وقتی پای صنعت چاپ و دستگاههای مختلف چاپ به ایران باز شد، در تهران علاوه بر کتابفروشی شغل جدید دیگری شکل گرفت که تا پیش از آن در پایتخت وجود نداشت. کتابفروشهای دورهگرد را میگوییم؛ آنها کتابهایی که خواهان بیشتری داشتند را دستهبندی میکردند و در کوچه و خیابان به دنبال مشتری میگشتند.
روزگاری که کتابها خطی بودند و گران، مردم عادی دستشان به کتاب نمیرسید و تنها اهل علم و دانش توان پرداخت بهای آن را داشتند. با ورود نخستین دستگاه چاپ به ایران در زمان فتحعلیشاه قاجار و تأسیس چند چاپخانه در شهرهای بزرگ کشور و نیز ورود دستگاههای چاپ سربی، دسترسی به کتابها ارزانتر و برای عموم مردم آسانتر شد. از همین دوران بود که پدیده تازهای به اسم دکان کتاب یا همان کتابفروشی خودمان شکل گرفت و جالبتر اینکه بعضیها پیشه کتابفروشی دورهگرد اختیار کردند.
پاتوق کتابفروشهای دورهگرد در تهران بیشتر در محدوده بازار حلبیسازها، جلوخان مسجد شاه، تیمچه حاجبالدوله، خیابان ناصریه و... بود. در بساط کتابفروشهای دورهگرد تهران همهجور کتابی پیدا میشد، اما آنها بیشتر سراغ کتابهایی میرفتند که از فروش آن اطمینان داشتند؛ بنابراین در بساط کتابفروشهای دورهگرد انواع کتابهای دعا، تاریخ بیهقی، دیوان حافظ و مثنوی معنوی بیش از دیگر کتابها دیده میشد، چون فروش این کتابها تضمین شده بود. بیشتر کتابفروشان ثابت و دورهگرد تهران در این دوران اهل شهر خوانسار و سرشناسترینشان هم حاج ملا محمدصادق و حاج ملا محمدباقر خوانساری بودند.
منبع:همشهری آنلاین