پس از حمله به پایگاه آمریکاییها در شمال شرقی اردن، در شامگاه ۸ بهمن ماه، واکنش اغلب مقامات آمریکا و به ویژه سناتورهای جمهوری خواه با اتهام زنی و ادعا علیه ایران همراه بود. این اتهامات مبتنی بر این فرضیه بود که حمله شبه نظامیان به مواضع آمریکا، تحت حمایت ایران رخ داده است. قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین ایران، در گفتگو با فرارو، ضمن تحلیل این حمله و پیامدهای آن تاکید کرد ایالات متحده دو گزینه حمله نظامی مستقیم علیه ایران و حمله به مواضع شبه نظامیان منطقه را روی میز قرار داده اند که با توجه به حساسیتهای شرایط موجود، احتمالا گزینه اصلی مورد نظر دولت بایدن، حمله به شبه نظامیان منطقه خواهد بود.
فرارو-شامگاه یکشنبه، ۸ بهمن ماه، خبرحمله به پایگاه آمریکا در اردن، توسط فرماندهی مرکزی ایالات متحده، سنتکام اعلام شد. بر اساس اطلاعات اولیهای که سنتکام منتشر کرد، در این حمله که از طریق پهپاد انتحاری علیه پایگاهی در شمال شرق اردن انجام شده، در نزدیکی مرز سوریه سه سرباز آمریکایی کشته و ۳۴ نفر نیز مجروح شدند.
به گزارش فرارو، در گزارشهای تکمیلی رسانههای آمریکایی از این واقعه، محل دقیق حمله، پایگاه برج ۲۲ اعلام شده که از موقعیت راهبردی مهمی برخوردار است و در نزدیکی مرز با سوریه و عراق قرار دارد.
واکنشها به این حمله بسیار گسترده بود. جو بایدن رئیس جمهور آمریکا، در بیانیهای اعلام کرد: «شب گذشته در جریان حمله پهپادهای بدون سرنشین به نیروهای ما در شمال شرقی اردن در نزدیکی مرز سوریه، سه سرباز آمریکایی کشته و بسیاری زخمی شدند. در حالی که هنوز در حال جمعآوری حقایق این حمله هستیم، میدانیم که این حمله از سوی گروههای شبه نظامی تحت حمایت ایران که در سوریه و عراق فعالیت میکنند، انجام شده است. ما به تعهد برای مبارزه با تروریسم ادامه خواهیم داد و شک نکنید که همه افراد مسئول را در زمان و به روشی که خودمان انتخاب میکنیم، مورد بازخواست قرار خواهیم داد.»
بایدن در پیام خود صراحتا مدعی شد گروههایی که به نیروهای آمریکایی حمله کرده اند تحت حمایت ایران قرار دارند، اما بایدن تنها شخصی نیست که چنین ادعایی را مطرح کرده است، لوید آستین وزیر دفاع آمریکا (رئیس پنتاگون) نیز دقایقی پس از وقوع این حمله، مدعی شد: «شبه نظامیان تحت حمایت ایران مسئول حملات مستمر به نیروهای آمریکایی هستند و ما در زمان و مکان مورد نظر خود پاسخ خواهیم داد. رئیس جمهور و من حملات به نیروهای آمریکایی را تحمل نخواهیم کرد و ما تمام اقدامات لازم را برای دفاع از ایالات متحده، نیروها و منافع خود انجام خواهیم داد.»
به جز بایدن و حلقه نزدیکان وی در حزب دموکرات، رقیب انتخاباتی بایدن نیز واکنش بسیار تندی نشان داد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، حمله پهپادی به پایگاه نظامیان این کشور و کشته شدن سه عضو ارتش را «یک روز هولناک» برای آمریکا خواند و در یک پست فیسبوکی نوشت: «حمله گستاخانه به نظامیان ایالات متحده، یکی دیگر از پیامدهای وحشتناک و مصیبتبار ضعف و تسلیم شدن جو بایدن است. سه سال پیش، به لطف سیاست فشار حداکثری من، ایران ضعیف، درهمشکسته و تحت کنترل بود و ایران بهسختی میتوانست دو دلار گیر بیاورد تا به گروههای نیابتی خود بدهد. دولت جو بایدن میلیاردها دلار، به ایران داد.»
سناتورهای جمهوری خواه و فعالان این حزب که ماههاست در حال اعمال فشار بر بایدن هستند نیز در واکنش به این حمله از یک سو بایدن را بی صلاحیت قلمداد کردند و از سوی دیگر بر لزوم حمله متقابل علیه ایران تاکید کردند. جان کورنین، سناتور جمهوری خواه از جمله افرادی بود که صراحتا توییت زد: «تهران را بزنید!» سناتور، تام کاتن نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «باید با واکنش نظامی ویرانگر در داخل ایران و در سراسر خاورمیانه به حمله ایران پاسخ بدهیم.» لیندسی گراهام، سناتور جمهوری خواه نیز نوشت: «سیاست بایدن در قبال ایران شکست خورده و باعث شده بیش از ۱۰۰ حمله علیه نیروهای ما در منطقه انجام شود. من از دولت بایدن میخواهم به انتقام از کشتهشدن سربازان ما و همچنین به منظور تامین بازدارندگی، به اهدافی در داخل ایران حمله کند.»
با وجود این که آمریکاییها مدعی حضور ایران در پشت صحنه این حمله هستند، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد صراحتا اعلام و تاکید کرد ایران هیچ ارتباطی با این حملات ندارد. ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز در این باره گفت: «جمهوری اسلامی ایران از ابتدای بحران جاری غزه، مکررا نسبت به خطر گسترش دامنه درگیری در منطقه به دلیل ادامهی حملات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و نیز پشتیبانی همه جانبهی آمریکا از نسلکُشی فلسطینیان در غزه و کرانه باختری هشدار داده و نقض پایدار و مکرر حاکمیت ملی عراق و سوریه توسط نیروهای آمریکایی و بمبارانها و انجام حملات علیه گروهها و مردم عراق، سوریه و یمن را تشدید کننده این چرخه بیثباتی میدانست. گروههای مقاومت منطقه در تصمیمات و اقدامات خود از ایران دستور نمیگیرند و ایران در تصمیمات آنها برای نحوهی حمایت از ملت فلسطین و یا دفاع از خود و مردم کشورشان در برابر هر گونه تجاوز و اشغالگری دخالتی ندارد.» سید مجید میراحمدی معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور نیز، با بیان اینکه جمهوری اسلامی هر کجا و در هرصحنهای اقدامکننده باشد با شجاعت اعلام میکند، تأکید کرد: «انتساب حملات مشروع رزمندگان عراقی و یمنی به ایران مغرضانه است.»
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که آیا این حمله به افزایش درگیریها در منطقه و به ویژه حمله ایالات متحده علیه ایران منتهی خواهد شد و چرا سیر تحولات منطقه از آغاز جنگ غزه تا کنون روز به روز به سمت تنشهای بیشتری در حرکت است؟ قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین ایران در یونان و مالزی و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
قاسم محبعلی به فرارو گفت: «پیشتر هم گفته ام که یکی از احتمالات جنگ غزه، توسعه جنگ خواهد بود. این احتمالی است که اکنون رو به افزایش است. وقتی که نیروهای آمریکایی کشته میشوند، طبیعیترین موضوع این است که آمریکا نسبت به این واقعه واکنش نشان دهد. ممکن است این واکنش مستقیما نسبت به ایران باشد یا نسبت به گروههای منتسب و متحد با ایران. این دو گزینه برای ایالات متحده روی میز است، اما محتملترین گزینه این است که آمریکاییها باز هم به گروههای منتسب به ایران حمله کنند نه مستقیما به خود ایران. به خصوص در سالی که انتخابات امریکا برگزار میشود، ورود تمام عیار به جنگ، به ضرر ایالات متحده است.»
وی افزود: «شاید شبه نظامیان امیدوارند شبیه به همان اتفاقی که در افغانستان رخ داد و حضور طالبان منتهی به خروج آمریکا از منطقه شد، اکنون نیز آمریکا از عراق و سوریه خارج شود. اما این نوع آمال و آرزوهای گروههای شبه نظامی در منطقه، لزوما تحقق پذیر نیست. تصور گروههای حاضر در عراق و سوریه از حمله به آمریکا دقیقا خروج آمریکا از منطقه است، اما در نهایت، این نوع رفتار نمیتواند به مردم فلسطین هم کمک شایانی کند.»
سفیر پیشین ایران در مالزی و یونان گفت: «طی چهل و پنج سال اخیر، سیاست اعلام شده توسط کشور ما این بوده که مایلیم ایالات متحده از منطقه خارج شود. اما اتفاقاتی که رقم میخورد همواره باعث شده که حضور آمریکا در منطقه نسبت به سالهای دهه ۱۹۸۰، افزایش پیدا کند، تا پیش از این دوران و در دهه ۱۹۷۰، فرماندهی مرکزی ایالات متحده، در منطقه حضور نداشت، ولی بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران، آمریکا به منطقه اضافه شد. قدرت و امکانات اصلی ایالات متحده، در نیروی دریایی است و کمتر کشوری در حوزه قدرت نیروی دریایی با آمریکا برابری میکند. ایالات متحده بیش از ۱۰ ناو هواپیمابر دارد و بنابراین، قدرت نظامی آمریکا در آبهای منطقه از خلیج فارس و دریای عمان تا دریای سرخ و خلیج عدن، را نمیتوان نادیده گرفت. بحث شرایط آمریکا در جنگهای زمینی کاملا متفاوت است. تجربه آمریکا در جنگ با عراق و افغانستان را دیدیم و دشواری این نوع حمله برای آمریکا در خاک کشورهای منطقه را نیز میدانیم. اما آمریکا گزینه حمله جراحی «Surgical strike» را نیز دارد. حمله جراحی، یک نوع حمله نظامی است که هدف آن صدمه زدن تنها به یک هدف نظامی قانونی است، آن هم بدون هیچ آسیب جانبی یا حداقل آسیب جانبی به سازههای اطراف، وسایل نقلیه، ساختمانها یا زیرساختهای عمومی و تاسیسات عمومی.»
وی افزود: «ایالات متحده، جریان انرژی، آبراههای بین المللی، جریان تجارت و ... را تحت نظر دارد و امنیت و منافع غرب به امنیت آبراهها و امنیت تجارت بین المللی وابسته است. دریای سرخ، خلیج فارس و کانال سوئز از اهمیت زیادی برای آمریکا برخوردارند و تهدید هر یک از این موارد به معنای تهدید مستقیم آمریکا و اروپا است. در دستورالعملهای ارتش آمریکا مواردی است که نشان میدهد در چه شرایطی، ارتش آمریکا میتواند وارد جنگ شود و یکی از این موارد همین تهدید شدن است. البته هر نوع حمله به دستور رئیس جمهور آمریکا نیاز دارد. اگر امنیت انرژی، آبراهها و نیروهای آمریکایی و حتی امنیت اسرائیل در منطقه به خطر بیفتد، آمریکا میتواند مستقیما واکنش نشان دهد و به تنها چیزی که نیاز دارد، دستور و فرمان مستقیم ریاست جمهور است و در غیر این صورت کنگره وارد عمل میشود. هرچند من معتقدم اکنون احتمال بیشتر، نه احتمال قطعی این است که، چون از یک سو دموکراتها سر کار هستند و از سوی دیگر سال انتخابات است، فعلا احتیاط به خرج میدهند و عملیات خود را در عراق و سوریه روی گروههای شبه نظامی متمرکز میکنند و وارد جنگ مستقیم با ایران نمیشوند.»
مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه، گفت: «درباره زمزمههای خروج نیروهای آمریکایی از عراق نیز، حقیقت این است که دولت عراق تمایلی ندارد آمریکاییها از این کشور خارج شوند، چون این خروج با تغییر و تحولاتی گسترده همراه خواهد بود و وضعیت عراق منقلب میشود. البته بسیار بعید است که آمریکا از سوریه و کردستان عراق خارج شود. اردن نیز پس از حمله اخیر، رسما اعلام کرد که حضور آمریکا در این کشور براساس یک توافق دوجانبه است. این را هم فراموش نکنیم که بزرگترین پایگاه دریایی آمریکا در عمان قرار دارد و قطر میزبان سرفرماندهی مرکزی آمریکاست و عربستان، کویت، امارات و مصر نیز پیمان مشترک دفاعی با ایالات متحده دارند. مصر بر اساس پیمان مشترک نظامی بیش از یک میلیارد در سال، کمک نظامی دریافت میکند. کشورهای مختلف دیگری نیز در شمال آفریقا هستند که با امریکا همکاری نظامی دارند. ترکیه هم عضو پیمان ناتو است. آذربایجان نیز عضو وابسته ناتو به حساب میآید. حتی پاکستان نیز با آمریکا پیمانهای نظامی دارد، بنابراین ایالات متحده به شکل پررنگی در منطقه حضور دارد و حتی اگر ایالات متحده از عراق خارج شود، به معنای خروج آمریکا از کل منطقه نیست؛ متاسفانه درست مثل زمان جنگ سرد که احزاب گروههای چریکی وابسته به شوروی سابق را به عنوان عامل ناامنی تلقی میکردند، اکنون بسیاری از دولتهای منطقه و اروپا و آمریکا، ایران را به «سیبل» تبدیل کرده اند.»