از آنجا که بخش زیادی از نفت آذربایجان توسط شرکت بریتیش پترولیوم استخراج میشود عدهای از نقش آفرینی کشورهای غربی و ناتو در ایجاد این دالان سخن میگویند و معتقد هستند که در نهایت ایجاد چنین دالانی به صدور آسانتر نفت خزر (آذربایجان) به اروپا کمک میکند. اما برخی نیز به انگیزههای ترکیه و آذربایجان درباره جهان ترکی اشاره میکنند و استدلال میکنند که باکو و آنکارا، سودای گسترش قلمرو ترکی را دارند.
دنیای اقتصاد نوشت: باکو برای تصرف دوباره قره باغ تقریبا سه جنگ راه انداخت که طی آخرین تنش در تاریخ سه شنبه ۲۸ شهریور، آذربایجان توانست قسمتی از قره باغ ارمنینشین با عنوان قره باغ کوهستانی را نیز تصرف کند و در نهایت اخیرا دولت خودخوانده قره باغ اعلام کرد که تا شروع سال ۲۰۲۴ خود را منحل خواهد کرد.
به این ترتیب احتمالا مناقشه بر سر قره باغ فروکش میکند، اما هنوز استان سیونیک در مرز ایران و ارمنستان و بازگشایی کریدور زنگزور محل تنش بین طرفین خواهد بود. جمهوری آذربایجان برای اتصال به جمهوری خودمختار نخجوان و سپس ترکیه دو مسیر دارد؛ یکی از ایران و دیگری از ارمنستان. به دنبال درگیریهایی که بین ایروان و باکو پیش آمد، آذربایجان از طریق ایران و رود ارس به نخجوان ارتباط دارد. اما چه باکو و چه ترکیه به این راههای ارتباطی رضایت نمیدهند و خواهان ایجاد کریدور هستند.
درواقع اصرار آنها برای ایجاد کریدور در وهله نخست شاید تسریع در روند حمل و نقل و ایجاد خط ریلی و لوله نفتی باشد.
برخی کارشناسان این حوزه معتقد هستند آذربایجان و ترکیه و در پشت صحنه کشورهای غربی و رژیم اسرائیل اهداف دیگری را از مطرح کردن کریدور زنگزور دنبال میکنند. یعنی آذربایجان اکنون از طریق ایران به منطقه خودمختار نخجوان ارتباط دارد؛ پس دلیل اصرارش برای راه اندازی کریدور چیست؟
دستهای از کارشناسان میگویند که هدف غایی باکو و ترکیه از ایجاد کریدور، درواقع تصرف آن منطقه (استان سیونیک در مرز ایران و ارمنستان) است و انگیزههای گسترش سرزمینی را در سر میپرورانند. همچنین از آنجا که بخش زیادی از نفت آذربایجان توسط شرکت بریتیش پترولیوم استخراج میشود عدهای از نقش آفرینی کشورهای غربی و ناتو در ایجاد این دالان سخن میگویند و معتقد هستند که در نهایت ایجاد چنین دالانی به صدور آسانتر نفت خزر (آذربایجان) به اروپا کمک میکند. اما برخی نیز به انگیزههای ترکیه و آذربایجان درباره جهان ترکی اشاره میکنند و استدلال میکنند که باکو و آنکارا، سودای گسترش قلمرو ترکی را دارند.
در این بحبوحه که آذربایجان، قره باغ را تصرف کرده و تنشها بین ایروان و باکو بالا گرفته، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه سفری به نخجوان داشت و پس از بازگشت از این سفر درباره راه اندازی کریدور زنگزور گفت که ترکیه از کریدور صلح آمیز بین آذربایجان و ارمنستان برای اتصال نخجوان حمایت میکند، اما اگر ایروان با چنین موضوعی مخالفت کند، کریدور میتواند از ایران عبور کند که این ایدهای مثبت است. ما تمام تلاش خود را برای افتتاح کریدور زنگزور انجام میدهیم و سیگنالهای مثبتی نیز از ایران میآید.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده که هر گونه تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه را نمیپذیرد و در عین حال ارمنستان هم بارها اعلام کرده که هیچ کریدوری نمیتواند در خاک این کشور فعالیت کند. با این حال پس از اظهارات اردوغان مبنی بر دریافت سیگنالهای مثبت از سوی ایران برای ایجاد کریدور زنگزور، تاکنون موضع رسمی از سوی مقامات کشور اعلام نشده است.
آنچه مسلم است این است که جمهوری اسلامی ایران همواره در مواضع صریح خود مخالفتش با ایجاد کریدور زنگزور را اعلام کرده که برای آن هم دلایل متعددی دارد از جمله اینکه نقش ایران در حمل و نقل بین شرق و غرب کاهش پیدا میکند، تهران ارتباط خود بین جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان و همچنین ایران ارتباطش با اتحادیه اقتصادی اوراسیا را از دست میدهد.
این سخنان اردوغان محل بحث برخی کارشناسان در ایران قرار گرفت و عدهای گفتند که اگر درست باشد و کریدور از ایران عبور کند؛ هم منجر به پایان مناقشات میشود و هم عایدی اقتصادی برای ایران دارد. اما عدهای نیز معتقد هستند که نمیتوان به سخنان اردوغان اعتماد کرد و او با اهداف دیگری از جمله منحرف کردن افکار تهران و ایروان از ایجاد کریدور در مرزهای شمالی ایران این گفتهها را مطرح کرده است.
حسین جابریانصاری، معاون سابق وزارت خارجه در این رابطه در توییتر نوشت: «اگر دالان زنگزور از ایران عبور کند، ظرفیت راهبردی ایران افزایش مییابد. اما اگر را کاشتند، سبز نشد. آقای اردوغان، استاد بازیهای تاکتیکی در خدمت اهداف راهبردی است و با طرح این موضوع، با ذهن و روان تصمیمگیران ایران و ارمنستان بازی میکند تا پروژه اولویت دار خود را پیش برد.» لذا بر اساس آنچه کارشناسان مطرح کرده اند، اظهارات اخیر اردوغان در مورد استفاده از خاک ایران برای ایجاد کریدور زنگزور در شرایطی که ارمنستان اجازه ندهد، صرفا برای تحریک ارمنستان بوده تا بگوید نفع اقتصادی این کار برای ایران خواهد بود تا از این طریق پاشینیان را ترغیب کند که افکار عمومی داخل را متقاعد کند.
سالار سیف الدینی، پژوهشگر مسائل قفقاز در رابطه با اصرار باکو و آنکارا به ایجاد کریدور به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «ترکیه و جمهوری آذربایجان از ایجاد کریدور به دنبال گسترش قلمرو سرزمینی هستند و میخواهند استان سیونیک را تصرف کنند.» سیف الدینی درباره صحبتهای اخیر اردوغان در خصوص اینکه شاید کریدور از داخل خاک ایران عبور کند، توضیح داد: «رئیس جمهور ترکیه با این حرف فقط به دنبال این است که بین ایران و ارمنستان دودستگی و اختلاف ایجاد کند. زیرا اگر کریدور از ایران عبور کند، دیگر دالان زنگزور نخواهد بود و کلا یک مسیر و یک پرونده دیگر است.»
این کارشناس در ادامه به باز شدن برخی مسیرهای مواصلاتی بعد از جنگ دوم قره باغ پرداخت و توضیح داد: «بعد از جنگ سال ۲۰۲۰ قره باغ، روسیه با آذربایجان و ارمنستان یک توافق امضا کرد تا صلح بانان روسی در گذرگاه لاچین مستقر شوند و راهی از استان سیونیک ارمنستان برای دسترسی جمهوری آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان گشوده شود که آن نیز مورد حفاظت نیروهای روس قرار گیرد. اما امروز که قره باغ کوهستانی توسط جمهوری آذربایجان تصرف شده و دالان لاچین دیگر برای ارمنیها اهمیتی ندارد، چرا آنها باید در خصوص بحث دسترسی آذربایجان از سیونیک به نخجوان همکاری کنند.» وی ادامه داد: «امروز که دیگر بحث دسترسی مواصلاتی مطرح نیست، مشخص است که آذریها به دنبال یک قرارداد نبودند بلکه اشغال این منطقه را درنظر داشتند.»
همچنین، ولی گل محمدی، استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره نگاه ترکیه به منطقه قفقاز جنوبی توضیح داد: «ترکیه، قفقاز جنوبی را جدا از سایر مسائل پیرامونی اش نمیبیند. یعنی نگاه ترکها به مناطق پیرامونی شان یک نگاه شبکهای است. ترکیه در سالهای گذشته به یک بازیگر رانتیر ژئوپلیتیک تبدیل شده است یعنی موقعیت جغرافیایی اش را به عنوان مزیت استراتژیکش تعریف کرده است.»
به گفته این کارشناس، ترکیه بعد از انقلابهای عربی ورود جدی به خاورمیانه عربی و شمال آفریقا داشت، ولی بعدها متوجه شد که هزینه کنشگری ترکیه بیش از فوایدی است که میتواند برایش داشته باشد. زیرا تصویر ترکیه مخدوش شد و بسیاری از اهدافی که برای خود تعریف کرده بود به ثمر ننشست. درواقع ترکیه یکی از بازندگان اصلی تحولات انقلابهای عربی بود. این استاد دانشگاه تربیت مدرس در ادامه تشریح کرد: «ترکیه امروز از کنشگری فعال خود در وضعیت آشوب ناک خاورمیانه به ویژه خاورمیانه عربی از شمال آفریقا تا شرق مدیترانه فاصله گرفته و در حال تعریف منافع استراتژیک جدید در اوراسیای مرکزی برای خود است. زیرا آنکارا همچون سایر بازیگران دیگر احساس میکند که اوراسیای مرکزی در حال تبدیل به هارتلند توزیع ثروت و قدرت در نظام بین الملل است.»
وی با اشاره به اینکه زنگزور پازل گمشده دالان میانیای است که ترکیه میخواهد با استفاده از آن، اتصالات راهبردی اش را تکمیل کند، تاکید کرد: «مهمترین رقیب ترکیه در کریدورهای شرق به غرب، ایران است و تلاش ترکیه این است که ایران خیلی از این ظرفیت بهرهمند نشود تا ابزار چانه زنی بیشتری داشته باشد.»