نظرسنجیها نشان میدهند جوانان امریکایی که هیچ خاطرهای از اسرائیل به عنوان پناهگاهی برای یهودیان پس از هولوکاست ندارند به طور فزایندهای نسبت به اسرائیل دلسرد شده اند و موضع همدلانهای نسبت به آن کشور ندارند. افزایش ارتکاب قتلهای انتقام جویانه علیه فلسطینیان توسط شهرک نشینان اسرائیلی در کرانه باختری که نتانیاهو علیرغم اصرار بایدن و بلینکن هیچ کاری برای سرکوب شهرک نشینان انجام نداده تنها باعث تشدید مخالفتها علیه اسرائیل در میان افکار عمومی امریکا خواهد شد.
فرارو- فرد کاپلان، نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی و ستوننویس قدیمی و پرسابقه هفته نامه «اسلیت» است که در آن روابط بین الملل و سیاست خارجی ایالات متحده را پوشش میدهد. او در سال ۱۹۸۲ میلادی در نگارش گزارش نشریه «بوستون گلوب» تحت عنوان «جنگ و صلح در عصر هستهای» درباره مسابقه تسلیحات هستهای ایالات متحده و شوروی که در سال ۱۹۸۳ میلادی جایزه پولیتزر را برای گزارش ملی دریافت نمود همکاری کرد. او هم چنین برای نشریات دیگر از جمله نیویورک تایمز، آتلانتیک، نیویورکر نوشته است. کاپلان چندین کتاب در مورد استراتژی نظامی نوشته است. در اواخر سال ۲۰۲۰ میلادی، کاپلان کتاب «شورشیان: دیوید پترائوس و طرح تغییر روش جنگ آمریکا» را منتشر کرد که به بررسی چگونگی تلاش ژنرال دیوید پترائوس برای پیادهسازی تفکر جدید در افغانستان و عراق در رابطه با استراتژی سنتی و روشن ضد شورش میپردازد و کاستیهای این استراتژی، زیربنای فکری آن و افرادی که آن را تعریف کردند را تشریح میکند. این کتاب نامزد نهایی جایزه پولیتزر برای ادبیات غیرداستانی عمومی در سال ۲۰۱۴ میلادی شده بود.
به گزارش فرارو به نقل از اسلیت، یک ماه از آغاز جنگ اسرائیل و حماس میگذرد و به نظر میرسد نقطه پایانی پیش روی این جنگ قرار ندارد. سه دلیل برای این موضوع وجود دارد.
نخست آن که هر دو طرف منازعه اهداف حداکثری را تعیین کرده اند هدف حماس محو دولت اسرائیل از روی نقشه زمین است و هدف اسرائیل نابودی حماس به عنوان نیروی سیاسی حاکم بر غزه و به عنوان نیرویی نظامی که میتواند تهدیدی برای آن رژیم باشد، تعیین شده است. هیچ یک از این دو هدف قابل دستیابی نیستند. اسرائیل راه به جایی نمیبرد و حتی اگر ارتش اسرائیل همه فرماندهان حماس را نیز از نظر فیزیکی حذف کند افراد دیگری جایگزین آنان خواهند شد. این امر به ویژه با توجه به آمار بالای تلفات در غزه که محصول قدرت انفجاری بالای بمبهای اسرائیل و تراکم شهر غزه میباشد تشدید خواهد شد.
دلیل دوم آن که هیچ یک از طرفین منازعه تمایلی به سازش و مصالحه ندارند. اسرائیلیها حماس را تهدید وجودی علیه خود قلمداد میکنند. حمله ۷ اکتبر حماس که در جریان آن صدها اسرائیلی کشته شدند اسرائیلیها را مصمم به اقدام علیه حماس ساخته است. هم چنین، فرماندهان حماس با دستیابی به موفقیت باشکوه نظامی که باعث ایجاد حمایت جهانی بی سابقه و پیشتر دیده نشده از فلسطینیان شده، ممکن است این درگیری را آخرین فرصت برای وارد ساختن ضربه بزرگ خود علیه اسرائیل قلمداد کنند.
دلیل سوم آن که فشار بیرونی تنها میتواند اهداف دو طرف منازعه را تعدیل کند، اما کمتر احتمال دارد که قادر به متوقف ساختن جنگ باشد و صرفا میتواند محدودیتهایی را اعمال نماید. ایالات متحده که به سرعت در حال تبدیل شدن به تنها متحد قدرتمند اسرائیل است بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و کابینه ائتلافی او در زمان جنگ را تا حدودی به خویشتن داری دعوت کرده است، اما صرفا تا حدودی موفق بوده است. نتانیاهو از خواست امریکا مبنی بر وقفه بشردوستانه در بمباران غزه خودداری ورزیده اگرچه او و رهبران کشور مصر مرزها را باز کرده اند تا مقداری مواد غذایی، آب و تجهیزات پزشکی وارد غزه شود.
جو بایدن رئیس جمهور امریکا بارها اعلام کرده که اسرائیل حق دفاع از خود را دارد. او با کسب تاییدیه از سوی نمایندگان کنگره ۱۴.۵ میلیارد کمک نظامی برای اسرائیل ارسال میکند و در مقابل از اسرائیل خواسته برای کاستن از حجم تلفات غیر نظامیان در غزه اقدامات بیش تری را انجام دهد این در حالیست که تعداد کشته شدگان در غزه اکنون از مرز ۱۰ هزار نفر نیز فراتر رفته است. این احتمال وجود دارد که تعداد کشته شدگان به قدری افزایش یابد که بایدن در حمایت از اسرائیل تجدیدنظر کند، اما اصلا مشخص نیست که این نقطه و حد مرز کجا خواهد بود و یا باید تا کجا ترسیم شود.
در همین حال، کشورهای عرب همسایه اسرائیل بیانیههایی را در حمایت از فلسطینیان صادر کرده اند، اما آنان کمک چندانی به فلسطینیان ارائه نکرده اند و پیشتر نیز هرگز این کار را انجام نداده بودند. مصر مرزهای جنوبی غزه را با همان شدتی که اسرائیل شمال غزه را محاصره کرده تحت کنترل دارد. رهبران مصر هیچ گونه علاقهای به میزبانی از آوارگان غزه ندارند آوارگانی که به دلیل بمبارانهای اسرائیل از خانه و کاشانه شان فرار کرده اند. حکام عربستان سعودی، لبنان، اردن و دیگر کشورهای عربی نیز تمایلی به پذیرش آوارگان غزه ندارند.
شواهدی وجود دارند که نشان میدهند سعودیها در آستانه مذاکره با اسرائیل برای عادی سازی روابط بودند امری که احتمالا دلیل اصلی حمله حماس علیه اسرائیل بوده است. رهبران حماس قصد داشتند سرنوشت فلسطینیان را به عنوان مسئله اصلی در منطقه دوباره مطرح کنند و خود را به عنوان نمایندگان موثر و تعیین کننده اصلی این سرنوشت معرفی نمایند. آنان تاکنون در دستیابی به این خواسته خود موفق شده اند. حتی اگر همسایگان عرب اسرائیل علاقمند به عادی سازی روابطشان با آن کشور باشند تا زمانی که اسرائیل در حال کشتار غیر نظامیان فلسطینی است نمیتوانند به عادی سازی رابطه با اسرائیل مبادرت ورزند چرا که شهروندان آن کشورها عصبانی خواهند شد و علیه حکام شان موضع گیری خواهند کرد.
بایدن و آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا نتانیاهو و کابینه اش را تحت فشار قرار داده اند تا از شدت بمبارانها بکاهند، اما تلاش شان نتیجه چندانی نداشت. بلینکن با پیروی از دیپلماسی شاتل* که از زمان هنری کسینجر به این سو در خاورمیانه مشاهده نشده بود رهبران عرب سنی منطقه را تحت فشار قرار داده تا یا در سرکوب حماس مشارکت کرده یا دست کم به فلسطینیان کمک کنند، اما درخواست او بی فایده بوده است.
زمانی که بایدن در اوایل ماه جاری در تل آویو حضور یافت در جلسه کابینه اسرائیل شرکت کرد و از وزرای اسرائیلی پرسید که برای روز پس از پایان جنگ چه برنامهای دارند. مشخص شد که وزرا هیچ برنامهای نداشتند. بایدن همان طور که در سخنرانیهای عمومی اش مطرح کرده تاکید دارد که ایالات متحده به حملات ۱۱ سپتامبر با خشم پاسخ داد درست شبیه همان کاری که اکنون اسرائیل انجام میدهد، اما اشاره میکند که امریکا در این مسیر اشتباهاتی نیز مرتکب شد. تهاجم امریکا علیه عراق بدون داشتن برنامهای برای پس از جنگ باعث شد تا کل منطقه برای چندین دهه پس از آن بی ثبات شود. بایدن به اسرائیلیها گفت: "شما آن اشتباهی که ما مرتکب شدیم را تکرار نکنید".
با این وجود، به نظر میرسد اسرائیل دقیقا در حال ارتکاب همان اشتباه است. انگیزه اسرائیلیها از بسیاری جهات قابل درک است. آنان نمیتوانند کنار بایستند و اجازه دهند حماس به اقدامات اش علیه اسرائیل ادامه دهد. اسرائیل برای نابودی حماس شبکه وسیع و چشمگیر تونلهای زیرزمینی آن گروه را بمباران کرده جایی که جنگجویان حماس در آنجا مخفی شده و از آنجا حملات را انجام میدهند. بسیاری از این تونلها در زیر خانه ها، بیمارستان ها، مدارس و مواردی از این دست ساخته شده اند. اسرائیل به مردم شمال غزه هشدار داده که آنجا را ترک کنند، اما بسیاری از اهالی غزه شاید صدها هزار نفر مایل یا قادر به انجام این کار نبوده اند.
با این وجود، هر چه غیر نظامیان فلسطینی بیش تری در این جنگ کشته شوند اسرائیل بیش از پیش موقعیت خود و حمایت سایر کشورهای جهان را از دست خواهد داد. اکنون اسرائیل بیش از هر زمان دیگری در تاریخ خود این حمایت را از دست داده است. درصورت ادامه این روند برقراری رابطه خوب اسرائیل با کشورهای عرب سنی منطقه دشوار خواهد شد.
اگرچه در ابتدای جنگ بسیاری میگفتند حماس نیز به نوعی در آغاز جنگ مقصر بوده، اما واقعیت آن است که نتانیاهو خود مانعی بزرگ برای توقف اقدامات حماس بوده است. تقریبا هر ناظری میگوید که یک راه حل برای حل و فصل منازعه باید شامل برنامه پیش رو باشد و دست کم برخی مذاکرات باید از سر گرفته شوند مذاکرهای برای حل معمای اساسی ایجاد راهی صلح آمیز و پایدار برای اسرائیلیها و فلسطینیان برای به اشتراک گذاشتن یا تقسیم سرزمینی که هر یک از دو طرف ادعا میکنند متعلق به خودشان است. یکی از راههای انجام این کار آن است که فلسطینیان متقاعد شوند چیزی برای به دست آوردن دارند و در نتیجه خواست رهبران حماس که استدلال میکنند مقاومت مسلحانه تنها راه حل است خنثی خواهد شد.
کمیسیون اروپا روز دوشنبه پنج اصل را برای روز پس از پایان جنگ ارائه کرد: غزه نمیتواند بهشت شبه نظامیان فلسطینی باشد، حماس نمیتواند بر آنجا حکمرانی کند، اسرائیل نمیتواند حضور امنیتی بلند مدت در غزه داشته باشد و نباید فلسطینیان را مجبور به جابجایی کند و در نهایت آن که محاصره مداوم به غزه نباید وجود داشته باشد. بر روی کاغذ اصول خوبی به نظر میرسند، اما آیا کسی میداند چگونه میتوان این اصول را در بازه زمانیای کمتر از چند سال اجرا کرد؟!
گفتن همه چیز بسیار سادهتر از انجام دادن آن است. فرمولهای صلح در طول دهههای متمادی مورد مذاکره قرار گرفته و ارائه شده اند، اما هر بار یکی از طرفین منازعه از ادامه روند مذاکره کنار کشیده است. نتانیاهو که در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ و از ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۱ میلادی و از دسامبر ۲۰۲۲ میلادی به این سو نخست وزیر اسرائیل بوده نه تنها طولانی مدتترین دوره ریاست در منصب نخست وزیری اسرائیل را برعهده داشته بلکه تنها فردی بوده که بی امان با هر نوع راه حلی حتی براساس اصول مخالفت کرده است. بدبینانهتر از همه آن که او خود در تقویت حماس در غزه نقش داشته و به قطر اجازه داده بود منابع مالی و امکانات در اختیار حماس قرار دهد تا از آن طریق آن بتواند به هدف اش یعنی تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری دست یابد تا بدین وسیله رهبران تشکیلات خودگردان فلسطین اهرم کم تری در مطالبه برای مذاکره در اختیار داشته باشند. نتانیاهو هم چنین اجازه داد تا شهرکهای اسرائیلی نشین در کرانه باختری ایجاد شوند تصمیمی که خود باعث رادیکالتر شدن فلسطینیان و اقدامات شان شده و جذابیت ایده سازش با اسرائیل را در میان افکار عمومی فلسطینیان کاهش داده است.
رهبران اسرائیل بدون شک متوجه این موضوع هستند، اما دست کم برخی از آنان فکر میکنند ارزش دارد که این اهداف سیاسی را برای نابودی حماس به خطر بیندازند حتی اگر کاملا روشن نباشد که بمباران بی وقفه چگونه این کار را انجام خواهد داد.
فوران اعتراضات در سراسر جهان که بسیاری از آنها نه صرفا علیه اسرائیل بلکه علیه یهودیان و در همدردی نه صرفا با مردم فلسطین بلکه با حماس هستند ادامه خواهند یافت و احتمالا تا زمانی که جنگ ادامه دارد تشدید خواهد شد. نتانیاهو و دیگر مقامهای اسرائیلی ممکن است به این اعتراضات نگاه کرده و با خود بگویند: "اگر جهان حتی پس از کشته شده صدها شهروند اسرائیلی توسط حماس با ما ابراز همدردی نمیکند پس به جهنم! ما کاری که فکر میکنم باید انجام دهیم را انجام خواهیم داد".
با این وجود، نتیجه چنین استدلالی کاهش شدید حمایت سیاسی از اسرائیل خواهد بود و نظرسنجیها نشان میدهند جوانان امریکایی که هیچ خاطرهای از اسرائیل به عنوان پناهگاهی برای یهودیان پس از هولوکاست ندارند به طور فزایندهای نسبت به اسرائیل دلسرد شده و موضع همدلانهای با آن کشور ندارند. افزایش ارتکاب قتلهای انتقام جویانه علیه فلسطینیان توسط شهرک نشینان اسرائیلی در کرانه باختری که نتانیاهو علیرغم اصرار بایدن و بلینکن هیچ کاری برای سرکوب آن شهرک نشینان انجام نداده تنها باعث تشدید مخالفتها علیه اسرائیل در میان افکار عمومی امریکا خواهد شد. حتی اگر اسرائیل در نبرد کوتاه مدت پیروز شود ممکن است در جنگ بلندمدت متحمل شکست شود. در حال حاضر، کاملا مشخص نیست که اسرائیل چگونه در این نبرد پیروز خواهد شد.
* دیپلماسی رفت و برگشت یا دیپلماسی شاتل اصطلاحی است به معنای میانجی گری بین طرفین متخاصم از طریق رفت و آمد نمایندگان میانجی بین پایتختهای دو کشور به منظور حصول یک راه حل قطعی.