آن چه در کشاش رفت و آمد بیلبوردها و تبلیغات شهری اهمیت دارد، رفتار یک دست و منسجم شهرداری در عمل و تبلیغ است. نمیتوان روی بیلبوردها ادب را رعایت کرد و برای مردم پندنامه نوشت و زندگی فرزانه وار را توصیه کرد، اما در صحنه عمل این ادب ناپدید شده و پرخاشگر بود. در مجموع امید میرود که شهرداری در انجام این امر فرهنگی، بار دیگر بدون حاشیه عمل کند و پیش از توصیه به مردم در منش و رفتار مدیران شهری آنچه تبلیغ میشود، قابل رویت باشد.
روایت بیلبوردهای شهری که قرار بود به یک جریان فرهنگی تبدیل شود خود به یک چالش فرهنگی بدل شده است. چالشی که اگر چه از سویی اقدامات شهرداری در زیباسازی با نام بزرگان ادب -همچون زندهیاد زرین کوب و اشعار معاصرانی، چون سهراب سپهری و فروغ فرخزاد و یا دیالوگ فیلمهای شاخص- را شایسته تقدیر میداند؛ اما این بیلبوردها و ویترینسازیهای شهری در تعارض با رفتارهایی است که شهرداری تهران با مردم و زنان دارد. چالشی چند سویه که یک سوی آن به هنرمندان و افرادی برمیگردد که در قید حیات نیستند و معلوم نیست اگر بودند، استفاده شهرداری تهران از اشعار و... را تایید میکردند یا نه! همانطور که چندی پیش پرویز پرستویی در اعتراض به یکی از این بیلبوردها و عکس خودش لب به گلایه گشود.
به گزارش خبرآنلاین، این جملات را روی بیلبوردهای تهران به خاطر میآورید «در دروغگویان خیری نهفته نیست» همان جملهای که مربوط به ناآرامیهای سال گذشته است؟ یا کمی بعدتر شهرداری آن بیلبوردها را جمع کرد و بیلبوردهایی را برای نمایش زندگی جمعی به نمایش گذاشت، ممنوعیت نمایش زندگی مجردی در تبلیغات شهری اتفاق دیگری بود که زاکانی و تیمش برای پایتخت رقم زدند که البته حواشی متعددی را هم به دنبال داشت موارد این چنینی که حاشیه ساز بودند در این مدت کم نبوده و حتی گاهی در آن بیسلیقگی دیده شده است، که گاهی ناشی از بیتجربگی است و این ماجرا جز این که هزینه مضاعفی برای کشور بسازد فایده دیگری ندارد. البته این را هم فراموش نکنیم که هر تصمیمی بهخصوص در کارهایی که با مردم مواجه است باید با تدبیر، عقلانیت، درایت و تجربه به شکلی انجام شود که واکنشهای اجتماعی و هزینهسازی بیجهت برای جامعه نداشته باشد.
از آن ماجرا که کمی گذشت و به قولی قائله ختم به خیر شد، سطح شهر نمای جالبی به خود گرفت، جدای از بیلبوردهای تبلیغات فیلم و سریالها که پیش از اینها هم وجود داشت و البته حذف برخی از چهرهها از جمله حذف چهره هنگامه قاضیانی از روی بیلبورد تبلیغاتی «پدر گواردیولا» باز هم حواشیای را با خود به همراه داشت؛ مروری بر خاطرات گذشته فیلم و سریالها را در بیلبوردهای شهری میدیدیم، مثلا نگاهی به فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و دیالوگ «به اون آقایون بگو بین عباس و BBC یکی رو انتخاب کنن، حافظ امنیت ملی برای من امثال عباسه!» یا فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمد حسین مهدویان، فیلم «تنگه ابوقریب» با دیالوگ «اونا میخوان از تنگه رد شن، ولی نمیدونن اول باید از جنازه ما رد شن»، فیلم «منصور» با دیالوگ «شما تو درس اخلاقتون درباره مذمت فرار از کار حرف نمیزنید؟» به عنوان بخشی از دیالوگهای ماندگار فیلمهای سینمایی دفاع مقدس در فضاهای تبلیغاتی پایتخت اکران شد.
همان زمان مجید قادری معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی، هفته دفاع مقدس را بهانه به نمایش گذاشتن دیالوگهای ماندگار سینمای دفاع مقدس در بیلبوردهای شهری اعلام کرد. کمی که از آن ایده گذشت همزمان با شروع ماه مهر سازمان زیباسازی شهرداری تهران با قرار دادن تصاویر تعدادی از مشاهیر بر روی جلد کتابهای درسی هم خواست حالوهوای متفاوتی به شهر دهد و هم «مهر» را با مهر به معنی مهربانی معنی کند. تصاویر انتخاب شده هم از شخصیتهای برجسته ادبیات ایران بود؛ کسانی مثل محسن قرائتی، مرتضی آوینی، مجید شهریاری، مجید سمیعی، عبدالحسین زرین کوب، پروین اعتصامی که در این میان تصاویر پروین اعتصامی و عبدالحسین زرینکوب بسیار در شبکههای اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت.
این رویه ادامه پیدا کرد تا حدود چند روز پیش که قرار بود در کمپین شهر شعر، چهره سهراب سپهری و فروغ فرخزاد دیده شود، اما از آنجایی که هر امری یک حاشیه هم به دنبال خود دارد، به جای چهره سهراب سپهری، چهره علی قویتن، بازیگر نقش سهراب که در واقعیت هم شباهت وصف نشدنیای به سهراب سپهری دارد روی بیلبوردها رفت و بعد از این ماجرا هم این مسئله در فضاها دست به دست شد که چگونه شهرداری بیلبوردهای عفاف و حجاب منتشر میکند، اما عکسی که از فروغ فرخزاد انتخاب کرده است، بی حجاب است، اما این اشتباه صرفا یک اشتباه چشمی بود چرا که عکس سیاه و سفید است.
سازمان زیباسازی شهری در شبکه اجتماعی این سازمان با انتشار تصویری نوشت: «در کمپین شهر شعر با نظارت جمعی از شاعران کشور از حدود ۱۲۰ شاعر برجسته معاصر اشعاری انتخاب و اکران شد که مورد استقبال قرار گرفت، لازم است توضیح بدهیم که عکس فروغ فرخزاد با حجاب و تصویر سهراب سپهری به اشتباه از بازیگر نقش این شاعر انتخاب شده بود.»
آن چه در کشاش رفت و آمد بیلبوردها و تبلیغات شهری اهمیت دارد، رفتار یک دست و منسجم شهرداری در عمل و تبلیغ است. نمیتوان روی بیلبوردها ادب را رعایت کرد و برای مردم پندنامه نوشت و زندگی فرزانه وار را توصیه کرد، اما در صحنه عمل این ادب ناپدید شده و پرخاشگر بود. در مجموع امید میرود که شهرداری در انجام این امر فرهنگی، بار دیگر بدون حاشیه عمل کند و پیش از توصیه به مردم در منش و رفتار مدیران شهری آنچه تبلیغ میشود، قابل رویت باشد.