دولت میتواند با استفاده از پتانسیلها و ظرفیتهای دیپلماتها و سفرای کهنهکار کشور، ساختار مشورتی مستقلی ایجاد کند که راهکارهای بهتری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی ارائه دهند. به اعتقاد من، شخص رئیسجمهور کشورمان نیازمند چنین کانون مشورتی و پشتوانه فکری است و اگر بتواند از ذخیره بزرگ تجارت پیشکسوتان سیاست خارجی به خصوص سفرای بازنشسته استفاده کند، بهویژه در شرایط خطیر فعلی، میتوانست خیلی بهتر از این سیاست خارجی کشور را فعال کند.
احمد دستمالچیان، سفیر پیشین ایران در لبنان در هممیهن نوشت: دولت سیزدهم به ریاست سیدابراهیم رئیسی، در زمینه سیاست خارجی کارنامه خوب و قابلقبولی دارد. این دولت مطابق با شعارهایی که رئیسجمهور پیش از انتخاب به این مقام داده بود، عمل کرد و در این مسیر موفقیتهایی هم کسب کردهاست. گرچه میشد با تقویت بیشتر کادر سیاسی وزارت امورخارجه و اهتمام بیشتر در نهاد ریاستجمهوری نسبت به مدیریت سیاسی، دستاوردهای بیشتری هم بهدست آورد. سیدابراهیم رئیسی سه محور اصلی در سیاست خارجی دولت خود مطرح کردهاست. اول، دیپلماسی همسایگان است.
بزرگترین مسئلهای که در حوزه منطقه داشتیم، تیرگی هفتساله روابط با عربستان سعودی بود که اسفند سال گذشته به رسیدن به توافق پکن، این روابط اصلاح شد. مشکل روابط امارات متحده عربی هم برطرف شد. در طول این مدت دیپلماسی کشور با سایر کشورهای منطقه هم بیش از گذشته فعال شدهاست. با سفری که رئیسجمهور پس از ۱۳ سال به سوریه داشت، به دلیل روابط استراتژیکی که وجود داشت، دستاوردهای خوبی بهدست آمد.
دوم، مسئله دیپلماسی اقتصادی بود، بهخصوص دیپلماسی اقتصادی با همسایگان که میبینیم رشد قابلتوجهی در مناسبات با همسایگان و کشورهای منطقه ایجاد شدهاست. بهویژه در مورد عراق شاهد هستیم که سطح روابط اقتصادی خیلی بیش از گذشته شدهاست. الآن هم در پی عادیسازی روابط، از برقراری روابط اقتصادی با امارات متحده عربی و عربستان سعودی صحبت میشود. سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه به پاکستان نیز منجر به توافقهای اقتصادی خوبی شدهاست که در آینده باعث تقویت روابط اقتصادی با پاکستان میشود. توسعه روابط اقتصادی با دیگر کشورهای همسایه هم یا اتفاق افتاده و یا در دست برنامهریزی است.
سومین سیاست کلی دولت سیزدهم، نگاه به شرق است. معنای این رویکرد، نفی نگاه به غرب نیست، بلکه تعادل و توازنی در سیاست خارجی برخلاف دولت قبل است که مشتمل به نگاه به شرق و هم در صورت لزوم همکاری و نگاه به غرب است. اینگونه نیست که مثل دولت پیشین همه تخممرغهای سیاست خارجی در سبد برجام گذاشته شود، دل به غرب بسته باشیم و همه دیگر کارها خوابیده باشد. الآن توازنی بین این دو ایجاد شده و کارها را پیش میبرد.
دولت سیزدهم اگر با استفاده از ظرفیتهای پیشکسوتان و کادرهای مجرب و پخته دیپلماتیک به برنامهریزی برای بهبود عملکرد سیاست خارجی بپردازد، توفیق بیشتری خواهد داشت. دولت میتواند با استفاده از پتانسیلها و ظرفیتهای دیپلماتها و سفرای کهنهکار کشور، ساختار مشورتی مستقلی ایجاد کند که راهکارهای بهتری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی ارائه دهند. به اعتقاد من، شخص رئیسجمهور کشورمان نیازمند چنین کانون مشورتی و پشتوانه فکری است و اگر بتواند از ذخیره بزرگ تجارت پیشکسوتان سیاست خارجی به خصوص سفرای بازنشسته استفاده کند، بهویژه در شرایط خطیر فعلی، میتوانست خیلی بهتر از این سیاست خارجی کشور را فعال کند.