با وقوع بحران کرونا و رکود متعاقب آن، فدرالرزرو سطح نرخ بهره را بهشدت کاهش داد و با تسهیل مقداری به جنگ رکود رفت؛ در این شرایط بانکها به جز سرمایهگذاری در اوراق قرضه خزانهداری گزینههای زیاد دیگری در اختیار نداشتند.
برنامه اصلاح نظام بانکی ایران بیش از یک دهه است که آغاز شده و همچنان ادامه دارد. به نظر میرسد برای جلوگیری از طولانیتر شدن این فرآیند، نیازمند یک چارچوب عملی و برنامه زمانی هستیم. تجربههای جهانی میتواند در این خصوص مفید باشد. به دنبال افزایش نرخ بهره سیاستی در آمریکا، چند بانک نسبتا بزرگ دچار ورشکستگی شدند و نگرانیها نسبت به گسترش بحران در اقتصاد این کشور افزایش یافت.
به گزارش دنیای اقتصاد، فدرالرزرو با یک برنامه مشخص وارد عمل شد و با انجام اقداماتی از گسترش بحران جلوگیری کرد. اگرچه به نظر میرسد چالشهای نظام بانکی آمریکا به پایان نرسیده است، اما برخی کارشناسان معتقدند فدرالرزرو موفق شده است بحران را از نظام بانکی دور کند. این سیاست میتواند بهعنوان تجربهای مناسب مورد توجه سیاستگذاران سایر کشورها قرار بگیرد. تامین منابع نقدی در ازای اصلاحات موثر، داشتن یک برنامه عملیاتی و زمانی مشخص و ضربتی بودن آن باعث شد که این اصلاحات اثرگذار شود.
اقتصاد جهان سال۲۰۲۳ را به خوبی آغاز نکرد و ورشکستگی ۳بانک به نسبت بزرگ آمریکایی، اقتصاد جهان را برای مدتی در بهت فرو برد. درحالیکه بیم آن میرفت این بحران مشابه تجارب گذشته به بحران فراگیری تبدیل شود، پس از گذشت ۱۰ماه از ورشکستگی بانک سیلیکونولی و آغاز این بحران، دیگر خبری درباره آن به گوش نمیرسد. به نظر میرسد دیگر کسی شک ندارد که بحران پایان یافته است و میتوان ورشکستگی این سه بانک را زیر ذرهبین قرار داد. از بحران بانکی۲۰۲۳ چه درسهایی میتوان گرفت؟ پایان این بحران چه درسهایی برای سیاستگذار ایرانی دارد؟
سال۲۰۲۳ را میتوان سالی نامید که آمریکا اعتماد خود به بانکهایش را از دست داد. در آغاز فصل بهار، چند بانک با ابعاد قابل توجه و ترازنامههای قابل اعتماد، به شکل پیدرپی و ناگهانی سقوط کردند. بانکهای سیلیکونولی، سیگنچر و فرست ریپابلیک سه بانکی بودند که در این بحران ورشکسته شدند. نکته قابل توجه این بود که این بانکها در یک محدوده جغرافیایی قرار نداشتند و ورشکستگی آنها از یک دلیل واحد نشأت نمیگرفت. این خبر بازارهای مالی را ناآرام کرد، صنعت بانکداری را تحت تاثیر قرار داد و افکار عمومی را نگران ساخت. در این دوران نگرانیها مبنی بر سرایت بحران به سایر بخشهای اقتصاد افزایش یافت؛ اما دقیقا چه اتفاقی برای این بانکها افتاده بود؟ و شاید مهمترین سوال همه این باشد که آیا بحران بانکی سال۲۰۲۳ پایان یافته است؟ «دنیایاقتصاد» در این گزارش مرور کوتاهی بر این بحران، آثار و درسهای آن انجام داده است. قاطعیت سیاستگذار در برخورد با بانکهای ورشکسته و تلاش برای هر چه سریعتر حل کردن چالش بهوجود آمده، دو درس است که سیاستگذار پولی در ایران باید از بحران بانکی ۲۰۲۳ بیاموزد.
بانک در تاریخ آمریکا نقش قابل توجهی داشته و دارد. بانکهای کوچک و متوسط مدتهاست که ستون فقرات آمریکا محسوب میشوند. آنها پیوندهای محکمی با جوامع محلی خود دارند و از قابلیتهایی برخوردارند که والاستریت و بانکهای بزرگ مانند جیپیمورگان از انجام آنها ناتوانند. به گفته گلدمنساکس، بانکهای کوچک مسوول پرداخت ۷۰درصد تسهیلات اعطاشده به مشاغل کوچک هستند. کسبوکارهای کوچک بخش مهمی از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را تشکیل میدهند و تقریبا نیمی از نیروی کار این کشور در آنها مشغول بهکارند. قبل از تاسیس فدرالرزرو، ایالتها جواز بانکها را صادر میکردند و این جواز تنها به یک شعبه محدود میشد. این مساله موجب میشد تا صحنهای شگفتانگیز از زندگی آمریکایی ایجاد شود؛ هر شهر کوچکی در آمریکا یک تالار شهر، یک کلیسا و یک بانک داشت.
بر اساس آمارها، در دهه۱۹۲۰ حدود ۳۰ هزار بانک در سرتاسر آمریکا وجود داشت. از همان دوران، یکی از صحنههای رایج در نظام بانکی آمریکا، هجوم سپردهگذاران برای برداشت سپردههایشان به دنبال شایعه ورشکستگی بانکها بود. این هجوم باعث تخلیه ذخایر نقدی بانک میشود و مدیران آن را مجبور میکند تا داراییهایشان را به هر قیمت نازلی بفروشند تا تقاضای سپردهگذاران را پاسخ دهند. این وضعیت گاهی با شدت بیشتری رخ میداد و درنهایت به تشکیل فدرالرزرو منجر شد تا بانکها از خطر این هجومهای پیدرپی در امان بمانند. با این حال به نظر میرسد با گذشت ۱۱۰ سال از تاسیس فدرالرزرو، این تهدید به قوت خود باقی است و نظام بانکی ایالات متحده همچنان دربرابر تهدید قدیمی آسیبپذیر به نظر میرسد.
با وقوع بحران کرونا و رکود متعاقب آن، فدرالرزرو سطح نرخ بهره را بهشدت کاهش داد و با تسهیل مقداری به جنگ رکود رفت. در این شرایط بانکها به جز سرمایهگذاری در اوراق قرضه خزانهداری گزینههای زیاد دیگری در اختیار نداشتند. به این ترتیب این اوراق سهم بیشتری از داراییهای بانکها را به خود اختصاص داد. با نزدیک شدن تورم به سطوح دو رقمی در سال۲۰۲۲، فدرالرزرو مجبور شد تصمیم سختی بگیرد. افزایش نرخ بهره و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی برای جلوگیری از خارج شدن قیمتها از کنترل، خلاصه سیاستهای این دوره فدرالرزرو است. اما با هر افزایش نرخ بهره فدرالرزرو، اوراق بهادار بلندمدت خزانهداری ارزش خود را از دست دادند؛ این پدیده با عنوان ریسک نرخ بهره شناخته میشود.
این به معنای افت ارزش دارایی بانکها است. در عین حال، به علت افزایش نرخ بهره، بانکها مجبور بودند تا با نرخ بیشتری به مشتریان سود بپردازند. این وضعیت بانکها را مجبور کرد تا برای اطمینان از داشتن وجوه نقد کافی و با نرخهای بسیار بالاتر از گذشته، از فدرالرزرو بیشتر وام بگیرند. این یکی از دلایل سقوط بانکها در بهار بهشمار میرود و درست در زمانی که ارزش دارایی بانکها در ترازنامه بهشدت کاهش یافته بود بیثباتی را برای آنها رقم زد. این موضوع باعث شد تا سپردهگذاران بیشتری در بانکهای دیگر از ترس اینکه جای پولشان امن نیست، اقدام به برداشت سپردههای خود کنند. نمود بیرونی این فرآیند خود را در ورشکستگی سه بانک آمریکایی به نمایش درآورد.
فدرالرزرو در واکنش به این بحران، مقادیر قابل توجهی پول نقد را در اختیار بانکهای ورشکسته قرار داد و برای سایر موسسات در حال مبارزه با ورشکستگی تسهیلات ویژه فراهم کرد. این امر باعث آرامش سرمایهگذاران شد و از سرایت نگرانی به مشتریان سایر بانکها جلوگیری کرد. در ادامه وزیر خزانهداری آمریکا با مذاکره با چند بانک بزرگ این کشور، واگذاری داراییها و بدهیهای بانکهای ورشکسته به این بانکهای ورشکسته را ترتیب داد و به نوعی به این بحران فیصله بخشید.
در واقع، سیاستگذار و ناظر پولی، ضمن پایبندی به قوانین ورشکستگی، به سرعت بانکهای ورشکسته را از چرخه پولی خارج و در اسرع وقت به داراییها و تعهدات آنها رسیدگی کرد. با این حال تا مدتها بسیاری همچنان بر این نظر بودند که برای اعلام پایان این بحران همچنان زود است و برای اظهارنظر قطعی باید مدت بیشتری منتشر ماند.
با این حال بیش از ۱۰ ماه از آن بحران میگذرد و اکنون با اطمینان بیشتری میتوان پایان آن را اعلام کرد. شاید مهمترین درس از این بحران را میتوان نیاز به استانداردی جدید برای ترکیب داراییها و بدهیهای بانکها دانست. به نظر میرسد کیفیت داراییهای بانکی به شاخصی جدید احتیاج دارد و تا بتوان از احتمال تغییر ارزش آن چشمانداز بهتری بهدست آورد.
این بحران برای نظام بانکی ایران نیز درسهایی دارد. قاطعیت سیاستگذار با بانکهای ورشکسته یکی از مهمترین نکاتی است که میتوان آن را برای نظام بانکی کشور در نظر گرفت. از طرفی سرعت انجام این اصلاحات و اجتناب از فرسایشی شدن آن در نهایت دو درس مهمی بهشمار میرود که سیاستگذار پولی باید آن را از فدرالرزرو و بحران۲۰۲۳ بیاموزد.