وزیر میراث در حوزهای وارد شده که هیچ مدیری پیش از او چنین نکرده است. مدیران ما، خود را در جایگاهی چنان رفیع میبینند که امکان ندارد خود را آلوده چنین مباحثی کنند. دفاتر آنها توالتهایی اختصاصی و لابد با امکانات ویژه دارد که فقط شخص ایشان مجاز به استفاده از آن هستند. باقی توالتهای مورد استفاده مراجعان وزارتخانه، سازمان و اداره معمولاً در بدترین شرایط و با بیتوجهی ساخته و نگهداری میشوند.
هم میهن نوشت: بازدید وزیر میراث فرهنگی و گردشگری از سرویسهای بهداشتی مسجدی در تاجیکستان و تمجید ایشان از پاکیزگی و در دسترسبودن آنها، مایه شوخی در فضایمجازی شده است. اتفاقاً شجاعت آقای وزیر در سرکشی به توالتهای مسجد و صحبتکردن درباره آنها را باید ستود. با کمی جستوجو میتوانید نمونههای دیگری از بازدید ایشان را از دستشوییها پیدا کنید و ببینید. در یک سایت تاریخی، وزیر با تاسف سر تکان میدهد و از اینکه وضعیتی چنین اسفبار میبیند؛ شرمباد و خجالت دارد میگوید.
وزیر میراث در حوزهای وارد شده که هیچ مدیری پیش از او چنین نکرده است. مدیران ما، خود را در جایگاهی چنان رفیع میبینند که امکان ندارد خود را آلوده چنین مباحثی کنند. دفاتر آنها توالتهایی اختصاصی و لابد با امکانات ویژه دارد که فقط شخص ایشان مجاز به استفاده از آن هستند. باقی توالتهای مورد استفاده مراجعان وزارتخانه، سازمان و اداره معمولاً در بدترین شرایط و با بیتوجهی ساخته و نگهداری میشوند.
استفاده از ارزانترین، زشتترین و بیکیفیتترین مصالح برای ساخت توالت در اماکن عمومی چنان عادی شده که دیگر بهچشم نمیآیند. برای ساخت پارک و فضای سبز ممکن است بودجههای کلانی صرف شود، ولی نوبت به احداث آبریزگاه عمومی که میرسد، در همان پارک زیبا بنایی میسازند با ابتداییترین شکل ممکن و با پیشپاافتادهترین امکانات.
نگهداری آن را هم به پیمانکارانی میدهند که بیهیچ نظارتی، بنای توالت را رها میکنند تا خود استفادهکنندگان ناگزیر شوند که مشکلات پیشآمده را رفعورجوع کنند. کسی هم معمولاً معترض وضعیت نمیشود، عادت کردهایم که توالت عمومی کثیف، بدبو و متعفن باشد.
در فرهنگ ما سخنگفتن از توالت چنان قبیح و نارواست که خود من هم برای نامیدن این محل در این یادداشت، دچار مشکل شدهام. ما واژه روشنی در فارسی برای نامیدن این محل نداریم. در روزگار ما عاقبت این بخش ضروری و حیاتی ساختمان و تاسیسات بشری را با ترکیب غریب «سرویس بهداشتی» شناساندهاند.
در همین موضوع خانم حانیهسادات میرمحمّد، کتاب «توالت در ایران» را با رویکردی جامعهشناسانه و تاریخی نوشتهاند و فصلی را هم به موضوع نامیدن آن در ایران اختصاص دادهاند. در این کتاب خواندنی، به شرمندگی عمیق ما از صحبتکردن درباره پدیدهای که در گذشته «مستراح» و «خلاء» نامیده میشد و امروز خواندنش به این واژگان، بیادبی و گستاخی محسوب میشود، پرداخته شده است.
برگردیم به بازدید وزیر محترم از دستشوییها و توالتها. عرض کردم که شجاعت حضرتشان از بیان نکاتی در این موضوع، بازدید شخصیشان از توالتها و مقایسه نمونه تاجیکی و پاکیزگی آن با وضعیت اسفبار نمونههای ایرانیاش، حقیقتاً جای تقدیر دارد. این از دفعات معدودی است که وزیر محترم بهدرستی به حوزه کاری وزارتخانهای که مسئول و متصدی گردشگری در ایران است، توجه نشان میدهد.
اگر سری به اتاقهای مجازی گردشگری بزنید، جاهایی که گردشگران تجربههای خود را از سفر به کشورهای مختلف به اشتراک میگذارند، مشاهده خواهید فرمود که یکی از بزرگترین معضلات گردشگران، همین مشکل فقدان توالت پاکیزه و مناسب در ایران است. این مشکل را بعضی حتی مهمتر از عدم امکان به کاربردن کارتهای اعتباری دیدهاند و هشدار دادهاند که بهرغم همه خوشیهای سفر به ایران، تنها همین یک معضل میتواند تمام آن تجربههای بینظیر را نابود کند.
گردشگران هیچ، خود ما مردم نیاز به توالت پاکیزه و مرتب و با شکل و شمایلی متناسب نداریم؟ حقیقتاً وضعیت سرویسهای عمومی، شایسته جایگاه انسانی است؟ وضعیت نگهداری و ترمیمهای اماکن و بافتهای تاریخی را که میدانیم در چه شرایط وحشتناکی است، اما اگر این وزارتخانه به وظایف خود در این حوزه عمل کند، کاری شایسته و مهم برای مردم انجام داده است.