در سال ۱۸۲۴، زمانی که ویلیام باکلند، اولین استاد زمین شناسی دانشگاه آکسفورد، یافتهای خود را در مورد «مگالوسور-Megalosaurus» اولین دایناسوری که به صورت علمی توصیف شد، ارائه کرد، دنیای علم برای همیشه تغییر کرد.
کشف مگالوسور، موجود بزرگ و گوشتخوار که فسیلهای آن در آکسفوردشایر انگلستان یافت شد، زمینه را برای عصر جدیدی از درک زندگی ماقبل تاریخ سیاره ما فراهم کرد. شواهد نشان میداد که این موجود احتمالاً دوزیست و به اندازه یک فیل بزرگ است.
به گزارش خبرآنلاین، قبل از کشف پیشگامانه باکلند، استخوانهای بزرگی که قدمت آنها به اواخر دهه ۱۶۰۰ باز میگشت، دانشمندان را متحیر کرده بود. این بقایا اغلب به اشتباه به فیلهای جنگی رومی یا انسانهای غول پیکر نسبت داده میشد. با توصیف مگالوسور، توضیحی جدید و قابل قبولتر برای این یافتههای گیج کننده ارائه شد.
تا سال ۱۸۴۲ اصطلاح «دایناسور» که امروزه به طور اتفاقی آن را میگوییم، اصلا وجود نداشت. زمانی که ریچارد اوون، زیست شناس و دیرینه شناس انگلیسی، متوجه ویژگیهای مشترک بین مگالوسور و سایر موجودات مشابه، یعنی ایگوانودون و هیلائوسور شد، باعث شد که او اصطلاح «دایناسور» را ابداع کند و نامی برای این دسته جدید از موجودات بگذارد.
فراتر از محدودیتهای تحقیقات علمی، مگالوسور در فرهنگ عامه نیز جای خود را به جای گذاشت. اینگونه حتی در رمان کلاسیک چارلز دیکنز به نام «خانه تیره» به نمایش درآمد و در سال ۱۸۵۴ به عنوان یک مدل در اولین پارک دایناسورها در جهان در کاخ کریستال لندن قرار گرفت.
امروزه، دیرینهشناسی از زمان باکلند به سرعت تکامل یافته است. در این زمان، حدود ۱۰۰۰ گونه دایناسور شناسایی شد و همچنان هر سال حدود ۵۰ گونه جدید به این فهرست اضافه میشود. همچنین ظهور فناوریهای جدید، مانند سیتیاسکن، این امکان را داد که برای درک این موجودات با شکوه، عمیقتر کاوش شود. تایید شده است که دایناسورها دارای پر بوده و آنها را به عنوان اجداد مستقیم پرندگان معرفی میکند.
دویستمین سالگرد نامگذاری اولین دایناسور گواهی بر پیشرفت ما در شناخت این موجودات باستانی است و همینطور لحظه مهم برای تأمل در مورد تأثیر ماندگار آنها نه تنها بر علم، بلکه بر فرهنگ ما انسانها است.