رعنا آزادیور حتی در همین فصل دوم سریال «زخم کاری» هم در قیاس با دیگر شخصیتهای بلاتکلیف داستان، پرداخت و اجرای بهتری از کاراکتر سمیرا داشته، اما تکرار بیش از اندازه این جنس برونریزیهای عصبی در ادامه میتواند تبدیل به پاشنهآشیل نقشآفرینی او شود و خاطره خوب فصل اول را هم خراب کند.
فرارو- چهارمین هفته از آبان ۱۴۰۲ را در حالی سپری میکنیم که محمدمهدی عسگرپور، منوچهر محمدی، رعنا آزادیور، بهرام افشاری و ترانه علیدوستی را میتوان از چهرههای خبرساز فرهنگ و هنر در این هفته دانست.
به گزارش فرارو، «پنج چهره خبرساز هفته» عنوان بسته خبریای است که میتوانید هر جمعه در سرویس فرهنگ و هنر «فرارو» با آن همراه شوید.
در این بسته خبری تلاش داریم با تمرکز بر تازهترین اخبار و حواشی مرتبط با هنرمندان فعال در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، درباره مهمترین چهرههای خبرساز هر هفته بنویسیم.
در هفته اول آذرماه ۱۴۰۲ که امروز جمعه ۴ آذر به پایان آن رسیدهایم، هفتهای بود که بیشتر اظهارنظرها و ادعاها در آن خبرساز شدند. برخی بهواسطه مرور خاطرات و ناگفتههای گذشته به تیتر رسانهها تبدیل و برخی در قالب دروغپردازی سوژه ادعاهای عجیب و غریب شدند.
آنچه در این گزارش میخوانید، روایت فرارو از پنج چهره خبرساز این هفته در عرصه فرهنگ و هنر است.
محمدمهدی عسگرپور؛ چالش «نان حلال» و روایت یک درد
یکی از صریحترین و بیپرواتر سینماگران بهخصوص در اظهارنظر و مصاحبه، همین محمدمهدی عسگرپور است. کارگردانی که سابقه مدیریت صنفی و دولتی هم در کارنامه فعالیتهای خود دارد و در یکی از کلیدیترین و بحرانیترین دورههای فعالیت «خانه سینما» مدیرعاملی این نهاد صنفی را برعهده داشت و توانست جلوی تلاش دولت وقت برای انحلال آن را بگیرد.
عسگرپور که این روزها علاوهبر ریاست برهیأت مدیره خانه سینما، در یکی از صنوف مرتبط با فعالان شبکه نمایش خانگی هم حضور پررنگی داشته، به بهانه مناظرهای درباره نظارت بر تولیدات شبکه خانگی به برنامه زنده «جامجم» در تلویزیون رفت. اما به جای آنکه صحبتهایش درباره تلویزیون و تولیدات خانگی، ضریب پیدا کند، یکی دیگر از اظهارنظرهایش حاشیهساز شد.
عسگرپور در بخشی از صحبتهای خود با انتقاد از فرآیند انتصاب مدیران تلویزیون با نگاه سیاستزده، گفت: «این مدیران پارادایم تصمیمگیریشان در دنیای سیاست سیر میکند و وقتی میخواهند سریالی هم بسازند اول به فکر حل کردن مشکلات جهان هستند! فهرست سریالهای در دست تولید را یک بار مرور کنید، گویی اول باید مسائل حوزه مقاومت (که البته به جای خود ارزشمند است و باید به آن پرداخت) حل شود و این مسائل میشود اولویت اول. این مدیران فراموش میکنند که مردم ما مشکلات بزرگ تری حتی در زمینه فرهنگ عمومی دارند. از رعایت نکردن حق همسایگی، عبور از چراغ قرمز و فرهنگ راننده گرفته تا لقمه حرام!» همینجا بود که عسگرپور گفت: «باید بهصورت واضح اینها را بگوییم. اعتقادم این است که در طول این سالها درگیر مسائلی در کشور شدهایم که باعث شده بخش قابلتوجهی از مردم ما لقمه حرام به خانه ببرند. روی میز حساب و کتاب کنید و ببینید خانوادهای درآمد مشخصی دارد و همزمان باید هزینه تخصیل و خوردوخوراک بچههایش را هم تأمین کند (و این عددها با هم نمیخواند) مابهالتفاوت این هزینه را از کجا تأمین میکند؟»
در این بخش از برنامه مجری ورود کرد و گفت: «تعمیم به کثرت ندهیم و انشاالله اینطور که شما تحلیل میکنید، نیست» و عسگرپور هم گفت: «انشالله، من هم از خدایم است که اینگونه نباشد. اما دردآور است. ما شغلمان ایجاب میکند که برای فیلمسازی تحقیق کنیم و زیر پوست شهر برویم. متأْسفانه با واقعیتهایی مواجه میشویم که همه آن تبدیل به درد میشود.»
این اظهارات خیلی زود بازتابی گسترده پیدا کرد و برخی از فعالان فضای مجازی و رسانهها، این نگاه عسگرپور نسبت به جامعه ایرانی را مورد انتقاد قرار دادند. عسگرپور، اما از موضع خود عقبنشینی نکرد و در توئیتی اینگونه نظر چالشبرانگیز خود را تشریح کرد: «سخنان من ناظر بر نقد وضعیت اقتصادی ناشی از مدیریت مفسدهزای کشور است که چرا درآمد و قدرت خرید مردم اندک، اما هزینههای اولیه زندگی بالاست. به این ترتیب بخشی از مردم ناگزیرند با رشوه، رانت، اختلاس، کلاهبرداری، کمفروشی، گرانفروشی، کاهش کیفیت خدمات و دزدیدن ساعت کار مفید، زندگی کنند.»
منوچهر محمدی؛ کتک و تکفیر برای «مارمولک»!
منوچهر محمدی از معتبرترین چهرههای حوزه تهیهکنندگی سینما است که یکی از ویژگیهای کارنامهاش، حجم بالای تولیدات تألیفی است که امضای خود او را به پایشان دارند. به این معنا او در مقام تهیهکننده تنها در فرآیند مالی آثار دخیل نیست و معمولا ایده محوری و محتوای کارهایش را هم خودش مدیریت میکند؛ از «بازمانده» گرفته تا «مارمولک».
محمدی این هفته در نشست به بهانه آسیبشناسی پرداختن به موضوع فلسطین در سینما، به طرح درددلهایی پرداخت که بدون هیچ توضیح اضافه مرور میکنیم: «مرحوم حاتمی در یکی از آثارش دیالوگی دارد که میگوید «هنر مزرعه بلال نیست». هنرمند خودش باید دغدغه داشته باشد، کار سفارشی در این کشور زیاد شده و بودجههای کلانی به هدر رفته است. من بنا به دلایلی که مبسوط است طبیعتاً چهارگانهای ساختم، چون حس کردم شکافی بین روحانیت و نسل جوان ایجاد شده است و باید کاری کنم که البته بابتش کتک سنگینی هم خوردم. اوجش در «مارمولک» بود که برای من حکم ارتداد صادر کردند! این مایه شرمساری برای یک نظام فرهنگی است که بعد از بیست و چند سال بگویند «مارمولک» فیلم خوبی بود در حالی که روزها و شبهای سختی بر من گذشت حتی چهرههای مذهبی گفتند منوچهر محمدی عامل موساد است!»
این تهیهکننده سینما به صراحت گفت: «دوستان زیادی در حوزه فلسطین کار کردهاند، اما آنچه باعث ماندگاری «بازمانده» شد این بود که ما پروپاگاندا نکردیم و این فیلم واقعاً سینما بود، اما آقایان حالا پروپاگاندا میخواهند! به صراحت میگویم اگر الان صد میلیون دلار به من دهند من فیلمی درباره فلسطین نخواهم ساخت، چون این خیانت به خودم و فلسطین است، چون باید ابتدا به خوبی روی موضوع مسلط شویم.»
رعنا آزادیور؛ سیلیهایی که امضا شد!
درباره فصل دوم سریال «زخمکاری» پیشتر نوشتیم که محمدحسین مهدویان برخلاف توفیقاتی که در فصل اول داشت، اینبار یک عقبگرد تمام عیار کرد و نتوانست آنچه از او و تیمش انتظار میرفت را برآورده کند. در چنین شرایط طبیعی است که برخی حواشی، فراتر از متن سریال موردتوجه قرار بگیرد و در فضای مجازی بازتاب پیدا کند.
این هفته یکی از سکانسهای قسمت اخیر «زخمکاری ۲» بهصورت ویژه در فضای مجازی بازنشر شد و فعالان این حوزه آن را دستمایه شوخیهای متعددی قرار دادند. ماجرای این سکانس مربوط به زمانی است که میثم مالکی ناخواسته منجر به قتل رضا شفاعت شده و حالا قصد دارد در برابر کمک گرفتن مادرش سمیرا از طلوعی برای عبور از این بحران، مقاومت کند؛ پاسخ سمیرا، اما چه بود؟ همان همیشگی؛ سیلی و سیلی و سیلی!
شخصیت سمیرا که در فصل اول سریال و با نگاهی به کاراکتر لیدی مکبث متولد شد، یکی از جذابترین شخصیتهای داستان «زخم کاری» است که رعنار آزادیور به خوبی از پس ایفای آن برآمده است. در فصل اول سیلیهای او به مالک با بازی جواد عزتی در حافظه مخاطب ماندگار شد و حالا نوبت به میثم، پسر مالک رسیده است!
آزادیور حتی در همین فصل دوم سریال هم در قیاس با دیگر شخصیتهای بلاتکلیف داستان، پرداخت و اجرای بهتری از کاراکتر سمیرا داشته، اما تکرار بیش از اندازه این جنس برونریزیهای عصبی در ادامه میتواند تبدیل به پاشنهآشیل نقشآفرینی او شود و خاطره خوب فصل اول را هم خراب کند.
بهرام افشاری؛ کارگردانی در سکوت خبری
در مقام بازیگر باید او را سلطان گیشه ۱۴۰۲ بدانیم. بازیگری که خیلی زود بعد از شهرت در قاب تلویزیون توانست مسیر صعودی خود در سینما را هم طی کند و حالا تبدیل به یکی از بازیگران محبوب در میان تهیهکنندگان فیلمهای پرمخاطب شود.
بهرام افشاری بعد از توفیق غیرمنتظره «فسیل» احتمالا از ابتدای امسال با سیلی از پیشنهادهای متنوع برای حضور در فیلمهای کمدی مواجه بوده است، اما خبرهایی که از فعالیتهای او به گوش میرسد حاکی از مقاومت او در برابر این پیشنهادات است.
افشاری چندی پیش سراغ کارگردانی رفت و فیلمکوتاه «خانه خاکستری» را با تهیهکنندگی ابراهیم عامریان به جشنوارههای خارجی ارسال کرد. او همزمان در فیلم سینمایی «مرد عینکی» به کارگردانی کریم امینی هم ایفای نقش اصلی را برعهده داشته است.
مهمترین خبر درباره بهرام افشاری، اما بهصورت غیررسمی این هفته در محافل رسانهای مطرح شد و آن اینکه او در تدارک اولین تجربه کارگردانی بلند خود در سینماست. بنابر شنیدهها این فیلم با تهیهکنندگی عامریان به تولید خواهد رسید و نام موقت آن هم «هفتاد سی» است. هوتن شکیبا در کنار بهرام افشاری ایفاگر نقشهای اصلی این فیلم هستند.
ترانه علیدوستی؛ دروغ شاخدار روی پوستر!
پیشتر در گزارشی با موضوع فیلمهای توقیفی و اکران نشده، اشاره کردیم که ترانه علیدوستی را میتوان بازیگری رکورددار در این زمینه دانست. آخرین فیلم اکران شده این بازیگر در سینماهای کشور «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی بوده و از آن زمان تا به امروز او در سه فیلم سینمایی ایفای نقش کرد که هیچکدام رنگ پرده را ندید.
«برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، «تفریق» ساخته مانی حقیقی و «اورکا» ساخته سحر مصیبی سه فیلمی هستند که اتفاقا ترانه علیدوستی در مقام بازیگر در آنها درخشیده است، اما اولی توقیف شد و امکان اکران عمومی پیدا نکرد، دو تای دیگر هم قبل از تصمیمگیری برای اکران عمومی، قاچاق شدند تا مخاطبان به جای پرده نقرهای در قابهای شیشهای شاهد نقشآفرینیهای او باشند.
همزمان بروز برخی بحرانهای اجتماعی در سال گذشته و همراهی ترانه علیدوستی با جریانهای معترض، سبب شد که امکان ادامه فعالیت رسمی او در سینمای ایران با تردیدهای جدی مواجه شود و تقریبا قطعی است که او در آینده نزدیک در هیچ پروژهای امکان ایفای نقش نخواهد داشت. در چنین شرایطی انتشار یک پوستر و ادعای نقشآفرینی این بازیگر در یک فیلم ترکیهای میتوانست به طرح شائبه مهاجرت او دامن بزند.
همه چیز، اما از ابتدا فیک بود و یکی از خوانندههای همواره پرحاشیه، با این تمهید تبلیغاتی، تصمیم به سوءاستفاده از اعتبار ترانه علیدوستی برای بازتاب گستردهتر نام و فعالیت تازه خود در فضای مجازی گرفته بود. همانطور هم که انتظار میرفت وکیل ترانه در همان ۲۴ ساعت ابتدایی نسبت به پوستر منتشر شده واکنش نشان داد و آن را دروغ محض دانست.