گاهی اوقات فرصتهای طلایی به بازیگران اختصاص یافته و نقش آفرینیهای خاص و منحصر به فردی به آنها پیشنهاد میشود که در صورت اجرای مناسب آن میتوانند کارنامه هنریشان را دگرگون کرده و دیدگاه مردم را نسبت به خود در جهت مثبتی تغییر دهند. فرصتی که فارغ از این که حتی اگر بازیگر نقشهای فرعی و درجه دوم نیز بوده باشید، در صورت عالی اجرا کردن آن میتوانید به نامی جاودان در تاریخ سینما تبدیل شوید.
به گزارش گیمفا به نقل از اسکرین رنت، بازیگرانی زیادی را داریم که از چنین فرصتهایی در زندگی خود استفاده کرده و دیدگاه مردم و سینماگران را نسبت به خود تغییر دادهاند تا حدی که حتی به نماد نقشهای خود بدل گشته و حتی با حضور در پروژههای دیگر نیز همچنان با همان نقش نمادین خود شناخته میشوند.
به همین سبب نیز در این مقاله به سراغ ۱۰ بازیگر ارزشمندی رفتیم که نقشهای پر سر و صدا و جنجالی را بر عهده گرفته و حتی با وجود واکنشهای منفی و نگرانی مخاطبین، نه تنها از پس نقشهای چالش برانگیز خود برآمدند، بلکه دیدگاه همان منتقدین خود را نیز دگرگون کردند. پس در ادامه با ما همراه باشید.
نقش آفرینی جیم کری در فیلم The Truman Show (نمایش ترومن) محصول سال ۱۹۹۸
جیم کری اغلب به خاطر نقش آفرینیهای عجیب و غریب و کمدی در آثاری نظیر Ace Ventura: Pet Detective (ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات) و The Mask (ماسک) شناخته میشد و جلوه ثابتی برای مردم پیدا کرده بود.
با این حال هنرنمایی او در فیلم درام و علمی تخیلی The Truman Show به همگان ثابت کرد که جیم کری در صورت نیاز به شکلی استادانه میتواند از پش نقشهای جدی و چالش برانگیز بربیاید. به عنوان مردی که تمام زندگیاش در برابر دوربین به تصویر کشیده شده و در نهایت پس از چندین و چند سال با حقایق تلخ زندگی خود آشنا میشود، جیم کری به حدی زیبا و استادانه به ایفای نقش پرداخته که هر بینندهای را مجذوب خود کرده و سبب میشود تا با او همدردی کنیم. مسئلهای که سبب شده تا پس از گذشت ۲۵ سال هنوز هم او را با The Truman Show به یاد آورده و با یکی از بهترین فیلمهای کارنامه بازیگریاش طرف باشیم.
نقش آفرینی مارگو رابی در فیلم I, Tonya (من تونیا هستم) محصول سال ۲۰۱۷
درست است که بسیاری از سینماگران مارگو رابی را به خاطر ایفای نقش شخصیت شخصیت هارلی کوئین دوست داشته و اون را به یاد میآورند، اما تا پیش از سال ۲۰۱۷ میلادی کسی به چشم یک بازیگر توانمند به او نگاه نمیکرد.
این مسئله با هنرنمایی مارگو رابی در فیلم بیوگرافی I, Tonya حول محور تونیا هاردینگ که علیرغم علاقه به اسکیت سواری همیشه مورد تمسر خانواده و اطرافیانش قرار گرفته بود، به چالش کشیده شد و این بازیگر استرالیایی توانست تا قدرت بازیگری خود را به زیبایی هر چه تمام به معرض نمایش بگذارد. میتوان گفت که آن زرق و برقی که تا پیش از I, Tonya حول محور مارگو رابی شکل گرفته بود، با نقش آفرینی در این فیلم شکسته شد و توانست تا پتانسیل واقعی خود فارغ از زیباییاش را به سینمای جهان ثابت نماید. مسئلهای که نتیجه مثبتی را نیز در پی داشت و در کنار بالا بردن جایگاه خود به عنوان یک بازیگر زن، نامزد دریافت جایزه اسکار شد و مسیر ارزشمندی را در پیش گرفت که همچنان نیز خوش میدرخشد.
نقش آفرینی آدام سندلر در فیلم Reign Over Me (بر من حکمرانی کن) محصول سال ۲۰۰۷
در حالی که بسیار تصور میکنند آدام سندلر با فیلم Uncut Gems (جواهرات تراشنخورده) در سال ۲۰۱۹ قدرت بازیگری خود را نشان داده و از کمدیهای کلیشهای فاصله گرفته، اما واقعیت چیز دیگری بوده که بسیاری از سینماگران آن را فراموش کردهاند.
برای آن که قدرت بازیگری واقعی آدام سندلر را مشاهده کنیم که تاثیر قابل توجهی بر محبوبیت فعلی این بازیگر نیز داشته است، باید به سال ۲۰۰۷ میلادی و فیلم درام Reign Over Me رجوع کنیم. اثری که آدام سندلر در آن ایفای نقش مردی را بر عهده گرفت که در جریان حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر همسر و فرزندانش را از دست داده و به مردی فروپاشیده و سراسر درد و غم تبدیل شده و هیچ چیزی به جز گوش دادن به موسیقی برایش باقی نمانده است. هنرنمایی چند لایه و پیچیده آدام سندلر به حدی در فیلم Reign Over Me استادانه جلوه کرده که حتی اگر جزو منتقدین لحن کمدیهای او باشید نیز با تماشای این فیلم تحت تاثیر قدرت بازیگریاش قرار خواهید گرفت.
نقش آفرینی بیل موری در فیلم Lost in Translation (گمشده در ترجمه) محصول سال ۲۰۰۳
یکی از متدهای جالب بازیگری بیل موری در طول سالها حضور در هالیوود بدین صورت بوده که گویی شاهد نقش آفرینی خود واقعیاش هستیم. مسئلهای که در اکثر پروژههای وی میتوان به وضوع مشاهده کرد و از مقطعی به بعد حالت تکراری به خود گرفته بود.
خوشبختانه سر و کله سوفیا کوپولا در سال ۲۰۰۳ پیدا شد و ایفای نقش مردی میانسال که مشغول دست و پنجه نرم کردن با مشکلات بسیاری است را در فیلم Lost in Translation به بیل موری واگذار کرد. هنرنمایی حساب شده و ظریف او در ترکیب با سرکشی اسکارلت جوهانسون سبب شد تا بالاخره با اثر متفاوتی از سوی این هنرمند ۷۳ ساله مواجه شویم که جنبه دیده نشدهای از قدرت بازیگریاش را به معرض نمایش میگذاشت. هنرنمایی بیل موری در Lost in Translation سبب شد تا نخستین و تنها نامزدی در جشنواره اسکار را برای شاخه بهترین بازیگر مرد تجربه کند.
نقش آفرینی شارلیز ترون در فیلم Monster (هیولا) محصول سال ۲۰۰۳
زمانی که نام شارلیز ترون به میان میآید، با یکی از زیباترین بازیگران تاریخ سینمای هالیوود مواجه میشویم که توانایی ارزشمندی در بروز احساسات خود داشته و نقشهای ماندگاری را بر جای گذاشته است.
با این حال میتوان گفت که هیچکدام از نقش آفرینیهای وی به اندازه Monster مهم و تاثیرگذار جلوه نکرده است؛ زیرا با زیر پا گذاشتن مهمترین ویژگی شارلیز ترون، یعنی زیباییش، قاتل سریالی بدنام آمریکایی یعنی آیلین وورنوس را به طرز دیوانهواری به تصویر میکشد که هر بینندهای را در بهت و حیرت فرو میبرد. بهرهگیری از گریمی استثنایی و بروز احساساتی چالش برانگیز سبب شد تا بازیگری که تا پیش از سال ۲۰۰۳ میلادی هیچگاه به عنوان یک مدعی اسکار خود را بروز نداده بود، با هنرنمایی فراموش نشدنی خود برای نخستینبار نه تنها نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین بازیگر زن شود، بلکه حتی این جایزه را قدرتمندانه تصاحب کرد و جایگاه خود را برای همیشه در هالیوود دگرگون نمود.
نقش آفرینی ادی مورفی در فیلم Dreamgirls (دختران رویایی) محصول سال ۲۰۰۶
ادی مورفی یکی از بازیگران دوست داشتنی هالیوود به شمار میرود که در اکثر اوقات شخصیتهایی کمدی و بذله گو را به تصویر کشیده و آثار مخاطب پسندی را از خود بر جای گذاشته است.
با این حال نقش آفرینی ادی مورفی در فیلم درام و موزیکال Dreamgirls فراتر از هر چیزی است که تماشاگران تا آن زمان از وی دیده بودند. فیلمی که که به کنکاش ژانر موسیقی ریتم اند بلوز در طی دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ میلادی پرداخته و ادی مورفی را در قامت شخصیتی قرار داد که تلفیقی از هنرمندانی نظیر جکی ویلسون، ماروین گی و جیمز براون بوده و انصافاً هم در ارائه شخصیت خود سنگ تمام گذاشت و سکانسهای خیرهکنندهای را پدید آورد. تنها کافیست به سکانس خوانندگی او بر روی صحنه در فیلم Dreamgirls بپردازید تا قدرت بازیگری و صدای وی شما را شیفته خود کرده و دلیل محبوبیت و جایگاه فعلیاش در نزد سینماگران آمریکایی را متوجه شوید. نقش آفرینی استادانهای که در فصل جوایز نیز مورد توجه واقع شد و نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
نقش آفرینی رابین ویلیامز در فیلم One Hour Photo (عکس یک ساعته) محصول سال ۲۰۰۲
رابین ویلیامز فقید کمدین دوست داشتنی و بازیگری توانمند بود که نشان داد در پس چهره مهربانش، درد و سختیهای بسیاری را تحمل میکرده است.
اساساً باید گفت که او نقشهای درام ارزشمندی را در فیلمهایی نظیر Dead Poets Society (انجمن شاعران مرده) و Good Will Hunting (ویل هانتینگ نابغه) به نمایش گذاشته که هر کدام کلاس درسی برای بازیگران آماتور محسوب میشوند. با این حال نقش آفرینی او در فیلم روانشناسانه One Hour Photo به حدی شوکهکننده بود که آن چهره مثبت همیشگیاش در سینما را به چالش کشید و نشان داد که در صورت نیاز تا چه اندازه میتواند نقشی ترسناک و دیوانهوار را به تصویر بکشد. مسئلهای که قدرت بازیگری وی را به معرض نمایش گذاشت و One Hour Photo را به یکی از ستودنیترین فیلمهای کارنامه بازیگری رابین ویلیامز تبدیل کرد که حتی امروزه نیز با تماشای آن دیدگاه شما نسبت به این بازیگر زیر و رو میشود.
نقش آفرینی آنتونی پرکینز در فیلم Psycho (روانی) محصول سال ۱۹۶۰
تا پیش از ایفای نقش آنتونی پرکینز در قامت شخصیت نورمن بیتس، او قدرت بازیگری خود را به سینماگران ثابت کرده و مورد احترام مخاطبین واقع شده بود.
با این حال نورمن بیتس فیلم Psycho و سکانسهای دیوانهواری که آلفرد هیچکاک به تصویر کشیده بود، همه چیز را دگرگون کرد. نقش آفرینی آنتونی پرکینز در قامت شخصیت نورمن بیتس به حدی وحشتناک، افسارگسخیته و کابوسوارانه است که نه تنها آن چهره همیشه آرام و لطیف این بازیگر آمریکایی را در هالیوود برای همیشه به چالش کشید، بلکه او را به یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ ژانر وحشت تبدیل کرد که حتی تصور جنایاتش میتواند لرزه بر اندام بیننده اندازد. قطعاً جایگاه فیلم Psycho در سینمای امروز مدیون هنرنمایی شگفتانگیز آنتونی پرکینز میباشد که مخاطبین نسل امروز را نیز میتواند تحت تاثیر قرار دهد.
نقش آفرینی مونیک در فیلم Precious (گرانبها) محصول سال ۲۰۰۹
به نظر میرسد که یک قانون نانوشته میان کمدینها برقرار بوده و هر زمان که پای آنها به نقشهای جدی باز میشود، شاهد هنرنماییهای استادانه و فراموش نشدنی خواهیم بود.
این موضوع در سال ۲۰۰۹ برای فیلم Precious با حضور کمدین دوست داشتنی مونیک رقم خورد که پیشتر به خاطر سکانسهای خندهدارش در سیتکام The Parkers (پارکرها) به شهرت رسیده بود. او در فیلم نام برده شده ایفای نقش شخصیتی به نام مری لی جانستون را بر عهده میگیرد که عملاً برخلاف هر چیزی است که مخاطبین از او انتظار داشتهاند؛ مادری بد دهن، بیکار، تنبل، خودخواه و اعصاب خرد کن که رفتاری زننده و تند از خود بروز داده و اطرافیانش را تا سر حد جنون مورد آزار و اذیت قرار داده است. مونیک در فیلم Precious به حدی متفاوت در مقابل دوربین ظاهر شد که نه تنها کلاس بازیگری خود را چندین پله ارتقا داد، بلکه حتی در جشنواره اسکار نیز برای شاخه بهترین بازیگر نقش مکمل زن برنده جایزه شد.
نقش آفرینی هیث لجر در فیلم The Dark Knight (شوالیه تاریکی) محصول سال ۲۰۰۸
هیث لجر فقید همیشه به عنوان بازیگر مکملی در نظر گرفته میشد که فرصت چندانی برای بروز استعدادهای شگفتانگیز خود نداشت و تنها در سال ۲۰۰۵ به سبب ایفای نقش در فیلم Brokeback Mountain (کوهستان بروکبک) هنر وی مورد توجه قرار گرفت و نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
مسلهای که توجه کریستوفر نولان را چند سال بعد جلب نمود تا ایفای نقش شخصیت خبیث و مشهور دنیای کمیک یعنی جوکر را در فیلم The Dark Knight به هیث لجر واگذار کرده تا در مقابل بتمن کریستین بیل حضور پیدا کند. نقشی که در ابتدا با خشم و انتقادات طرفداران کمیکهای دیسی مواجه شد و حتی کمپینهای مختلفی برای برکناری این بازیگر ۲۸ ساله ترتیب داده شد.
با این حال کریستوفر نولان به او اعتماد داشت و در نهایت فیلم The Dark Knight در سال ۲۰۰۸ به اکران درآمد تا یکی از دیوانهوارترین و به یاد ماندنیترین شخصیتهای خبیث تمام تاریخ سینما را به لطف هنرنمایی شگفتانگیز هیث لجر شاهد باشیم. او به حدی در نقش خود غرق شده بود که حتی بر زندگی واقعیاش نیز تاثیر گذاشت و به خودکشی دردناکی منتهی گشت که نه تنها سینماگران را در بهت و حیرت فرو برد، بلکه باعث شد تا در هنگام دریافت جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، شاهد غیبت او باشیم که حاضرین در مراسم را حسابی تحت تاثیر قرار داده بود.