دو هفته پیش خبرهایی در رابطه با مذاکرات هند با یونان برای استفاده بیشتر از بنادر این کشور به گوش رسید. چند روز بعد مقامات هند برای استفاده از بندر پیرئوس به یونان سفر کرده و با مقامات یونانی بحث و گفتوگو کردند. مذاکرات هند برای استفاده از این بندر برای بسیاری از تحلیلگران حاوی یک پیام مهم بود؛ سوت مسابقه هند و چین به صدا درآمده است. پیرئوس بندری است که قبلتر چینیها سرمایهگذاری بسیار زیادی در آن انجام داده بودند.
اجلاس گروه۲۰ که در هند برگزار شد حاوی یک خبر بزرگ برای ایران بود؛ کشورهای موثر در کریدور هند- کشورهای عربی- اروپا، در مورد ترانزیت کالا از طریق این مسیر به توافق رسیدند. هدف اصلی تلاش برای این توافق تحتفشار قراردادن چین بود، اما این اتفاق بهمعنای آن است که شانس ایران برای کسب درآمد از مسیر مهم ترانزیت کالا از هند به اروپا و بالعکس، کاهش مییابد. توافق هند با کشورهای عربی، رژیم اسرائیل و آمریکا بهمعنای آن است که این کشور تصمیم گرفته تا رقابت با چین را زودتر از پیشبینیها آغاز کند.
به گزارش دنیای اقتصاد، اجماع بر سر این کریدور جدید در شرایط فعلی برای چین چندان خوشایند نخواهد بود و احتمالا حاوی این پیام برای این کشور است که در جنگ تجاری با آمریکا چندان نمیتواند روی اتحاد با هند حساب بازکند. علاوه بر چین این اتفاق ایران را نیز بهشدت متضرر خواهد کرد. هند در سالهای گذشته تلاش داشت تا با مذاکره با دولت آمریکا، مجوز استفاده از بندر چابهار را برای اهداف ترانزیتی کسب کند تا از این طریق کالاهای خود را از روسیه به اروپا صادر کند. حالا اما، پس از جنگ روسیه با اوکراین، هند تصمیم گرفته تا این مسیر ایمن را برای صادرات کالاهای خود جایگزین کند. این اتفاق باعث خواهد شد که ایران از تجارت بیش از ۱۱۴میلیارد دلاری هند با اتحادیه اروپا (۶۷میلیارد دلار صادرات و۴۷میلیارد دلار واردات) درآمدی کسب نکند.
علاوهبر این، درآمد سرشار و پایدار حاصل از ترانزیت کالاهای هندی به جیب رقبای منطقهای ایران همچون عربستانسعودی و رژیم اسرائیل خواهد رفت و کشورهای منطقه (به غیراز ایران) در نتیجه این اتفاق، همکاری سیاسی و اقتصادی نزدیکتری خواهند داشت. در حالحاضر اگر ترکیه هم بتواند چین را قانع کند که مسیر قفقاز را جایگزین ایران کند، فرصت بزرگ استفاده از ظرفیتهای اقتصادی ترانزیت که ناشی از حضور ایران در قلب جهان است از دست خواهد رفت. در حالحاضر اردوغان نیز از توافق بر سر کریدور جدید چندان راضی نیست و احتمالا فشار خود را برای استفاده از منافع کریدور چین- اروپا افزایش خواهد داد. اردوغان در همین رابطه گفت: «کریدوری که ترکیه در آن نباشد قابلاجرا نیست. برای تردد از شرق به غرب مناسبترین مسیر ترکیه است.»
ذینفعان کریدور جدید
دو هفته پیش خبرهایی در رابطه با مذاکرات هند با یونان برای استفاده بیشتر از بنادر این کشور به گوش رسید. چند روز بعد مقامات هند برای استفاده از بندر پیرئوس به یونان سفر کرده و با مقامات یونانی بحث و گفتوگو کردند. مذاکرات هند برای استفاده از این بندر برای بسیاری از تحلیلگران حاوی یک پیام مهم بود؛ سوت مسابقه هند و چین به صدا درآمده است. پیرئوس بندری است که قبلتر چینیها سرمایهگذاری بسیار زیادی در آن انجام داده بودند.
این بندر بهقدری برای چین اهمیت دارد که رئیسجمهور چین در سال۲۰۱۹ تاکید کرد که این بندر مهمترین مرکز برای صادرات زمینی- دریایی از این کشور به اروپا است. بدیهی است که بندرهای یونان برای توزیع تولیدات نیمی از جمعیت دنیا ظرفیت کافی را ندارند و اینجاست که چین و هند دچار تضاد منافع خواهند شد. خبر سرمایهگذاری هند در یونان نشانهای از عزم جدی این کشور برای حضور هرچه بیشتر در بازار اتحادیه اروپا بود، اما تنها چند روز بعد هند نشانداد که برای رسیدن به اهداف بلندپروازانه رشد اقتصادی خود سرعت را نیز در دستور کار قرار دادهاست.
در آخرین روز نشست سران گروه ۲۰ که به میزبانی هند برگزار شد، در غیاب مقامات بلندپایه چین و روسیه، سران کشورهای موثر در کریدور هند-کشورهای عربی-اروپا، برای استفاده از این مسیر به توافق رسیدند. این اجماع محور اصلی صحبتهای سران کشورها در روز پایانی بود. رئیسجمهور آمریکا، جو بایدن در این رابطه گفت: «عربستانسعودی، اسرائیل، اماراتمتحدهعربی و اردن بخشی از این طرح خواهند بود. این پروژه به تبدیل خاورمیانه به منطقهای مرفهتر، باثباتتر و یکپارچهتر کمک خواهد کرد. ما در راهآهن و خطوط کشتیرانی از هند به اروپا سرمایهگذاری خواهیم کرد که از طریق عربستانسعودی، امارات، اردن و اسرائیل به یکدیگر متصل خواهند شد.» رئیسجمهور آمریکا همچنین افزود: « این پروژه تجارت و صادرات، انتقال انرژی پاک و ارائه خدمات اینترنتی سریع و پایدار به کشورهای خاورمیانه را آسانتر میکند.» آنچه از لحن بایدن میتوان فهمید آن است که او این اتفاق را یک پیروزی بزرگ برای تحتفشار قراردادن چین در حوزه تجارت قلمداد میکند.
رئیسجمهور آمریکا که این پروژه را بههمراه رهبران هند، عربستانسعودی، امارات، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و کمیسیون اروپا اعلام کرد، تلاش دارد تا این پروژه را جایگزین طرح جادهابریشم چین کند. اما این تنها هدف بایدن از این توافق نیست. رئیسجمهور آمریکا قصد دارد تا در حاشیه هدف اصلی پروژه (تحت فشار قراردادن چین)، عربستان را به نزدیکی بیشتر به رژیم اسرائیل ترغیب کند. صحبتهای بنسلمان و نتانیاهو نشان میدهد که بایدن در این هدف نیز پیشرفت داشتهاست. شاهزاده سعودی در رابطه با این توافق گفت: «عربستانسعودی با سرمایهگذاری ۲۰میلیارد دلاری در این پروژه شرکت خواهد کرد و از رهبران خواست تا برنامهریزی و اجرای پروژه را فورا آغاز کنند.»
همچنین نخستوزیر رژیم اسرائیل در بیانیهای به این طرح واکنش نشانداد و گفت: «این پروژه یک ابتکار پیشگامانه است که منطقه و اسرائیل را تغییر خواهد داد. اسرائیل یک نقطه اتصال کلیدی در کریدور اقتصادی از هند به اروپا از طریق بنادر خود در سواحل دریای مدیترانه خواهد بود. ما از ظرفیتها و تجربیات خود با تمام تعهد خود برای مشارکت در این پروژه منطقهای و بینالمللی که بزرگترین طرح در تاریخ ما است، استفاده خواهیم کرد.» این نزدیکی ممکن است باعث شود تا همکاریهای اقتصادی ایران با کشورهای عرب منطقه نیز تحتتاثیر قرار گیرد.
اثر پروژه بر ایران
این توافق چندجانبه از چند جهت بر تجارت ایران اثر خواهد گذاشت. تصمیم هند برای عدماستفاده از مسیر ایران بهمعنای آن است که بنادر ایران برای هند جذابیت قبلی را نخواهند داشت و در نتیجه انگیزه این کشور برای سرمایهگذاری در این حوزه کاهش مییابد. بنابراین فرصت تاریخی جذب سرمایه از هند برای توسعه بنادر جنوبشرق و شمال کشور ازدست رفته بهنظر میرسد. مساله بعدی آن است که پس از این اتفاق تلاش برای حضور در کریدور چین-اروپا برای ایران مساله حیاتی است. ترکیه تلاش میکند تا با تغییر در مرزهای جغرافیای منطقه قفقاز، مسیر چین- آسیای صغیر- قفقاز-ترکیه را کامل کند.
این اتفاق باعث خواهد شد که ایران از منافع ترانزیت کالاهای چینی به اروپا نیز بیبهره شود. در صورت موفقیت ترکیه در این پروژه، علاوهبر اینکه ایران یک فرصت طبیعی و پرسود را برای همیشه از دست خواهد داد، جایگاه ژئوپلیتیکی ایران بهشدت تهدید خواهدشد. علاوه بر اینها، استفاده از این کریدور از یک جهت دیگر نیز بر تجارت ایران اثرگذار خواهد بود. حضور ایران در بریکس و شانگهای که هر دو کشور چین و هند در آن نقش محوری دارند، میتواند حاوی یک فرصت و یک تهدید برای ایران باشد. اتفاقات روزهای گذشته نشان میدهد که هند سمت خود را در منازعات تجاری آمریکا و چین مشخص کردهاست.
پیام این تغییر آن است که به احتمال زیاد دامنه رقابت هند و چین به این سازمانها نیز کشیده خواهد شد، در نتیجه ممکن است اهدافی که ایران برای عضویت در این پیمانها روی آن حساب ویژهای باز کرده، در میانمدت محقق نشود. خبر خوب برای ایران آن است که این فرصت میتواند کمک کند که از رقابت مابین چین و هند حداکثر بهره را ببرد. در حالحاضر چین برای موفقیت در جنگ تجاری با آمریکا نیاز به متحدان بیشتری دارد، بههمیندلیل ایران باید تلاش کند تا در روابط تجاری خود با چین بهدنبال امتیازهای بیشتری باشد. در نهایت میتوان گفت اتفاقات نشست گروه۲۰ ایران را متضرر کردهاست، در صورتیکه ایران فرصت استفاده از مزایای ترانزیت کالاهای چینی را از دست بدهد، ایران به کلی از نقشه ترانزیت جهانی حذف خواهد شد.
تبعات این اتفاق در حوزههای سیاسی، امنیتی و روابط خارجی قابلتوجه است، بنابراین حداکثر توان دیپلماسی، برای حفظ این فرصت باید مورداستفاده قرار گیرد. نکته دیگر اینکه قطبهای جدیدی در حال اضافهشدن به اقتصاد جهانی هستند و باید پیشبینی استراتژیهای تجاری و اقتصادی این کشورها موردتوجه قرار گیرد. بهنظر میرسد دوره اتحادهای بلندمدت به پایان رسیده و نباید مسائل را با دوگانههای کهنه تحلیل کرد.