الیکا عبدالرزاقی کار در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی را دو مقوله متفاوت از هم نمیداند و در این زمینه معتقد است: برای بک بازیگر، کیفیت فیلمنامه و کارگردان مهم است؛ اینکه پلتفرم پخشکننده یک برنامه کجا باشد مهم نیست و خیلی فرقی ندارد که تلویزیون باشد یا شبکه نمایش خانگی یا جای دیگر. محدودیتهای همه این رسانهها مثل هم است و شاید تنها چیزی که کمی شبکه خانگی را متفاوت میکند این است که افکار و ایدههای بهروزتر و قابل لمستری نسبت به تلویزیون برای مخاطب دارد.
الیکا عبدالرزاقی که این روزها در قالب مجموعهای در حوزه کودکان با عنوان «فوفو مسافری از کامادو» به ایفای نقش پرداخته و از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است، در گفتگو با ایسنا، دربارهی تجربه کار کودک و دغدغه خود اظهار کرد: فکر میکنم همه نسبت به حوزه کودک، دغدغهمند باشند؛ اینکه ما کارهایی را با کودکان میسازیم و اسم آن را کار کودک میگذاریم خیلی متفاوت است با کاری که برای کودک ساخته میشود. سریال «فوفو مسافری از کامادو» هم علاوه بر اتفاقات کمیکی که در آن میافتد، مخاطب و نقطه هدف آن هم کودکان است و هم بزرگسالان که به واسطه کودکان کار را دنبال میکنند. بیش از این هم کار کودک از جمله «شهر گربهها» را تجربه کردم که فصل یک آن اکران شده و فصل دو آن هنوز اکران نشده است.
این بازیگر درباره فعالیت در حوزه کودک عنوان کرد: کار در این حوزه همیشه برای من جذاب بوده است؛ نه فقط اینکه برای کودک کار بسازیم، به این دلیل که نسل جدیدی از طرفداران را پیدا میکنی که کارهای قدیمی تو را ندیدهاند و تو را به عنوان بازیگر شاید نشناسند، اما در این حوزه فوج عظیمی از طرفداران را پیدا میکنی و این برای من خیلی جذاب است؛ به ویژه اینکه این روزها که «فوفو مسافری از کامادو» در حال پخش است، هر کجا که میروم بچهها خیلی سمت من میآیند و نسبت به این کار ابراز علاقه میکنند که برای من خیلی شیرین است. کلا کودک، مخاطب خالص و شیرینی است.
ماجرای اختراعات عجیب و خندهدار
وی با اشاره به نقش خود در سریال «فوفو مسافری از کامادو» یادآور شد که در این مجموعه نقش زنی مخترع را ایفا میکند و در این زمینه توضیح داد: این شخصیت اختراعات عجیب و خندهداری دارد و خیلی برای خودم جذاب بود به دلیل اینکه قصههای آن خیلی خلاقانه نگارش شدهاند و باعث میشود خلاقیت در بچه بیشتر پدیدار شود. اغلب ایدهپردازیها در این مجموعه در کنار نویسندگان خوبی که داشته توسط کارگردان کار، آقای میثم معراجی که کودکِ درون فعالی دارند، پیاده شده است. تیم سازندهای که علاوه بر حرفهای بودن، همه کودک هم بودند و با تمام وجودشان کار کردند و من تقریبا ۶۰ الی ۷۰ درصد آن چیزی که بازی کردم توسط کارگردان به سمت نقشم هدایت شدم، ایشان مخاطب کودک را به خوبی میشناسد و پیشنهادهای خیلی خوبی برای اینکه کار به سمت فانتزی شدن برود، داشتند.
شبکه نمایش خانگی افکار و ایدههای بهروزتری نسبت به تلویزیون دارد
عبدالرزاقی درباره تجربه فعالیت خود در شبکه نمایش خانگی با توجه به اینکه سریال «فوفو مسافری از کامادو» از این مدیوم در حال پخش است، معتقد است: برای بازیگر متن، کارگردان و خود فیلمنامه مهم است اینکه پلتفرم پخش آن کجا باشد مهم نیست و خیلی فرقی ندارد که تلویزیون باشد یا شبکه نمایش خانگی یا جای دیگر. محدودیتها مثل هم است و تقریبا مثل هم هستند، شاید تنها چیزی که کمی شبکه خانگی را متفاوت میکند این است که افکار و ایدههای بهروزتر و قابل لمستری نسبت به تلویزیون برای مخاطب دارد و در متون فیلمنامهنویسی دست عوامل و بازیگران بازتر است، چه برای شوخی کردن و چه برای صحنههای کمدی و موارد دیگر.
«برف بیصدا میبارد» در نطفه خفه شد
بازیگر «برف بیصدا میبارد» در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره فعالیتهای خود در تلویزیون و همچنین در پاسخ به اینکه چرا ساخت این سریال نیمهکاره ماند؟ نیز بیان کرد: من، بازیگر تلویزیون هستم و خیلی در شبکه نمایش خانگی کار نداشتم. از سال ۷۷ تاکنون بازیگر تلویزیون بودم و هستم و سریال «برف بیصدا میبارد» هم سریال پرمخاطبی بود. همیشه بر سر این موضوع بحث بوده که سریالهای طولانی و پرقسمت برای مخاطب جذاب است و اگر که قصه هم کشش داشته باشد، آن را دنبال میکند و میبینیم که چندین سال است در شبکههای خارجی و حداقل در شبکههای تُرکزبان مردم سریالهای طولانی را دنبال میکنند. این اتفاق برای «برف بیصدا میبارد» هم افتاد، اما چیزی که این امکان را میسر میکرد، بودجه، امکانات و حمایت بود؛ اتفاقی که این سریال از آن بسیار رنج برد. این بود که بودجه و امکانات بسیار کمی داشت و در نتیجه نصفه و نیمه ماند؛ با وجود اینکه متن ۷۰ قسمت از آن آماده بود، اما امکان ساخت ادامه آن در تلویزیون به وجود نیامد.
عبدالرزاقی در ادامه گفت: سریال «برف بیصدا میبارد» شروعی بود برای اینکه مخاطبان را به تلویزیون بازگردند و اینکه شاید بخواهند انتخاب وطنی برای سریالهای طولانی داشته باشند، ولی خب در نطفه خفه شد و امکان اینکه ادامه پیدا کند برایش فراهم نشد. به هر حال این یک شروع بود. شاید در این سریال فضای غم بارز بود. گاهی به من گفته شد که چرا سریال پر از غم و گریه و زاری بود؟ اما به هر حال این قصه اینگونه بود و با این وجود خیلی هم مخاطب داشت و میتوانست شروعی برای سریالهای طولانی باشد.
سریالهای ۹۰ شبی خیلی پرمخاطب بود
این بازیگر در ادامه گفتگو با ایسنا یادآور شد: سریالهای نود شبی ما خیلی پرمخاطب و جذاب بودند و اینها همه وابسته به اتاق فکرهایی بود که عمل میکردند. اتاق فکرهایی از جنس هنرمندان و نه مدیران؛ چراکه مدیران کارشان مدیریت است و میآیند، میروند و دائمی نیستند. هنرمندان پیشکسوت ما میتوانند در اتاق فکرها باشند. هنرمندان جوانتر هم میتوانند ایدههای ناب و بهروز بدهند که بشود کاری کرد در غیراینصورت امیدوارکننده نیست که تلویزیون به دوران اوج خود برگردد، مگر اینکه واقعا فضا را باز کنند و به هنرمندان اعتماد کنند تا آنها نسبت به آثار هنری تصمیمگیری کنند.
تلویزیون باید تمام قد پشت کارهایش بایستد
وی در پاسخ به اینکه مقطعی در حوزه طنز و به ویژه در سریالهای مهران مدیری دیده شد، درباره علت کم شدن کارهای طنز نیز اظهار کرد: من سالها کار کمدی کردم، هم در تئاتر و هم در سریالهای آقای مدیری. از سریال «باغ مظفر»، «گنج مظفر»، «مرد هزار چهره»، «قهوه تلخ»، «ویلای من»، «شوخی کردم»، «عطسه» گرفته تا «دورهمی» کارهایی بودند که با آقای مدیری همکاری کردم. کار من کم نشده، اما کار طنز کم شده است. اینکه وقتی سریالی ساخته میشود و عنوان میشود، با فلان قشر نمیتواند شوخی اتفاق بیفتد، باعث لطمه زدن به این حوزه در تلویزیون میشود؛ بنابراین همه این سریالها ترجیح میدهند در پلتفرمها کار کنند. در حالی که وقتی کاری از تلویزیون پخش میشود، تلویزیون باید تمام قد پشت آن بایستد نه اینکه خودش را در گروه افراد معترض قرار دهد، سپس کار را حذف و یا برخوردهای دیگر کند.
ریسک حضور بازیگران در رئالیتیشوها
عبدالرزاقی که این روزها در رئالیتی شوهای سعید ابوطالب دیده میشود، در پایان درباره اینکه آیا حضور در رئالیتیشوها ریسکی برای بازیگر محسوب نمیشود؟ توضیح داد: در همه جای دنیا میبینیم که بازیگران در شوهای تلویزیونی و تبلیغات حضور موثر و پررنگی دارند و شما این اتفاق را در تمام ممالکی که سینما و تلویزیون برای آنهاست و برای ما وارداتی است، میبینید؛ بنابراین این اتفاق در دنیا مسالهای نرمال است. حالا ما در این بخش دچار سوءتفاهمهایی هستیم که به نظرم با همین رئالیتیشوها و با همین برنامهها باید رفع شود؛ همانطور که در بخش تبلیغات اندکی این سوءتفاهم رفع شده، ولی سالها پیش همین موضوع با مشکلاتی همراه بود.