سیاری از رهبران جهان بهخصوص در اروپا و آمریکا میخواهند بدانند که آیا رئیسی پیشنهاد و ابتکار مشخصی برای پایان دادن به تنشها بر سر برنامۀ هستهای جمهوری اسلامی و رفع تحریمها ارائه خواهد داد یا خیر. اگر رئیسی حامل ابتکار و طرح مشخص و تازهای در این باره باشد، دیدارهای او بهویژه با رهبران اروپایی به مرکز ثقلِ توجه رسانهها و محافل سیاسی جهان تبدیل خواهد شد و این موضوع نتانیاهو را در اجلاس سازمان ملل به طرز حیرتانگیزی منزوی خواهد کرد.
احمد زیدآبادی در هممیهن نوشت:سیدابراهیم رئیسی و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل تقریباً بهطور همزمان وارد خاک آمریکا شدند تا در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک شرکت کنند.
مهمترین برنامۀ نتانیاهو دیدار با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در حاشیۀ نشست مجمع عمومی است. او همچنین قرار است با سران ترکیه و آلمان و کرۀجنوبی و شماری دیگر از رهبران جهان دیدار کند.
دربارۀ دیدارهای ابراهیم رئیسی گزارشی منتشر نشده است، اما میتوان حدس زد که او با شماری از رهبرانِ چهار قارۀ جهان دیدار و گفتگو خواهد داشت.
نتانیاهو گفته است که با جو بایدن دربارۀ ایران گفتگو خواهد کرد. از قرائن چنین برمیآید که او در سخنرانی خود در مجمع عمومی بر برنامۀ هستهای ایران تمرکز کند و با تأکید بر لغو مجوز فعالیت شماری از ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی و افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران، «خط قرمز» تازهای را برای اقدام نظامی علیه تأسیسات اعلام کند.
اعلام چنین خط قرمزی بازتاب رسانهای بسیار وسیعی پیدا خواهد کرد، اما واقعیت این است که نتانیاهو به دلیل تشدید فشار دولتش علیه فلسطینیها و اصرار به ایجاد تغییراتی در نظام قضایی اسرائیل، اعتبارش را در سطح جهان از دست داده و در موقعیتی قرار ندارد که دیگر کشورها را علیه جمهوری اسلامی بسیج کند. نتانیاهو که خود به صورت هدفی مشروع برای انتقاد سایر کشورها درآمده است، قاعدتاً سعی خواهد کرد تا در سخنرانیاش دست آشتی به سوی سعودیها دراز کند، اما از آنجا که به دلیل حضور احزاب فوق افراطی در کابینهاش، چیزی برای عرضه در برابر این آشتیخواهی ندارد، سعودیها دست او را پس خواهند زد.
در مقابل، به نظر میرسد که ابراهیم رئیسی به دلیل آرامشِ جامعۀ ایران در سالروز جان باختن زندهیاد مهسا امینی، با اعتمادبهنفس بیشتری نسبت به سال قبل در مقر سازمان ملل حضور پیدا کرده است. او به احتمال زیاد، با اشاره به ناآرامیهای پاییز گذشته، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی را به تلاش برای بیثباتسازی ایران متهم خواهد کرد و در عین حال اسرائیل را به دلیل موضع تهدیدآمیزش علیه بعضی از اهداف داخل ایران به شدت مورد حمله قرار خواهد داد.
در مقابل، آمریکا و کشورهای اروپایی هم ضمن اشاره به وقایع پاییز گذشته، با تکرار مواضع قبلی خود در برابر کارنامۀ حقوق بشری دولت ایران، جمهوری اسلامی را به تجدیدنظر در این باره و همچنین همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و توقف غنیسازی اورانیوم با غلظت بالا فرا خواهند خواند.
همۀ این بحثها، اما حاشیهای و نمادین است. در حقیقت بسیاری از رهبران جهان بهخصوص در اروپا و آمریکا میخواهند بدانند که آیا رئیسی پیشنهاد و ابتکار مشخصی برای پایان دادن به تنشها بر سر برنامۀ هستهای جمهوری اسلامی و رفع تحریمها ارائه خواهد داد یا خیر.
اگر رئیسی حامل ابتکار و طرح مشخص و تازهای در این باره باشد، دیدارهای او بهویژه با رهبران اروپایی به مرکز ثقلِ توجه رسانهها و محافل سیاسی جهان تبدیل خواهد شد و این موضوع نتانیاهو را در اجلاس سازمان ملل به طرز حیرتانگیزی منزوی خواهد کرد.
ابراهیم رئیسی، اما اگر طرح تازه و ابتکار راهگشایی با خود به نیویورک نبرده باشد و یا از آمادگی لازم برای شتاب دادن در روند مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا بر سر احیای صورتی از برجام یا توافقی جدید برخوردار نباشد، حضور او در سازمان ملل مانند حضور سال گذشتهاش ارزش سیاسی خاصی پیدا نخواهد کرد و سفرش بیشتر به صحنۀ مانور اعتراض پرسروصدای جمعی از مخالفان جمهوری اسلامی در نیویورک مبدل خواهد شد.
سوای مسئلۀ هستهای، بحران داخلی لبنان نیز یکی از موضوعاتی است که طرفهای عربی و اروپایی بسیار مایلند تا دربارۀ آن با ابراهیم رئیسی مذاکره کنند. جناحهای سیاسی در لبنان پس از گذشت حدود یک سال از پایان ریاستجمهوری میشل عون، هنوز نتوانستهاند برای انتخاب رئیسجمهور جدید به توافق برسند. عدم توافق آنها به واقع لبنان را دچار خلأ قدرت و بحران اقتصادی کرده است. چنانچه رئیسی در این باره با قطریها و فرانسویها در مورد انتخاب یک چهرۀ مورد اجماع در لبنان به توافق برسد، سفر نیویورک بدون دستاورد نخواهد بود.