نیابتی مسلح استفاده خواهد کرد که هر دوی اینها میتواند در یک گفتوگوی منطقهای جدید و گستردهتر انجام شود. سالیوان در ۳ ژانویه ۲۰۲۰ به فرید زکریا از سیانان گفت: «نظر ما این است که موشکهای بالستیک و برنامه موشکهای بالستیک ایران باید بهعنوان بخشی از مذاکرات بعدی روی میز باشد. ما همچنین معتقدیم که میتوان گفتگوهایی فراتر از پنج عضو دائم شورای امنیت و ۱+۵ با مشارکت بازیگران منطقهای انجام داد.»
مشاور امنیت ملی کاخ سفید در یکی از نخستین اظهاراتش در خصوص موضوع ایران پس از آغاز به کار دولت جو بایدن در مؤسسه صلح ایالات متحده گفت: «تفاوتهای واقعی بین رویکرد دولت ترامپ و رویکردی که دولت بایدن اتخاذ خواهد کرد، وجود دارد. این از یک تحلیل هوشیارانه از وضعیت شروع میشود، و آن این است که برنامه هستهای ایران در طول دو سال گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است. توانمندی موشکهای بالستیک آنها نیز بهطرز چشمگیری پیشرفت کرده است. اگر منصف باشیم، در دولت اوباما پیشرفت کرد، اما در طول چهار سال گذشته به آن سرعت بخشیده شده است. بیپروایی و حمایت آنها از تروریسم در منطقه کاهش نیافته است و در برخی مناطق نیز تسریع شده است. حملات مستقیم آنها به شرکای ما در منطقه و هم حمایت آنها از نیروهای نیابتی در منطقه است. همه اینها میراثی است که ما تحویل گرفتیم.
دیدگاه ما این است که اگر بتوانیم به دیپلماسی بازگردیم و برنامه هستهای ایران را در یک جعبه قرار دهیم، بستری برای ایجاد تلاشهای جهانی از جمله شرکا و متحدان در منطقه و اروپا و جاهای دیگر برای مقابله با سایر تهدیدهای مهم ایران از جمله در مورد موضوع موشکهای بالستیک ایجاد میشود. من قبلاً علناً گفتهام و تکرار خواهم کرد که باید به این تهدید قابل توجه رسیدگی کنیم، باید به سایر رفتارهای بد ایران، رفتار بدخیم در سراسر منطقه بپردازیم. از دیدگاه ما، اولویت اولیه حیاتی باید مقابله با آنچه که یک بحران هستهای در حال تشدید است، باشد.»
مشاور امنیت ملی کاخ سفید در ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۳ و در آخرین اظهارات خود در مورد ایران، در شبکه CBS گفت: «ما بسیار تلاش کردیم تا آزادی چهار آمریکایی به ناحق بازداشتشده در ایران را تضمین کنیم، از روزی که رئیسجمهور بایدن روی کار آمد این کار را انجام دادیم. ما تماس غیرمستقیم با ایران در این زمینه داشتهایم تا بتوانیم به توافقی دست یابیم که بتواند آنها را آزاد کند.» وی همچنین در خصوص مذاکره با ایران گفت: «ما به هیچ نوع توافقی نزدیک نیستیم.»
علی واعظ مدیر پروژه ایران گروه بینالمللی بحران: سالیوان تصمیمساز است نه مذاکرهکننده
علی واعظ، مدیر پروژه ایران درگروه بینالمللی بحران معتقد است که جیک سالیوان در ساختار سیاسی دولت آمریکا نقش تصمیمساز دارد و جایگاهش در مرحله پیشین تصمیمگیر نهایی است.
با توجه به سابقه کاری تیم سیاست خارجی دولت فعلی ایالات متحده، از ابتدای شروع به کار دولت جو بایدن این حقیقت مطرح بود که میان افرادی مانند رابرت مالی و جیک سالیوان اختلاف استراتژی در قبال موضوع ایران وجود دارد. آیا امروز و با کنار گذاشته شدن مالی، دیدگاه سالیوان بر پرونده حاکم شده و آیا این برداشت که سالیوان امروز مسئول مستقیم موضوع ایران است فرضیه درستی است؟
در هر دولتی ممکن است اختلافنظرهایی وجود داشته باشد، اما نهایتاً، کاخ سفید است که از ابتدای بر روی کار آمدن دولت بایدن، رویکرد آمریکا در قبال مذاکرات با ایران، موضوع برجام و سایر موضوعات را تعیین کرده است. آقای مالی و وزارت امور خارجه گزینههای مختلفی را در اختیار کاخ سفید قرار میدادند و تصمیمگیر نهایی از ابتدای کار هم، کاخ سفید بود و آقای مالی بدون رضایت کاخ سفید نه میتوانستند پیشنهادی به ایران بدهند و نه هیچ رویکردی را میتوانستند اتخاذ کنند؛ بنابراین از این لحاظ من تغییری نمیبینم. البته در خصوص اینکه گفتید آقای مالی کنار گذاشته شدهاند باید بگویم اینگونه نیست و ایشان به صورت رسمی کنار گذاشته نشدهاند و مقام و مسئولیت اصلی همچنان بر عهده ایشان است. هرچند تا پایان تحقیقات، کاری انجام نمیدهند، ولی همین که خود آقای سالیوان و آقای بلینکن در فضای عمومی از ایشان طرفداری کردند و ایشان را در این منصب نگه داشتند، نشانه این است که هم برای وی احترام قائل هستند و هم اختلافنظرها به آن میزان که از بیرون احساس میکنند جدی باشد، نیست و امیدوار هستند این مسئله ختم به خیر شود.
سالیوان در تازهترین اظهاراتش عنوان کرده که «توافق با ایران نزدیک نیست» آیا میتوان گفت ابتکار تفاهم شفاهی ایده مشاور امنیت ملی کاخ سفید بود؟
آقای سالیوان با دقت بسیار زیادی کلماتشان را انتخاب کردند و مذاکراتی که میان ایران و آمریکا بهصورت غیرمستقیم در عمان صورت گرفته، در خصوص یک تفاهم است و این تفاهم در کمینه آن چیزی است که در دیپلماسی قابل تصور است و تنها در خصوص حفظ وضع موجود و نه حتی بهبود آن است و فقط برای جلوگیری از وخیم شدن شرایط است. این تفاهمی است که ایران و آمریکا به آن نزدیک شدهاند و اقرار به آن هم حتی از لحاظ سیاسی برای دولت بایدن هزینه دارد.
سرنوشت احتمالی پرونده ایران با توجه به دیدگاههای سالیوان چه تفاوت مشخصی با زمان حضور رابرت مالی خواهد داشت؟
در مجموع همانطور که عرض کردم فکر نمیکنم حتی در صورت عدم بازگشت آقای مالی، تفاوت خیلی زیادی صورت بگیرد چراکه سیاستی که در دو سالونیم قبل اجرایی شده، سیاست دولت بایدن بود. اگر ایران حاضر به مذاکره مستقیم با ایالات متحده بود از حضور شخصی که نسبت به مسائل آگاه بود مانند آقای مالی و از غرضهایی که بسیاری دیگر از سیاستمداران آمریکایی نسبت به ایران دارند برخوردار نبود، شاید نقش آقای مالی در روند تصمیمسازی میتوانست نقش مهمتری باشد، اما با توجه به اینکه مذاکره مستقیمی غیر از دیداری که ایشان با آقای ایروانی داشت صورت نگرفته است، معتقدم حتی از این پتانسیل بالقوه استفاده نشد و بنابراین من تفاوت زیادی نمیبینم. اصولاً مباحثی که پیرامون آقای مالی مطرح میشود، از زمانی که ایشان به این مقام منصوب شدند تا امروز نشانه این است که تا چه حد دشمنی با ایران در ساختار سیاسی آمریکا خودش را جا انداخته و چه هزینه زیادی برای افرادی دارد که معتقد هستند که دیپلماسی راه بهتری برای پرداختن به اختلافات با ایران است.
میتوانیم از شرایط فعلی اینطور برداشت کنیم که مشابه با مذاکرات ۲۰۱۲ عمان باز هم آقای سالیوان نقش پررنگتری در موضوع ایران پیدا کرده است؟
امروز نقش آقای سالیوان با سال ۲۰۱۲ خیلی متفاوت است؛ در سال ۲۰۱۲ ایشان پیامرسان دولت آمریکا بود و نه تصمیمگیر و امروز تصمیمساز است و نه مذاکرهکننده. همانطور که عرض کردم چه در شرایطی که آقای مالی مذاکرات را انجام میدادند و چه امروز که آقای برت مکگورک مذاکرات را انجام میدهند، همیشه تصمیمگیر قبل از مرحله آخر، آقای سالیوان بوده و بنابراین فکر نمیکنم نقش آقای سالیوان تفاوت عمدهای کرده باشد.