به سختی می توان تصور کرد که این شهر کسل کننده و ژولیده مرکز هر چیزی باشد چه رسد به این که به عنوان یک کاتالیزور به منظور آغاز جنگ برای پایان دادن به تمدن قلمداد شود. با این وجود، ارزش آن را دارد که دائوگاوپیلز و شهردار تا حدودی جسور آن را زیر نظر داشته باشیم به ویژه اگر شاهد اوضاع بدتری از وضعیت فعلی باشیم.
فرارو- از روی تعداد پرچم های ملی نمایش داده شده می توانید اطلاعات زیادی در مورد یک مکان داشته باشید. به اهتزاز در آمدن چند پرچم از در ساختمان های عمومی نمایشی سالم از میهن پرستی میانه روانه و ایمن است. با این وجود، اگر مجموعه ای از پرچم ملی هر پنج قدم و بر فراز هر ساختمان و برای تزئین تمام پارک ها و بلوارها به نمایش درآمده باشند، نشان دهنده آن است که تحولی چیزی در حال وقوع می باشد. این طور نیست؟ در واقع، آن تعداد پرچم نشان می دهد که شما در مکانی هستید که مطمئنا مشکلی در نزدیکی آن وجود دارد، جایی که مقام های ملی در مورد آن احساس امنیت کاملی ندارند. خب چه مشکلی دارد؟ کسی نمی خواهد مشکل بیش از اندازه بغرنج باشد اما در این مورد خاص بغرنج است! مشکل احتمال وقوع جنگ جهانی سوم است.
به گزارش فرارو به نقل از اسپکتیتر؛ حمله روسیه به اوکراین حال و هوای موسیقی اینجا را قدری تغییر داده است. اینجا دائوگاوپیلز در گوشه جنوب شرقی لتونی می باشد. اینجا هم مرز با بلاروس است و حدود 1.5 کیلومتر از مرز روسیه فاصله دارد. اینجا یک شهر با اکثریت جمعیت روس تبار است و حدود 75 درصد جمعیت را روس تبارها شامل می شوند. البته آمار رسمی دولتی لتونی آنان را 48 درصد ذکر کرده که البته هیچ کس این رقم را باور نمی کند. بی بی سی در سال 2016 میلادی یک جنگ جهانی سوم ساختگی را برای سرگرمی دسته جمعی بینندگان خود به نمایش گذاشت. در آن داستان شهردار دائوگاوپیلز استقلال خود را از لتونی اعلام کرد و مقام های دولتی نیروهای پلیس و سربازان را برای فرونشاندن شور و شوق محلی برای شورش که احتمالا توسط عوامل روسی از آن سوی مرز تشدید شده بود اعزام کردند.
ولادیمیر پوتین در واکنش به انقیاد اکثریت روس تبار در آن شهر سربازان خود را به عنوان یک ژست ظاهرا محافظتی و دفاعی اعزام کرد. البته از آنجایی که لتونی یکی از اعضای ناتو است نیروهای غربی مجبور به پاسخ دادن شدند. نمایش نشان داد که در یک بازه زمانی بسیار کوتاه کل کشورهای حوزه بالتیک و اندکی پس از آن سایر نقاط جهان مانند یک فانوس دریایی می درخشیدند و جهان درگیر آتش شعله ور جنگ شده بود. این سناریو شش سال قبل از تهاجم روسیه به اوکراین اجرا شد اما تهاجم اخیر روسیه عیله اوکراین حال و هوای این موسیقی را قدری تغییر داده است. سه چهارم جمعیت لتونی از اوکراین حمایت می کنند. این رقم اما برای روس تبارهای آن کشور 27 درصد است و سایر جمعیت روس تبار طرفدار پوتین هستند.
اگر سناریو ساختگی بی بی سی را به دنیای واقعی تعمیم دهیم احتمالا "آندریس الکسنینز" شهردار فعلی نقش شهردار داستان را برعهده خواهد گرفت. او تا همین اواخر عضو ائتلاف حزب "هارمونی سنتر" بود که یک اتحاد سوسیال دموکرات نماینده منافع اقلیت روس تبار در لتونی محسوب می شد. زمانی که لتونیایی ها درباره "اشغال" کشورشان توسط روسیه صحبت می کنند آن ائتلاف قدری حساس می شود. با این وجود، آن ائتلاف سیاسی در مورد موضوع تهاجم روسیه علیه اوکراین کاملا شفاف بوده و پذیرفته که این حمله قدری شیطانی بوده است. الکسنینز که دورگه است و روس و لتونیایی تبار می باشد با این رویکرد همراهی نکرده است. برای مثال، او گفته که کریمه به درستی متعلق به "فدراسیون روسیه" می باشد و تهاجم به اوکراین را محکوم نکرده است.
اخیرا او با مداخله در مورد تخریب مجسمه های دوران شوروی در شهر از سیاستگذاری های دولت ملی لتونی در این باره سرپیچی کرده و حتی مردم شهر را تشویق کرده که مجسمه ها را گُلباران کنند. زمانی که کارگران ساختمانی برای تخریب مجسمه ها وارد عمل شده بودند با تهدید و توهین از سوی عموم مردم مواجه شدند.
الکسنینز علاوه بر این روابط خود را با بلاروس بهبود بخشیده و در جشن روز استقلال که توسط رژیم لوکاشنکو در مینسک برگزار شد، شرکت کرد. به همین دلیل او توسط آژانس امنیت دولتی لتونی مورد حمله قرار گرفت. آن نهاد امنیتی دولت لتونی اعلام کرد: "چنین اقدامی با موضع محکوم کننده دولت لتونی در برابر جنایات روسیه علیه اوکراین و مردم آن در تضاد است و هم چنین به وحدت جامعه لتونی در این شرایط سخت کمکی نمی کند".
این موارد باعث شد تا ائتلاف هارمونی سنتر به این نتیجه برسد که الکسنینز را از ائتلاف اخراج کند. البته نیازی نبود آنان به خود زحمتی بدهند. شهردار به میل خود حزب را در ماه ژانویه ترک کرد. او در مورد سفر خود به مینسک پشیمان نبود.
البته هیچ یک از این تحولات خود به خود به جنگ جهانی سوم منجر نمی شوند. با این وجود، در دومین شهر لتونی در جایی که این روزها همه مغازه ها مجبور هستند کالاهای خود را ابتدا با الفبای لاتین معرفی کنند اما تمام گرافیتی های شهر به خط سیریلیک هستند، نارضایتی شدیدی وجود دارد. روسیه زدایی از لتونی مدت زمان کوتاهی پس از استقلال آن کشور از اتحاد جماهیر شوروی در تاریخ 21 آگوست 1991 میلادی آغاز شد و به معنای احیای زبان لتونی به عنوان زبان اصلی در آن کشور و شاید به طور ویژه در بخش با اکثریت جمعیت روس نشین آن کشور بود این در حالیست که در دائوگاوپیلز تنها افراد بسیار کمی به آن زبان صحبت می کنند.
دولت های متوالی لتونی نیز یادبودهایی را برای گرامیداشت یاد قربانیان جنایات مختلف شوروی برپا کرده اند به ویژه در شهرهایی که جمعیت زیادی از روس تبارها سکونت دارند. بنای بزرگ یادبودی در دائوگاوپیلز وجود دارد که به میهن پرستان لتونیایی اختصاص داده شده که زمانی که ارتش سرخ کشور را پس گرفت (لتونی با شور و شوق در کنار نازی ها جنگیده بود) کشته یا تبعید شدند. این موضوع برای روس تبارهای شهر خوشایند نبوده است. با این وجود، به نظر می رسد برای لتونیایی تبارها این اقدامات بهای بسیار ناچیزی برای جبران اخلاقی آن سال های اشغال و انقیاد همزمان زبان و مردم شان بوده است. در موزه اشغال ریگا راهنمای جوان توجیه یاغی گری روس ها را رد کرد و گفت: "آنان بیش از سه تا چهار دهه در کشور ما زندگی کرده اند. آیا نمی توانند برای یادگیری زبان مان قدری به خود زحمت دهند"؟ او همچنین ورود لتونی به ناتو در سال 2004 میلادی را بزرگترین روز در تاریخ لتونی توصیف کرد. احساسات متضاد درباره مسائل مختلف به شدت از هر دو طرف حفظ شده و حمله به اوکراین به آن طعم خاصی افزوده است.
به سختی می توان تصور کرد که این شهر کسل کننده و ژولیده مرکز هر چیزی باشد چه رسد به این که به عنوان یک کاتالیزور به منظور آغاز جنگ برای پایان دادن به تمدن قلمداد شود. با این وجود، ارزش آن را دارد که دائوگاوپیلز و شهردار تا حدودی جسور آن را زیر نظر داشته باشیم به ویژه اگر شاهد اوضاع بدتری از وضعیت فعلی باشیم.