دو کارگر گرجی تبعه روس پسر مخبرالدوله را در چهارراه مخبرالدوله به قتل رساندند و اگرچه اعتراف کردند برخی رجال دیگر در ایران آنان را تحریک و اجیر کرده بودند اما اسرار این قتل به طور کامل فاش نشد اگرچه جرم اصلی او اصلاحات مالی بود که طبعا با منافع کسانی سازگار نبود.
۱۵ بهمن در تاریخ معاصر ایران تنها یادآور ترور نافرجام محمد رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۲۷ خورشیدی (۷۵ سال قبل) نیست. چرا که ۳۸ سال پیش از آن و در ۱۵ بهمن ۱۲۸۹ خورشیدی مرتضی قلیخان هدایت (صنیع الدوله) اولین رییس مجلس شورای ملی را ترور کردند.
به گزارش عصرایران، قاتلان، دو کارگر گرجی تبعۀ روسیه بودند و با این که یکی از مشهورترین و برجستهترین رجال تاریخ معاصر ایران را کشته بودند با استفاده از حق کاپیتولاسیون تحویل روسیه شدند و در ایران محاکمه یا مجازات نشدند.
شهرت مرتضی قلی خان هدایت تنها به خاطر آن نبود که در اولین مجلس شورای ملی که دستاورد انقلاب مشروطه بود به ریاست آن رسید. او پسر دوم میرزا علی قلی خان هدایت (مخبرالدوله) بود و شگفتا که در چهارراه مخبرالدوله هم به قتل رسید.
جدای این برادر مهدی قلیخان هدایت از رجال مشهور دیگر بود که کتاب خاطرات و خطرات او همچنان یکی از مهمترین منابع مطالعه تاریخ معاصر است. ("مهدیقلی هدایت" با لقب مخبرالسلطنه به اتفاق برادرش مرتضیقلی و میرحسین خان پیرنیا نظامنامه انتخابات را تهیه کردند. علاوه بر این "مخبرالسلطنه" مسئول برگزاری اولین انتخابات مجلس شورای ملی در تهران بود.)
برای علاقهمندان به تاریخ معاصر، "مخبرالسلطنه" نامی شناخته شده است. این شهرت بیشتر ناشی از حضور او در مناصب مختلف سیاسی ایران در اواخر سلطنت قاجار و رضاشاه پهلوی است. زندگی این شخصیت سیاسی با سلطنت ۶ پادشاه و وقوع حوادث بزرگی، چون ترور ناصرالدین شاه، مشروطیت، استبداد صغیر، نابودی سلسله قاجار، روی کار آمدن رضا شاه پهلوی، جنگ جهانی اول و دوم و اشغال ایران و به سلطنت رسیدن محمدرضا شاه همراه بود. "مخبرالسلطنه" در بیشتر این وقایع یا ناظری آگاه بود یا خود نقشی فعال داشت و در خاطرات و خطرات روایات دست اولی دارد).
این دو برادر در سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات همراه پادشاه قاجار بودند و عنوان صنیع الدوله را هم ناصر الدین شاه به او داد چرا که پس از تحصیل در دارالفنون (اولین دانشگاه ایران) روانۀ آلمان و مهندس معدن شد و در بازگشت و در ۱۲۷۳ خورشیدی کارخانه ریسمانریسی را پایه گذاشت و از این رو او را یکی از بانیان صنعت نوین نساجی در ایران میدانند.
دانش و تخصص صنیع الدوله را ناصرالدین شاه بسیار پسندید و جدای لقبی که به او داد خویشاوند شاه هم شد، چون دختر ولیعهد را به همسری برگزید. (احترام السلطنه دختر مظفرالدین میرزا یا مظفرالدین شاه بعدی)
داماد مظفرالدین شاه و پسر مخبرالدوله بودن برای هر رجل دیگر کافی بود که ایام را به عیش و نوش بگذراند، اما رفتار مرتضی قلی خان هدایت با دیسیپلین بود و وجهۀ صنعتی و ملی هم داشت.
از او همچنین به عنوان یکی از پایهگذاران نیروی دریایی ایران هم یاد میشود چرا که در زمان مظفرالدین شاه روانۀ انگلستان شد و کشتی جنگی و توپ خرید.
البته او در زمان ناصر الدین شاه هم برای خرید کشتی به فرنگ رفته بود و اگر در خاطرات اعتمادالسلطنه انتقاداتی به او میبینیم مربوط به قبل است، چون خود او قبل از ترور ناصرالدین شاه درگذشت و مرتضی قلی خان صنیع الدوله، اما خرید و قرارداد اصلی کشتی را در دوران شاه بعدی انجام داد.
جالب این که نام یک کشتی را پرسپولیس و دیگری را مظفری گذاشت تا ایرانیها احساس تعلق بیشتری داشته باشند. این اشاره هم جالب است که رجلی که به یکی از ریشهدارترین خانوادههای تهران تعلق داشت و داماد شاه و صنیعالدوله بود زاده و بالیدۀ «چاله میدان» تهران بود.
او در دوران ریاست مجلس شورای ملی با لایحۀ قرضۀ دولت ایران از دو دولت روس و انگلیس مخالفت کرد و به یک چهرۀ ضد روس مشهور شد.
به جز او اتابک هم البته مخالف بود. اتابک را در ۸ شهریور ۱۲۸۶ کشتند و یک هفته بعد صنیعالدوله که میدانست هدف بعدی اوست از ریاست مجلس استعفا کرد.
نه تنها استعفا داد که مدتی به مجلس هم نمیآمد. دو سال بعد باز نمایندۀ تهران در مجلس شورای ملی شد و این را هم جالب است بدانید که با ۱۵۱۳ رأی، چون کل آرای تهران ۵۸۲۵ رأی بود. بعدتر البته در دولت سپهدار تنکابنی ابتدا وزیر علوم و اوقاف و سپس وزیر فواید عامه شد.
فکر و ذکر مرتضی قلیخان هدایت یا صنیعالدوله، اما «نجات اقتصاد ایران» بود و رسالهای هم با این عنوان نوشت و با پیشنهادهای مالی قرار بود امور مالیه را در دولت بر عهده گیرد.
روز ۱۵ بهمن هم در راه مجلس بود تا اولین بودجه پیشنهادی را به مجلس ببرد با این که هنوز عهده دار مقام اقتصادی در دولت نشده بود، اما تجربهها و تخصص او متنوع بود و پسر مخبرالدوله را در چهارراه مخبرالدوله دو کارگر گرجی تبعه روس به قتل رساندند و اگرچه اعتراف کردند برخی رجال دیگر در ایران آنان را تحریک و اجیر کرده بودند، اما اسرار این قتل به طور کامل فاش نشد اگرچه جرم اصلی او اصلاحات مالی بود که طبعا با منافع کسانی سازگار نبود.
او امیر کبیر دوم ایران نبود، ولی در دارالفنونی درس خوانده بود که امیر کبیر پایه گذاشته بود و از این رو دغدغۀ نوسازی صنعتی ایران را داشت هر چند زود دریافت تا سیاست سامان نگیرد اقتصاد و صنعت هم بهسامان نخواهد شد و به همین خاطر وارد مجلس شد. صنیعالدوله هنگام مرگ تنها ۵۴ سال داشت و این یعنی آن همه کار را در آن دوران در همین عمر کوتاه انجام داده است.