مشاهده میشود که از زمان اجرای قانون جوانی جمعیت و فرزندآوری نه تنها زاد و ولد بیشتر نشده که کمتر هم شده است و جالب اینکه مرگ و میر هم بیشتر شده و از ۳۱۴ هزار نفر در ۹ ماهه اول سال ۱۴۰۱ به ۳۲۲ هزار نفر افزایش یافته است که جمعا افزایش سالانه جمعیت (زاد و ولد منهای مرگ و میر) ۴درصد کمتر شده است و رشد سالانه جمعیت از حدود ۰/۵۹ درصد در سال ۱۴۰۱ به ۰/۵۶ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است که رقم قابلتوجهی است. البته اگر مهاجرت را هم درنظر بگیریم وضعیت حتی از این هم که به نظر میرسد، نگرانکنندهتر میشود و به نظر میرسد که ما با تشدید مرگ و میر هم مواجه شدهایم.
عباس عبدی در اعتماد نوشت: از همان سال ۱۳۹۳ که سیاستهای کلی جمعیت ازسوی مقام رهبری ابلاغ شد، نوعی مخالفت با این رویکرد نزد برخی کارشناسان جمعیتی مشاهده شد. گرچه گروهی از جمعیتشناسان هم نسبت به کاهش رشد جمعیت نگران بودند.
در واقع مخالفان دلایل خود را داشتند، چراکه رشد جمعیت در آن مقطع برابر ۱/۲۴ درصد (در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵) بود و این رشدی خوب و متعارف بود و برای ایران جوابگو بود. بنده هم گرچه آن رشد را کم نمیدانستم ولی برداشتم این بود که موضوع رشد جمعیت در حال تبدیل شدن به مسالهای مهم است. در واقع سرعت کاهش آن در ایران به ویژه از سال ۱۳۹۰ به بعد بیش از حد قابل انتظار و حتی غیرمتعارف بود. از این رو به نظرم میرسید که یک جای کار مشکل دارد که با این وضعیت مواجه شدهایم. البته کاهش رشد جمعیت مفروض و طبیعی بود ولی طی یک روند متعارف ولی نه با این شیب زیاد که در جامعه متعارف دیگری تاکنون مشاهده نشده است، به همین دلیل با طرح مساله جمعیت همدلی میکردم و به نحوی که برخی کارشناسان این حوزه نیز به همراهی من با این موضوع نقد داشتند. البته نگاه من به مساله متفاوت بود. معتقد بودم که حتما یک جای کار ایراد دارد که این کاهش با شیب تند در حال رخ دادن است و معتقد بودم آن عواملی که این مشکل را سرعت بخشیدهاند، پیامدهای دیگری هم دارند و مشکلات دیگری را هم ایجاد میکنند.
در هر حال این مساله در مجلس و دولت قبل در دستور کار قرار نگرفت، ولی مجلس کاملا استصوابی آن را در دستور کار خود قرار داد بدون اینکه درک علمی و درستی از مساله داشته باشد. قانونی نوشتند که نه تنها به لحاظ اخلاقی مورد تردید است، بلکه به لحاظ منطقی و اقتصادی نیز مردود است. تمام کشور و اقتصاد را با تحمیل تورم بالا بسیج کردند که فرزندآوری را افزایش دهند. نتیجه کاملا معکوس شده است و حتی با جلوگیری از انتشار متعارف آمار زاد و ولد، آن را هم عملا از سفره پژوهش و اطلاع مردم حذف کردند و به صورت قطرهچکانی در لابهلای مطالب دیگر یکی، دو رقم را منتشر میکنند. آخرین آمار منتشر شده دو رقم درباره تعداد متولدین و فوتیهای ۹ ماهه ابتدایی سال است. برای آنکه درک بهتری از تحولات جمعیتی پیدا کنیم، تعداد متولدین را از سال ۱۳۹۹ تاکنون مینویسم.
مشاهده میشود که از زمان اجرای قانون جوانی جمعیت و فرزندآوری نه تنها زاد و ولد بیشتر نشده که کمتر هم شده است و جالب اینکه مرگ و میر هم بیشتر شده و از ۳۱۴ هزار نفر در ۹ ماهه اول سال ۱۴۰۱ به ۳۲۲ هزار نفر افزایش یافته است که جمعا افزایش سالانه جمعیت (زاد و ولد منهای مرگ و میر) ۴درصد کمتر شده است و رشد سالانه جمعیت از حدود ۰/۵۹ درصد در سال ۱۴۰۱ به ۰/۵۶ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است که رقم قابلتوجهی است. البته اگر مهاجرت را هم درنظر بگیریم وضعیت حتی از این هم که به نظر میرسد، نگرانکنندهتر میشود و به نظر میرسد که ما با تشدید مرگ و میر هم مواجه شدهایم و احتمالا در سالهای آینده امید به زندگی به علت مسائل تغذیه و بحران در نظام درمان و دارو و نیز تنشهای روانی- اجتماعی افزایش پیدا کند.
خب اینهایی که نوشتم را تاکنون بارها و بارها نوشتهام، فقط اطلاعات جدید بسیار اندک مربوط به ۹ ماهه امسال به آن اضافه شده که نشان میدهد وضعیت فرزندآوری نه تنها بهتر نشده، بدتر هم شده است. در این زمینه پیشنهاد مشخصی دارم که در یادداشت بعدی تقدیم میشود.