آیا با بیانات اخیر عذر و بهانهای برای شانه خالی کردن مجلس از بررسی و تصویب با قید فوریت لایحه، پذیرفتنی است؟ و زین پس چگونه میتوان ترک فعل، بیعملی و بیاعتنایی را توجیه کرد؟ دیگر با چه زبانی و برای بار چندم به یک موضوع باید توجه داده شود؟!
شهیندخت مولاوردی در اعتماد نوشت: آیا با بیانات اخیر عذر و بهانهای برای شانه خالی کردن مجلس از بررسی و تصویب با قید فوریت لایحه، پذیرفتنی است؟ نمایندگان محترم اگر نظر رهبری را فصلالخطاب میدانید؛ بسمالله! آب دستتان است بگذارید زمین و قانون ارتقای امنیت زنان را به مناسبت بزرگداشت مقام زن و روز مادر مصوب و به زنان و دختران ایران هدیه کنید.
«مساله امنیت زنان و ازدواج کودکان توپ در زمین مجلس» عنوان یادداشت شهیندخت مولاوردی است که در آن آمده، در آستانه سالروز میلاد حضرت فاطمه (س)، رهبر انقلاب در دیدار گروههای مختلف زنان (ششم دی)، طی صحبتهای مبسوطی به چندین و چند مساله اشاره داشتند که در این میان دو موضوع توجهم را بیشتر به خود جلب کرد:
۱- «مساله امنیت زنان؛ امنیت در درون خانواده. زن بایست در کنار مرد احساس آرامش کند، احساس امنیت کند؛ چهاردیواری خانه محل آسایش و امنیت است. اگر رفتار شوهر جوری باشد که زن را از این احساس امنیت محروم کند، زن احساس ناامنی کند، شوهر بددهنی کند یا بسیار بدتر و فجیعتر، دستش را به کار بیندازد، این مطلقا قابل قبول نیست. راهش چیست؟ راهش قوانین سخت است؛ من بارها این را گفتهام. باید قوانین سختی [وضع شود]. اشارهای کردند به قانونی که در مجلس هست؛ خب اینها حتما باید دنبال بشود. ما هم سفارش میکنیم، شماها هم خودتان دنبال کنید. بایستی مجازات سختی متوجه مردی بشود که در داخل خانه برای زن محیط ناامن به وجود میآورد؛ در بیرون خانه هم همین جور.»
۲- «مساله سن ازدواج» که نظر اسلام درباره آن را «پرهیز از موکول کردن به سنین بالا» خواندند و گفتند: «البته این به معنای ازدواج کردن کودکان نیست؛ بلکه یعنی دختر و پسر هر چه به وقت ازدواج کنند، بهتر است.» که برخی رسانهها از این فرازهای سخنرانی، به مخالفت رهبری با ازدواج کودکان/ کودکهمسری و حمایت از تصویب قانون علیه خشونت خانگی یاد کردند.
این اولین بار نیست که بر اهمیت و ضرورت این مهم - قانون بازدارنده از خشونت علیه زنان و دختران و به تعبیر رهبری قانون سخت - تاکید میشود، از جمله به بیانات ایشان در مورخ ۱۴/۱۰/۱۴۰۱ و در دیدار مشابهی که داشتند، میتوان اشاره کرد: «با همه حرفهایی که زدیم، با همه تعریفهایی که کردیم که واقعیت هم دارد، انصاف این است که در جامعه ما در درون بعضی از خانوادهها به زنها ظلم میشود؛ مرد با تکیه بر توان جسمی خودش، چون صدایش کلفتتر است، قدش بلندتر است، بازوهایش کلفتتر است، زور میگوید به زن؛ ظلم میشود به زنها؛ خب راهش چیست؟ چه کار کنیم؟ خانواده را هم میخواهیم حفظ کنیم دیگر؛ راهش این است که قوانین مربوط به داخل خانواده آنچنان محکم و قوی باشد که هیچ مردی قادر به ظلم کردن به زنان نباشد؛ بایستی قوانین، اینجا به کمک طرف مظلوم بیایند. البته موارد اندکی هم وجود دارد که عکس قضیه [است]، یعنی خانم ظلم میکند؛ یک موارد این جوری هم داریم؛ البته کم است و بیشتر موارد آن است که قبلا گفتم. امیدواریم که انشاءالله همه این موارد اصلاح شود.»
دغدغهای که بارها و بارها و به بیانهای مختلف تکرار شده است، از جمله در دیدار اعضای شورای فرهنگی اجتماعی زنان (۱۶/۱۰/۱۳۶۹): «ما باید امروز ببینیم که زنان برای حرکت در آن مسیر مطلوب اسلام برای زن، به چه ابزار قانونی احتیاج دارند... آن را بایستی برایشان فراهم کنیم و تدارک ببینیم.»
نمونه دیگر آن در دیدار با جمعی از زنان استان آذربایجان غربی (۲۸/۶/۱۳۷۵) است که با تاکید بر اینکه اسلام اجازه نمیدهد مرد به زن زور بگوید، لزوم حمایت کامل قانون را از زنان در خانوادهها و هنگام ازدواج خاطرنشان کردند: «بعد از پیروزی انقلاب در این زمینه کارهایی شده است، اما همه دستاندرکاران کشور در مجلس، دستگاههای دولتی و همچنین مبلغان باید تمامی تلاش خود را بهکار گیرند تا کمبودهای موجود رفع شود و زنان مورد حمایت کامل و جدی قانون قرار بگیرند.»
همچنین ایشان در سومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع زن و خانواده (۱۴/۱۰/۱۳۹۰)، ضمن اشاره بر اینکه «مساله زن و خانواده برای کشور، جزو مسائل درجه یک است»، افزودند: «ما خلأهای قانونی و عادتی و سنتیِ عجیب و فراوانی داریم. گاهی اوقات خانمهایی با ما تماس میگیرند -یا از مجلس، یا از حوزه، یا از مراجعات گوناگون مردمی، یا از مراکز دیگر- و مشکلاتشان را میگویند؛ این مشکلات عمدتا مربوط میشود به مشکلات داخل خانواده. اگر زن داخل خانواده امنیت روانی داشته باشد، امنیت اخلاقی داشته باشد، آسایش داشته باشد، سکن داشته باشد، حقیقتا شوهر برای او لباس محسوب شود -همچنانکه او لباس شوهر است- و همچنانکه قرآن خواسته، مودت و رحمت بین اینها باشد و اگر «و لهنّ مثل الّذی علیهن» در خانواده رعایت شود -این چیزهایی که اصول کلی و اساسی است- آنگاه مشکلات بیرون خانواده برای زن قابل تحمل خواهد شد؛ اصلا بر اینها فائق میآید. اگر زن در آسایشگاه خود، در سنگر اصلی خود، بتواند مشکلات خودش را کاهش بدهد، بلاشک در عرصه اجتماع هم خواهد توانست.»
و نیز در دیدار جمعی از زنان فرهیخته (۲۱/۲/۱۳۹۲) بیان داشتند: «باید در قوانین، خلقیات و سنتها، شرایط به گونهای فراهم شود که زنان در سطوح مختلف معاشرتی، جنسی، فکری و خانوادگی دچار ستمزدگی نباشند... اگر فرهنگ نگاه احترامآمیز به زنان نهادینه شود، بسیاری از مشکلات جامعه حل و از زنان رفع مظلومیت خواهد شد.»
گفتنی است در یکی از دیدارهای نوروزی کارگزاران نظام با رهبری که حضور داشتم شاهد بودم ایشان با این مضمون اشاره داشتند: «وکیل و وزیر شدن زنان هم خوب است، اما مهمتر از آن، ظلمی است که به زنان در خانه میرود و باید جلوی آن گرفته شود و خانمی با تحصیلات دکترا را مثال زدند که خبر دارند مرتب از همسرش کتک میخورد و این پذیرفته نیست.»
که البته بعدا در خبر منتشره از صحبتهای ایراد شده، این قسمت محذوف بود.
مرور این تاکیدات مکرر که خطاب آن مشخصا به دولتها و مجالس قانونگذاری بوده، از آن روست که بار دیگر تسریع در تصویب لایحهای که بیش از یک دهه بهطول انجامیده، به این مجلس یادآوری شود.
آیا با بیانات اخیر عذر و بهانهای برای شانه خالی کردن مجلس از بررسی و تصویب با قید فوریت لایحه، پذیرفتنی است؟ و زین پس چگونه میتوان ترک فعل، بیعملی و بیاعتنایی را توجیه کرد؟ دیگر با چه زبانی و برای بار چندم به یک موضوع باید توجه داده شود؟!
نمایندگان محترم اگر نظر رهبری را فصلالخطاب میدانید؛ بسمالله! آب دستتان است بگذارید زمین و قانون ارتقای امنیت زنان را به مناسبت بزرگداشت مقام زن و روز مادر مصوب و به زنان و دختران ایران هدیه کنید. برای وقت کشی و تعلل زمانی نمانده و فرصتهایتان چونان ابر بهاری در گذر است.