عبدالصمد خرمشاهی گفت: فکر میکنم که این مجازات، اعمال قدرت سیاسی است. فرد هنرمند شاید میخواهد نوع فکرش را اشاعه دهد و اول باید دید که اصلا او مجرم است یا نه. جرم یعنی که هر فعل یا ترک فعلی که قانونگذار آن را جرم تلقی کرده باشد و خلاف قانون تشخیص دهد؛ و بعد هم اگر عمل فرد جرم تلقی شود، باید دید در چه حد است؟
«برادران لیلا» و حواشیاش حالا حالاها جا دارد برای فکر کردن. با اینکه بیش از یکسال از شروع حواشی «برادران لیلا» میگذرد، اکنون در تازهترین رخداد حکمی برای سعید روستایی بردیده شده است.
به گزارش خبرآنلاین، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستایی کارگردان فیلم «برادران لیلا» را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد: «در متن حکم او آمده است: «شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم برادران لیلا را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم برادران لیلا در جشنواره کن بوده است.»
همچنین در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیتهای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است.
هنرمندانی که کشف حجاب کردند هم محکوم به داشتن اختلال روانی شدند مثلا افسانه بایگان و آزاده صمدی هر یک به خاطر مسئله حجاب مجازاتی را متحمل شدند؛ افسانه بایگان به ۲ سال حبس تعزیری که به مدت ۵ سال تعلیق شده، مراجعه هفتگی به مرکز روانشناسی و دریافت گواهی سلامت، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و برخی مجازاتهای تکمیلی دیگر محکوم شده است؛ همچنین آزاده صمدی، هنرپیشه سینما و تلویزیون که او را به جرم کشف حجاب، در کنار چند جریمه دیگر موظف به شرکت در کلاسهای رواندرمانی جهت برطرف شدن اختلالهای ضداجتماعی کردهاند.
بارها درباره برخوردهای سلبی با هنرمندان صحبت کردیم، مسئله کشف حجاب را کنار بگذاریم و در کنارش مسئله ساخت فیلم سینمایی که هیچ نقطه غیر اخلاقی نداشت را هم کنار بگذاریم و به این ماجرا بپردازیم که شان اجتماعی یک هنرمند کجاست و آیا نحوه مجازاتی که برای او در نظر گرفته میشود با جرمی که انجام داده تطابقی دارد یا خیر؟
برای پاسخ به این پرسشها سراغ عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری رفتیم تا از اساس بررسی کنیم حکمهایی که برای هنرمندان در نظر گرفته شده است، با مجازاتی که آنها انجام دادهاند یکسان است یا خیر؟
این احکامی که به تازیگ برای هنرمندان صادر میشود با کاری که آنها انجام دادند مطابقت دارد؟
اصلی داریم بهنام اصل تناسب جرم و مجازات که طبق آن به تناسب جرم باید مجازات در نظر گرفته شود. از طرفی این افراد هنرمند هستند و کار فرهنگی میکنند و مادامی که ثابت نشود؛ قطع بر یقین این هنرمندان نیت براندازانه و شومی در سر دارند، نمیشود آنها را به جرایم سنگینی مثل نیت براندازی یا همکاری با دوَل متخاصم محکوم کرد؛ اما در پروندههایی که اکثرا این اواخر سر و صدا کرده، مجازاتها به نظر سنگین میآیند، زیرا در کیفرخواست و دادنامه آنها قید نشده است. مجرم حرفهای حبس و شلاق را قبول میکند، ولی وقتی مجرم شخص فرهیخته و هنرمند باشد، نویسنده، شاعر، کارگردان و یا بازیگر و نیت سوئی نداشته باشد این مجازات و احکام را در شان خودش نمیبیند.
یکی از رسالت هنرمندان آگاهی دادن و اطلاعرسانی است. وقتی هنرمند سوء نیت ندارد این مجازاتها برایش مناسب نیست. ضمن اینکه در عمل هم هیچ فایدهای ندارد. بهعنوان مثال برای یکی از موکلین من که دندانپزشک بوده مجازات ۶ ماه حبس در نظر گرفته شد، چنین مجازاتی برای این شخص کمتر از اعدام نیست و با این کار حیثیت فرد در جامعه صنف خودش از بین میرود. این هم نوعی اعدام است فقط بهجای اینکه جسمی باشد روحی و روانیست. باید دید فلسفه مجازات چیست.
شما به ما بگویید فلسفه مجازات چیست؟
در دنیا میگویند کسی که خلاف قوانین و هنجارهای جامعه عمل کرده، تنبیه شود تا از این به بعد مرتکب آن جرم نشود و برای دیگران هم درس عبرت شود. البته در حال حاضر سیاستهای کیفری در دنیا تغیر کرده و تعدیل یافته است؛ مثلا من به تازگی میخواندم یک نفر در مکزیک ۳۰۰ نفر را کشته، اما اعدامش نکردهاند و گفتهاند باید درمان شود.
فکر میکنید که احکامی که برای هنرمندان بریده شده در حد جرمی که انجام دادهاند هست؟
راستش نه. من فکر میکنم که این مجازات، اعمال قدرت سیاسی است. فرد هنرمند شاید میخواهد نوع فکرش را اشاعه دهد و اول باید دید که اصلا او مجرم است یا نه. جرم یعنی که هر فعل یا ترک فعلی که قانونگذار آن را جرم تلقی کرده باشد و خلاف قانون تشخیص دهد؛ و بعد هم اگر عمل فرد جرم تلقی شود، باید دید در چه حد است؟ آیا مستحق این است که مجازات تکمیلی یا تبعی در موردش انجام شود یا نه. چون در کنار مجازات معمولی، مجازات تکمیلی و تبعی هم وجود دارد.
در نهایت میتوانیم ار این مجازات به عنوان اقدامات و راهحلهای پیشگیرانه یاد کنیم؟
بهنظرم این مجازات نه تنها راه حل نیست بلکه باعث ایجاد گارد و نگاه منفی شخص هنرمند و فرهیخته نسبت به اجرای قوانین میشود. در حالیکه میشود با یک تذکر یا حتی دادنامه سبک هم این افراد را ارشاد کرد. کما اینکه من از قدیم هم درباره مسئله حجاب گفتهام که با زور و جریمه نمیشود به مردم آموخت. اگر هنرمند حتی کشف حجاب هم کرده باشد، باید محترمانه دعوت شود و به او تذکر داده شود که اگر باز تکرار کند نشاندهنده عناد اوست.
من حیث المجموع میگویم این مجازاتها منصفانه نیست صرف نظر از این که قانونی باشد یا خیر منصفانه نیست.