در روزی که گذشت، شاخصکل بورس تهران بهعنوان نماگر اصلی بازار سهام با رشد ۰.۸۸درصدی همراه شد تا برای دومین روز متوالی در محدوده سبز تابلوی معاملاتی کار خود را به اتمام برساند.
بورس تهران در روز گذشته دومین روز معاملاتی مثبت خود را در هفتهجاری سپری کرد. بازار در مقطع فعلی برای گذار از شرایط بغرنج، نیازمند جریان پول و پمپاژ اخبار مثبت بود که این مهم در روز گذشته برای بازار سهام محقق شد و موجبات افزایش ارتفاع نماگرهای تالار شیشهای را فراهم کرد.
در روزی که گذشت، شاخصکل بورس تهران بهعنوان نماگر اصلی بازار سهام با رشد ۰.۸۸درصدی همراه شد تا برای دومین روز متوالی در محدوده سبز تابلوی معاملاتی کار خود را به اتمام برساند. نماگر هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد، صعود ۰.۸۸درصدی را تجربه کرد. در فرابورس نیز نماگر اصلی این بازار با افزایش ۰.۵۴درصدی همراه شد.
افزون بر این در روز گذشته، ارزش معاملات خرد بازار سهام، رقم ۳هزار و ۷۴۷میلیارد تومان را ثبت کرد و ۳۸میلیارد تومان پول حقیقی نیز از گردونه معاملات سهام خارج شد.
ماجرا از بخشنامهای شروع شد که در فضایمجازی و گروههای تلگرامی دستبهدست میشد و حاکی از نرخ ۴هزار و ۸۸۱تومانی به ازای هر مترمکعب برای خوراک گاز طبیعی واحدهای پتروشیمی در شهریور ماه بود. ساعاتی بعد نیز شرکت ملی پتروشیمی، بخشنامه خوراک ۴هزار و ۸۸۱تومانی را به مجتمعهای پتروشیمی ابلاغ کرد.
همین موضوع موجبات استقبال از بازار سهام را فراهم کرد و جریان تقاضا نسبت به روزهای قبل وضعیت باثباتتری را تجربه کرد. گفتنی است که ماجرای افزایش نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در اردیبهشت، یکی از اصلیترین دلایلی بود که سبب شد قیمتها در تالار شیشهای با افت همراه شوند.
این روزها در رسانههای مختلف اقتصادی و تحلیلهایی که از تحلیلگران مختلف منتشر میشود، به کرات میشنویم که بازار سهام در مقطع کنونی در نقاط مناسبی به لحاظ ارزندگی قرار دارد و پارامترهایی مانند ارزش دلاری بازار سهام و نسبت قیمت به سود گذشتهنگر بازار سهام به ارقامی رسیده که میتوان گفت برای سهامداران از جذابیت برخوردار است، اما در واقعیت و روی تابلوی معاملاتی، اتفاقات دیگری حادث میشود و شاهد این هستیم که هر روز از ارتفاع قیمتها در بورس تهران کاسته میشود، اما دلیل این ماجرا چیست؟
چرا با وجود اینکه بسیاری از تحلیلگران، بازار سهام را در برهه کنونی ارزنده تلقی میکنند، بازار از سوی حقیقیها با استقبال همراه نمیشود؟ در پاسخ به این سوال میتوان به چند موضوع مختلف اشاره کرد که در ادامه به توضیح اجمالی هریک از عوامل خواهیم پرداخت.
آنچه روند معاملات این روزهای تالار شیشهای برای مخاطبان و سهامداران در اذهان تداعی میکند، این است که بازار در بسیاری از سهام کوچک و بزرگ گرفتار اصلاحهای سهمگین از سقفهای ثبت شده در اردیبهشت سالجاری شدهاست و دیگر فروشندگان دست به ماشه و پرقدرتی که با حجم عظیمی از سهام در سمت عرضه، صف آرایی کنند، وجود ندارند، اما نکته قابلتوجه دیگری که از رصد تحرکات شاخصها و همچنین خریداران و فروشندگان استنباط میشود، نبود محرکهای مثبت و چشم انداز روشن فرا روی بازار در مقطع فعلی است.
به بیانی ساده تر، با توجه به اینکه سهمها از سقفهای خود کاهش معناداری را تجربه کرده اند، سهامداران دیگر حاضر نیستند در قیمتهای فعلی که هر لحظه امکان برگشت قیمتها با شوکهای لحظهای وجود دارد، سهام تحتمالکیت خود را به دیگران واگذار کنند.
از سوی دیگر، هدف خریداران از خرید سهام شرکتهای مختلف، دستیابی به سود است. با وجود اینکه میتوان گفت در محدودههای کنونی سهام کوچک و بزرگ بازار ارزنده هستند؛ اما نمیتوان درباره همین سهمها واژه جذابیت را بهکار برد. ممکن است سهام شرکتی ارزنده باشد، اما برای خرید جذابیت نداشتهباشد و در صورتیکه سهام مختلف از قابلیت رشد قابلتوجه در بازههای زمانی مختلف برخوردار باشد، میتوان خاصیت جذابیت را به سهام آن شرکت نسبت داد.
این جذابیت باید با ایجاد محرکهایی به صحنه معاملات سهام تزریق شود. مشکل فعلی بورس تهران در برهه کنونی دقیقا در تفاوت همین دو نکته خلاصه میشود؛ بازار سهام در مقطع فعلی ارزنده است و قیمتهای فعلی توجیه خرید دارد، اما بسیاری از سهام از شرایط کافی برای اقناع مخاطب برای نسبتدادن صفت جذابیت عاجز هستند.
سنجههای آماری بازار نیز همین موضوع را به تصویر میکشند و بازنمای ارزندگی و عدمجذابیت بازار برای بازیگران بورس تهران هستند. موضوع دیگری که در اینجا مطرح است، مساله ریسکهای موجود در بازار سهام است که سبب شدهاست بازار از سوی خریداران با استقبال چندانی همراه نشود؛ در واقع بسیاری از بازیگران و فعالان حاضر در بازار سهام که پیشه چندینساله آنها در این بازار خرید و فروش سهام بودهاست، به ارزندگی بازار واقف هستند؛ اما ریسکهایی که در بطن بازار وجود دارد، به آنها اجازه نمیدهد که جسارت خرید داشته باشند و همین موضوع سبب شدهاست بازار از سمت تقاضا در موضع ضعف قرار بگیرد.
دلار در هفتههای اخیر توانسته است خود را از بند کریدور ۴۸ تا ۵۰ هزارتومان که ماهها در آن محبوس بود، برهاند و وارد کانال ۵۱ هزارتومان شود. انتظار بر این بود که بازار سهام نیز که همبستگی مستقیمی با نوسانات قیمت اسکناس آمریکایی دارد، با توجه به رشد قیمت دلار با افزایش ارتفاع قیمتها و شاخصها همراه شود، اما این مهم محقق نشد و میتوانبخشی از دلیل رشد بازار را نیز به این موضوع نسبت داد.