پونیوی دوست داشتنی تا حد زیادی از قصه شاهپریانِ هانس کریستن اندرسون یعنی «پری کوچک» الهام گرفته شده است؛ قصهای که روایتگر ماجرای یک پری دریایی است که همواره آرزوی دیدن دنیای انسانها را در سر داشته است. پونیو مشخصاً یک پری دریایی نیست، او یک ماهی طلایی کوچک است، اما مشابه با پری کوچک آرزو دارد به جهان انسانها بپیوندد.
آثار استودیو جیبلی و هایائو میازاکی الهامگیری زیادی از داستانهای فولکلور و افسانههای محلی کشورهایی، چون بریتانیا، فرانسه و ژاپن داشتهاند. تقریباً تمام آثار ساخته شده توسط این استودیو المانهای فانتزی در خود دارند، از رئالیسم جادوییِ حاضر در Only Yesterday گرفته تا سفر ایسکای-گونه چیچیرو در Spirited Away (ایسکای ژانری است که در آن شخصیت اصلی به عنوان یک انسان عادی به دنیایی متفاوت میرود). خیلی از شخصیتهای حاضر در داستانهای هایائو میازاکی الهام گرفته از داستانهای محلی و مفاهیم موجود در آنها هستند.
بعضی از آنها برگرفته از داستانهای فولکلور خاصی مثل انواع مشخصی از یوکای (ارواح و موجودات مابعدالطبیعه در فرهنگ ژاپن) هستند و بعضی دیگر از ایده کامی (ابژه مورد پرستش در میان ژاپنیها) در آیین شینتو پیروی میکنند. این الهامگیریها باعث تعجب نیست، چون بطور کلی آیین شینتو که گونهای جهانشناسی جانباورانه است بر بسیاری از جنبههای فرهنگ ژاپنی سیطره دارد. استودیو جیبلی خودش را تنها به مفاهیم فرهنگ ژاپنی محدود نکرده و در آثاری مثل Howl’s Moving Caslte و Tales from Earthsea، اشارات و الهاماتی از داستانهای قدیمی و محلی بریتانیایی، دانمارکی و یونانی میبینیم.
در اینجا نگاهی به ده تا از جالبترینِ این رفرنسها میاندازیم.
کوداما به ارواحی گفته میشود که در درختان زندگی میکنند و صداهای پژواکدار تولید میکنند. کوداماهایی که در انیمیشن پرنسس مونونوکه میبینیم، موجوداتی هستند که با حرکات سرشان صداهای شیرین پی در پی تولید میکنند که در تمام جنگلِ باستانی پخش میشود. کوداماهای واقعی در فرهنگ ژاپنی شبیه به درختان هستند و هر کسی را که قطعشان کند، نفرین میکنند.
البته این موجودات در انیمه متفاوت هستند؛ آنها بیشتر شبیه به ترولهای شکم-گرد هستند که بیشتر به ارواح شباهت دارند تا درختان واقعی. کوداماهای پرنسس مونونوکه اگر درخت قطع بشود گریه خواهند کرد، ولی کسی را نفرین نمیکنند. آنها در اینجا دوستان و کمک حال درختان هستند و به مرور با پرنس آشیتاکا هم دوست میشوند.
در افسانههای ژاپنی گربهای وجود دارد که میتواند شکل خودش را تغییر بدهد؛ این گربه باکنکو (Bakeneko) نام دارد که معادل آن در فارسی میشود «گربه تغییر یافته». در انیمه همسایه من توتورو، یکی از شخصیتهای جالب توجه کَتباس یا همان گربه اتوبوسی است که هیکلی غولآسا به اندازهی یک اتوبوس دارد و پوشیده از خز است.
در افسانههای ژاپنی حداقل دو نوع یوکای گربهای وجود دارد؛ علاوه بر باکنکو که به آن اشاره شد، نکوماتا هم قابل اشاره است که بر Pokemon Espon تأثیرگذار بوده. نکوماتا دو دم دارد، در حالی که باکنکو مشابه با کتباس یک دم دارد.
از ویژگیهای دیگر باکنکو که در شخصیت کتباس هم میتوان دید، علاقهی باکنکو به چراغ نفتی و لیسیدن نفت آن است که با چشمانِ درخشنده و چراغی کتباس قرابت معنایی دارد. باکنکو بخاطر رازآلود بودن هم شناخته میشود که از این لحاظ هم بر طراحی کتباس تأثیرگذار بوده؛ او همانند یک گربه سرتق به یکباره پیدا میشود و همیشه خدا لبخندی مرموز و مبهم بر لب دارد.
در افسانههای ژاپنی جادوگری به نام یاما-اوبا وجود دارد که در کوهستانها زندگی میکند و گاهی مسافرانی را که از آنجا میگذرند، طعمه خود قرار میدهد. علاوه بر این یاما-اوبا، در بعضی اساطیر دیگر رودخانهای است که روی جریان آبش میتواند خانه بسازد. شخصیت یوبابا در Spirited Away تأثیرگرفته از این اسطوره است؛ یوبابا همان شخصیتی است که گرمابه را در این انیمه اداره میکند. اقیانوسی که چیچرو را از دنیای واقعی جدا و در این شهر خیالی زندانی میکند، اشارهای غیرمستقیم دارد به قدرتهای مشابه یوبابا و یاما-اوبا.
بعضی طرفداران هم معتقدند بین یوبابا و بابا یاگا (Baba Yaga) که جادوگری است در داستانهای محلی اسلاوها، شباهتهایی وجود دارد. گفته میشود این جادوگر افسانهای در خانهای زندگی میکند که با پاهای مرغی در جهان سفر میکند. یوبابا مشخصاً در چنین خانهای زندگی نمیکند، اما برای مسافرت کردن خودش تبدیل به پرنده میشود.
تانوکیها حیواناتی واقعی هستند که تنها در ژاپن یافت میشوند. آنها شباهت زیادی به سگهای راکون دارند و در انیمه Pom Poko به عنوان شخصیت اصلی استفاده شدهاند. مثل روباهها، تانوکیها موجوداتی هستند که در داستانهای اساطیری زیادی یافت میشوند.
تانوکیهای افسانهای موجوداتی شاد و پرشیطنت هستند که قابلیت تغییر شکل دارند. تانوکیهای Pom Poko هم میتوانند تغییر شکل بدهند و از لحاظ صفات شخصیتی میتوان آنها را با هابیتهای ارباب حلقهها مقایسه کرد. در انیمه، این موجودات از قابلیتهای خود و همچنین از شخصیت پرانرژی خود برای مقاصدی، چون مقاومت در برابر هجوم بیگانهها به زیستگاهشان استفاده میکنند.
کاماجی شخصیتی ماندگار از انیمه Spirited Away است؛ شخصیت زمخت و هشت دست او یادآور یوکایی به نام سوشیگومو (Tsuchigumo) در فرهنگ ژاپنیها است. سوشیگوموها همانند عنکبوتها هشت دست دارند و شخصیتشان مشابه با حوریهای دریایی است که انسانها را به سرنوشتی نفرین شده فریب میدهند.
ترس از عنکبوتها احتمالاً یکی از شایعترین انواع فوبیا در جهان باشد و عنکبوتها همواره چهرهای منفی در میان مردم دارند؛ اما نباید از وجهه مثبت آنها غافل شد، وجود عنکبوتها در خانه باعث از بین رفتن بسیاری از حشرات موذی است که میتواند به انسان و کاشانهاش ضربه بزند. حضور کاماجی هم چنین وجههای دارد، او ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما در واقع شخصیتی مهربان دارد و یکی از کمک حالان چیچیرو در Spirited Away محسوب میشود.
پونیوی دوست داشتنی تا حد زیادی از قصه شاهپریانِ هانس کریستن اندرسون یعنی «پری کوچک» الهام گرفته شده است؛ قصهای که روایتگر ماجرای یک پری دریایی است که همواره آرزوی دیدن دنیای انسانها را در سر داشته است. پونیو مشخصاً یک پری دریایی نیست، او یک ماهی طلایی کوچک است، اما مشابه با پری کوچک آرزو دارد به جهان انسانها بپیوندد.
پدر پونیو مراقب اوست، اما آرزوی پونیو و ارادهی قویاش باعث میشود که از پدرش نافرمانی کند. تفاوت این دو قصه، تاوانی است که میپردازند، زمانی که پری دریایی به جهان آدمها میپیوندد رنج و غمی ابدی نصیبش میشود و غیرقابل جبران است، در حالی که تاوان پونیو کمتر است و نهایتاً جبران میشود که احتمالاً بخاطر پیامِ انسان دوستانه این انیمه باشد.
نائوشیکا از درهی باد (Nausicaa of the Valley of the Wind)، انیمهای است دربارهی مراقبت از محیط زیست. نام نائوشیکا مستقیماً برگرفته از حماسه بزرگ یونان باستان یعنی ادیسه هومر است؛ این کلمه در یونانی، «سوزاننده کشتیها» معنی میدهد. نائوشیکا همچنین با آرتمیس، الهه ماه و شکار قرابت دارد و هر دوی آنها عاشق موجودات جنگل هستند.
آرتمیس از مراقبان جنگل است و هر کسی که از قوانین مربوط به شکار تخطی کند، شدیداً مجازات خواهد شد. نائوشیکا در انیمه میازاکی شاید به سختگیری آرتمیس نباشد، اما او هم ایدهآلهای مشابهی در سر دارد؛ او نسبت به جنگل و موجوداتش احساس تعهد دارد، از آنها مراقبت میکند، با آنها همکاری میکند و همچنین از آنها و طبیعتی که پیرامونشان است چیزهای زیادی یاد میگیرد. نائوشیکا حتی آنقدر در راه مراقبت از حیوانات پیش میرود که جانش را هم فدا میکند.
شخصیت سان (که در واقع همان پرنسس مونونوکه است) شباهت زیادی به ارواح انتقامجو در فرهنگ ژاپن دارد. پرنسس مونونوکه، ذاتاً روحی انتقامجو ندارد و با وجود بزرگ شدن توسط خدایان گرگی جنگل که ارواح نگهبان انتقامجو هستند، چنین خصیصهای نداشته است. سان دلایل مشخصی برای انتقامگیری از بشریت دارد. انسانها تخطی زیادی از قواعد طبیعت کردهاند؛ آنها دارند درختان را قطع و جنگلها را نابود میکنند، برای ساخت افزارآلات بیشتر معادن زیادی درست کردهاند و از منابع به دست آمده برای جنگ استفاده میکنند. انسانها از روحیه طبیعت دورتر و دورتر شدهاند و در حال آسیب زدن به زمینی هستند که مادر آنهاست. اگر این دلایل برای سان کافی نیست که از بشریت کینه به دل بگیرید باید به یاد بیاورید که پدر و مادر او به عنوان نمایندگانی از گونه بشر قصد داشتند او را پیش مورو قربانی کنند تا خودشان را نجات بدهند.
سان همنشینی زیادی با ارواح انتقامجوی اسطورهای دارد.
شخصیت هاول در انیمه Howl’s Moving Castle، مردی است که در خانهای بزرگ و ترسناک زندگی میکند و گفته میشود که خوراکش قلب زنان است! میازاکی برای نوشتن این داستان از افسانهی «آبیریش» (Bluebeard) الهام گرفته، داستان مردی که بدنام به کشتن زنانش بوده است و آخرین همسرش را هم با دعوت کردن به انبارِ همان جسدها میکشد! شخصیت هاولِ انیمه در واقعیت برگرفته از ادبیات ولز است و ولزیها مشخصاً ریشه مشترکی با برتانیاییها دارند، از طرفی هم افسانهی ریش آبی در فرانسه گسترش یافت و ریشههای آن در اصل به بریتانیا بازمیگردد.
هرچند در انیمه قلعهی متحرک هاول ماجرا کمی تغییر میکند. با وجود اینکه هاول موجودی ترسناک است و شکلی هیولایی دارد، زمانی که او کلیدی را به سوفی میدهد او را به قلمرویی زیبا از گلها دعوت میکند. برعکس ریشآبی، هاول میخواهد که زندگیاش را با سوفی به اشتراک بگذارد و خبری از فریب و دروغ نیست.
کامیکاکوشی مفهومی است در فرهنگ ژاپن که معنایش بطور صریح یعنی گیر افتادن به دست ارواح و مخفی شدن توسط آنها. ارتباط این مفهوم با انیمه Spirited Away و حتی نام آن کاملاً مشخص است. میازاکی در مصاحبههایش هم گفته که ایده وجود ارواح در دنیا و زندگیشان خارج از دید انسانها را همیشه دوست داشته است و کامیکاکوشی منبع الهامی مشخص برای او بوده.
چیچیرو شخصیت اصلی انیمه به شکلی تصادفی وارد یک گرمابه در دنیای ارواح میشود و آنجا گیر میافتد. علاوه بر این، والدین او به دلیل پرخوری باعث عصبانیت ارواح شده و تبدیل به خوک میشوند. روایتی که با داستان محلی مشابهی بیارتباط نیست که بر این باور است خوردن غذا در دنیای ارواح، شخص خورنده را تا ابد در آنجا گیر میاندازد.
منبع: ویجیاتو