با جستجویی ساده در بخش جذب آگهی برخی از پلتفرمهای شناخته شده، با گزینهای به نام «تبلیغات جانمایی» مواجه میشویم که صراحتاً اشاره به این موضوع دارد که اشیا و محصولات به کار رفته در یک پلان، بهصورت اتفاقی در قاب قرار نگرفتهاند و احتمالا قراردادی تبلیغاتی پشت آن است. با همین منطق آیا میتوان پذیرفت تعدد نماهای استفاده از یک برند خاص از «سیگار» در یک سریال و استفاده مکرر ستاره اصلی سریال از آن، اتفاقی بوده است؟
فرارو- تعدد نماهای مربوط به استعمال سیگار توسط کاراکترهای اصلی فیلمها و سریالها، هرچند زمانی بهعنوان یک معضل فرهنگی محل انتقاد بود اما گویی حالا به فرصتی برای تبلیغات و جذب اسپانسر تبدیل شده است!
به گزارش فرارو، درباره تأثیر تبلیغ نامحسوس برخی محصولات در فیلمها و سریالها روایتهای اغراقشده بسیاری وجود دارد که بهسختی میتوان همه آنها را تأیید کرد اما واقعیت این است که اصل تأثیر نمایش مکرر یک محصول یا یک رفتار در فیلمها و سریالها بر ناخودآگاه مخاطب را نمیتوان کتمان کرد.
همیشه استعمال دخانیات در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی با نقدهایی همراه بوده است و دغدغهمندان هم در این زمینه هشدارهایی دادهاند و گاهی حتی برخی سیاستگذاران از آن سوی بام افتاده و دستور صادر کردهاند که نمایش هرگونه استعمال سیگار در فیلمها و سریالها مشمول ممیزی میشود!
اما این ممنوعیتهای هیجانی هیچگاه ادامهدار نبوده است. به هر حال آثار نمایشی از آنجایی که همه مخاطبان در سنین مختلف را در برمیگیرند، طبیعا باید در پرداخت یک سری موارد دقت بیشتری به خرج دهند. اما نه تنها این اتفاق نمیافتد که حالا کار به مرحله رسیده که فراتر از نمایش سیگار کشیدن، شاهد تبلیغ برند یک سیگار در یک سریال خانگی هستیم.
گزارش حاضر، روایت «فرارو» از چالش فرهنگی نمایش سیگار در فیلمها و سریالها از دهههای گذشته تا به امروز است؛ چالشی که حالا با ورود این جریان به فاز تبلیغات، شکل متفاوتتری هم به خود گرفته است.
یکی از معضلات همیشگی فیلم و سریالها در سینمای ایران استفاده از دخانیات و مشخصا سیگار بوده است. ماجرا به سالها قبل میگردد، روزگاری که در تلویزیون استعمال دخانیات ممنوع بود و در سریالهایی مثل «خط قرمز» هم به شکل محدود یکی دو تا از بازیگران سیگار میکشیدند. اما هر چه جلوتر آمدیم اوضاع بدتر شد.
مثلا در مجموعه «بزنگاه» مصرف مواد مخدر هم نشان داده میشد. یا در مجموعههای «آنام» و «گمشدگان» هم دوباره شاهد دیدن چنین تصاویری بودیم.
نکته جالب توجه این است که در سال ۹۰ صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس مصوبه ستاد کشوری کنترل دخانیات، موظف به انجام اقدامات لازم برای عدم نمایش مصرف دخانیات توسط بازیگران در فیلمها و سریالهای ایرانی و خارجی شدند.
این قانون مدت کوتاهی هم اجرا شد، اما رفته رفته به فراموشی سپرده شد. از آنجایی که همیشه با این چالش دست به گریبان بودهایم، در سال ۹۵ هم معاون اجتماعی وزیر بهداشت از افزایش ۴ برابری مصرف دخانیات در فیلمهای سینمایی توسط زنان و افزایش ۱۰ درصدی توسط مردان خبر داد.
حتی آن زمان این خبر هم تایید شد که وزرات بهداشت و درمان، تعاملاتی با سازمان سینمایی داشته است که استفاده از دخانیات در فیلمها کمتر شود.این محدودیتها و حساسیتها به اندازهای بود که وقتی مهران مدیری در یک نشست رسمی در مقابل دوربین رسانهها سیگاری روشن کرد، تصاویر آن ارزش خبری پیدا کرد و رسانهها بهصورت ویژه به آن پرداختند و حتی نقدش کردند.
همچنین حدود دو ماه قبل، محسن قائمینسب (قائم مقام ساترا) اعلام کرد که نمایش استعمال دخانیات و سیگار در آثار نمایشی محدودیت دارد و طبق قانون این محدودیتها اعمال میشود.
اما با همه این هشدارها و محدودیتها، در چند سال اخیر شاهد سیگار کشیدن بازیگران مختلف در سریالهای شبکه خانگی بودیم و هستیم که هر طور شده به شکل تبلیغات جانمایی از طریق بازیگران شاخص اتفاق میفتد.
سیگار کشیدن یک سری از بازیگران در فیلم و سریالها تبدیل به تصاویر به یادماندنی و جذابی برای مخاطبان میشود. در این زمینه نمونههای زیاد خارجی و ایرانی وجود دارد. مثلا تصویر کلینت ایستوود در فیلم «خوب، بد، زشت» یا مارلون براندو در فیلم «اتوبوسی به نام هوس» این نمونهها به شمار میروند.
زمانی که سریال «شهرزاد» پخش میشد، استایل سیگار کشیدن شهاب حسینی در این مجموعه به شکلی بود که مخاطبان دربارهاش صحبت میکردند. در چند سال اخیر که نظارت سفت و سختی روی این موضوع نبوده است و فقط هر از گاهی یک مقام مسئول در این باره صحبت میکند که استعمال دخانیات باید کمتر شود.
به همین دلیل استفاده از سیگار در سریالهای شبکه خانگی بیش از پیش دیده شده است. محسن تنابنده در سریال «رهایم کن»، شهاب حسینی و هادی حجازیفر در مجموعه پربیننده و محبوب «پوست شیر»، رضا عطاران، حسن معجونی و کاظم سیاحی در سریال «دفتر یادداشت»، جواد عزتی در مجموعه «زخم کاری»، طناز طباطبایی در «یاغی» و امیر جعفری در سریال «مرداب» و... همگی نمونههایی به حساب میآیند که بیش از اندازه از سیگار استفاده کردهاند.
نکته جالب اینکه اکثر سازندگان این آثار، استعمال سیگار را به فرآیند پرداخت شخصیت ارجاع میدهند اما مشخص نیست چرا این فعل تبدیل به وجه مشترکی از شخصیتها با خاستگاه و فرهنگ و نگاه متفاوت در فیلمها و سریالها تبدیل شده است و اساسا گاهی سوال جدی همین است که کارکرد استفاده از سیگار در یک سکانس و موقعیت خاص، از نظر دراماتیک چه میتواند باشد؟
یکی از فرضیههایی که در گذشته مطرح میشد این بود که اگر استعمال سیگار توسط شخصیتهای منفی در فیلم و سریالها اتفاق بیفتد و مخاطب کم سن و سال به تماشای آن بنشیند آنقدرها هم بد نیست، چون یک شخصیت منفی این کار را انجام میدهد، اما این روزها شاهد سیگار کشیدنِ شخصیتهایی مثل پلیس هم هستیم که در مجموعه محبوب «پوست شیر» نمونهاش را دیدیم.
یا در سریال «گناه فرشته» که ماجرا از این حرفها هم فراتر رفته است و شهاب حسینی در نقش حامد تهرانی که وکیلی به نام است، به تبلیغ یک برند سیگار میپردازد. یک دورهای استفاده از فحش و الفاظ زشت را برای فیلم و سریالها قدغن کرده بودند، اما الان علاوه بر هر گونه فحش، سیگار کشیدن هم آزاد است.
نکته جالبتر این است که با جستجویی ساده در بخش جذب آگهی برخی از پلتفرمهای شناخته شده، با گزینهای به نام «تبلیغات جانمایی» مواجه میشویم که صراحتاً اشاره به این موضوع دارد که اشیا و محصولات به کار رفته در یک پلان، بهصورت اتفاقی در قاب قرار نگرفتهاند و احتمالا قراردادی تبلیغاتی پشت آن است. با همین منطق آیا میتوان پذیرفت تعدد نماهای استفاده از یک برند خاص از «سیگار» در یک سریال و استفاده مکرر ستاره اصلی سریال از آن، اتفاقی بوده است؟