یکی از بیراهههایی که دولت در آن قرار دارد، مسئله بودجه است. بخش قابل توجهی از بودجه، هزینههای زائد و موازی است که در سالهای گذشته که درامدهای نفتی خوب بود توسط برخی افراد و نهادهای بانفوذ و امثالهم به بودجه افزوده شده بود. دولت باید تلاش کند این بارهای اضافی را اندک اندک از دوش خود برداشته و کسری بودجه را کم کند.
فرارو-بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، گفت: «اگر در آینده، ترامپ رئیسجمهور آمریکا شود، باید آماده باشیم که فشار تحریمی ما افزایش پیدا کند و شوک به بازار داراییها وارد شود. در حال حاضر کشور با کسری ۳.۷ میلیارد دلاری ارز مواجه است که این کسری باید از مانده ۲۲درصدی صندوق توسعه یا ذخایر بانکمرکزی تأمین شود.»
به گزارش فرارو، طی ماههای اخیر، یکی از موضوعات مورد توجه از سوی اغلب کارشناسان حوزه سیاست خارجی ایران، احتمال به قدرت رسیدن مجدد دونالد ترامپ در ایالات متحده است. نتایج نظرسنجیهای انتخاباتی رقابتی بسیار نزدیک بین ترامپ و بایدن را نشان میدهد که حتی در برخی ایالتها کاملا به نفع ترامپ است. با توجه به این شرایط بار دیگر موضوع تحریمهای احتمالی علیه ایران پررنگ شده است.
دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین آمریکا، که در دوران ریاست جمهوری خود، با ادعای ناقص بودن توافق هستهای از آن خارج شده و ضمن بازگرداندن تحریمهای پیشین، تحریمهای تازهای نیز تحت سیاست «کارزار فشار حداکثری» علیه ایران اعمال کرد، اخیرا گفته است: «سیاستهای دولت جو بایدن در قبال ایران، این کشور را به قدرتی واقعی در منطقه تبدیل کرده و این در حالی است که سیاستهای من، تهدید ایران در منطقه را خنثی کرده بود. یران ورشکسته بود. من اجازه نمیدادم کسی چیزی از آنها بخرد. هیچ پولی برای حزبالله نداشتند. هیچ پولی برای هیچ کسی نداشتند. باید برای کارهایشان پول میداشتند. سپس بایدن آمد و از تحریمها صرفنظر کرد، همه چیز را رها کرد و حالا آنها (ایران) ۲۰۰ میلیارد دلار پول نقد در اختیار دارند.»
پس از جمله حماس به اسرائیل و درگیری شبه نظامیان منطقهای با بایدن، ۶۲ عضو دموکرات و جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به جو بایدن از او خواستند، با اعمال تحریمهای نفتی شدید علیه ایران، به این کشور فشار وارد کنند. در دوران ریاست جمهوری بایدن و به ویژه پس از آن که زمزمههایی از گفتگوهای غیرمستقیم ایران و ایالات متحده مطرح شد، تحریمهای نفتی ایران بدون آن که رسما اعلام شود، کمی سادهتر گرفته شد و در نتیجه ایران موفق شد مقادیر بالاتری نفت بفروشد. این در حالیست که دولت ترامپ ماههایی طولانی با فشار بر خریداران اصلی نفت ایران تلاش میکرد، این کشورها را به نخریدن نفت ایران متقاعد کند در کنار تلاش برای کاهش درآمدهای نفتی ایران، آمریکا با تجربهای که از تحریمهای پیشین به دست آورده بود، راههای موسوم به «دور زدن تحریم ها» را تا حد ممکن مسدود کرد. در دورههای پیشین تحریم، کشورهای
حاشیه خلیج فارس و همسایگان ایران مانند عراق، امارات، قطر، عمان و ترکیه تا حدودی با ایران همکاری میکردند.
اکنون و در ماههای منتهی به انتخابات ایالات متحده که دونالد ترامپ به دنبال کسب حداکثر آراء است، نگرانیها درباره نوع رفتار آتی ترامپ و تحریمهای احتمالی افزایش یافته است. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که دولت در برابر فشار اقتصادی احتمالی، چه گزینههایی را در دست دارد و آیا میتوان با برخی سناریوها، تحریمها را دور زد؟ مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه چمران اهواز در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
مرتضی افقه به فرارو گفت: «از زمانی که مشخص شد که ترامپ برای ریاست جمهوری آینده آمریکا خیز برداشته و برخی از گروههای فکری آمریکا نیز از وی استقبال کردند، من به این موضوع اشاره میکردم که حتی نظرسنجیهایی که درباره انتخابات در ایالات متحده انجام میشود روی اقتصاد ما تاثیرگذار است، چه برسد به این که ترامپ در انتخابات پیروز واقعی باشد. حتی اگر فرض کنیم که ترامپ در انتخابات موفق نشود و فردی از جناح جمهوریخواه انتخاب شود، باز هم احتمال بازگشت تحریمها بسیار بالا خواهد بود. متاسفانه از فرصتهایی که پس از رسیدن بایدن به ریاست جمهوری به وجود آمد، استفاده نکردیم. بعد از پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ، بسیاری از افراد منتظر بودند که این اتفاق بتواند کمک بزرگی به سیاست و اقتصاد ما کرده و اقتصاد کشور را از بحرانهای بزرگ نجات دهد. اما متاسفانه تقریبا هیچ اقدام خاصی انجام نشد. دولت فعلی معتقد بود که دولت روحانی فریب خورده و در توافقی که کسب کرده، به ایالات متحده باج داده است، اما همچنان در دولت سیزدهم شاهد شکل گیری توافق جدید و جایگزینی برای برجام نیستیم.»
وی افزود: «حقیقت این است که ما فرصتها را از دست داده ایم. ما باید در دوره ریاست جمهوری بایدن به سرعت توافق جدیدی شکل میدادیم همانطور که در سالهای ۹۳ و ۹۴ با شکل گیری برجام، موفق شدیم قراردادهای جدیدی را امضا کنیم. حتی این موضوع بین کشورهای اروپایی و شرقی به یک مسابقه تبدیل شد که با ایران قرارداد امضا کنند. اما اگر به یاد داشته باشیم، به محض این که کری خوانیهای انتخاباتی ترامپ آغاز شد و حتی پیش از این که به قدرت برسد، تاثیر سخنان او را روی عملکرد سرمایه گذاران خارجی دیدیم و سرمایه گذارانی که با انگیزه وارد ایران شده بودند، دست نگه داشتند تا تکلیف انتخابات ایران روشن شود. بالاخره نیز برجام به شکست انجامید؛ بنابراین امروز باید از گذشته درس بگیریم و بدانیم که تهدید به قدرت رسیدن ترامپ و تاثیر شکل گیری تحریم علیه ایران، شوخی نیست و اکنون فرصت چندانی نداریم.»
این اقتصاددان گفت: «دولت هیچ راهی ندارد به جز این که تحولاتی ساختاری انجام دهد، هرچند که این تحولات، زمان بر است. دولت تصور میکرد توافقات با شرق، روسیه و چین میتواند برگ برندهای در برابر دولت آمریکا باشد، اما این ایده نیز، راه به جایی نبرده است. این که تصور کنیم این توافقات میتوانند جایگزین تحریمهای امریکا شوند، چندان درست نیست. تنها روزنهای که وجود دارد این است که به سرعت و خارج از روال عادی موانع کسب و کار را برداریم. هم اکنون بنگاههای کوچک و متوسط ما با ۴۰ الی ۵۰ درصد ظرفیت خود کار میکنند. این مشکل اصلا ربطی به تحریمها ندارد، این یک مشکل کاملا داخلی است. مجلس آتی موظف است در این حوزه به دولت کمک کند، هر چند با توجه به مسائلی که هم اکنون در حوزه تایید و رد صلاحیتها میبینیم، مشخص نیست تا چه حد میتوانیم به تحقق این ایده امیدوار باشیم. افراد حاضر در مجلس باید در حدی توانمند باشند که کمکی جدی برای دولت محسوب شوند.»
وی افزود: «اگرچه در دولت بایدن تحریمها به شکل آشکارا تغییر نکرد، اما به نظر میرسید دولت بایدن در حوزه فروش نفت فشارها بر ایران را کاهش داد و این باعث شد ما ۱.۲ تا ۱.۶ میلیون بشکه نفت بفروشیم. این در حالیست که چه ترامپ و چه هر یک از اعضای حزب جمهوریخواه به قدرت برسند، این موضوع را باطل میکنند. برای وضعیت اقتصادی ما پیشنهادات بلند مدت و مبتنی بر بهبود سیاست خارجی جواب میدهد، اما در این بازه زمانی کوتاه، باید اصلاحاتی در سیاستهای توسعهای و ضدتحریمی ایجاد کنیم. در حال حاضر بر اساس آمارها، ۳۰ تا ۴۰ درصد بنگاههای کوچک و متوسط کشور، در شهرکهای صنعتی فعالند. بقیه بنگاهها یا تعطیلند و یا نیمه فعال، از این درصدی هم که فعالند، در بهترین شرایط، با ۵۰ تا ۶۰ درصد ظرفیت خود، کار میکنند و ۵۰ درصد ظرفیتشان خالی است. سالهاست که این موارد شناسایی شده اند. عمدتا موانع داخلی، باعث تشدید این وضعیت میشود. بنگاهههای کوچک و متوسط، چندان وابسته اقلام وارداتی یا بحث واردات نیستند. این مشکلات عمدتا اداری، مدیریتی، حقوقی و حتی مسائل غذایی است. این مسائل هم تازگی ندارد، اما یا دانش کافی وجود نداشته یا همت و اولویتی در کار نبوده تا این مسائل حل شوند. اگر قرار است این موانع حل شود، باید با حکمی فراتر از قوا و به شکل فوق العاده، حل شود. این موضوع نیز توسط افراد با تجربه و کارکشته قابل اجراست. هرچند که معتقدم به لحاظ سیاسی و اجتماعی نیز باید مسیر، باز و فشارها برداشته شود.»
این استاد دانشگاه چمران اهواز گفت: «یکی از بیراهههایی که دولت در آن قرار دارد، مسئله بودجه است. بخش قابل توجهی از بودجه، هزینههای زائد و موازی است که در سالهای گذشته که درامدهای نفتی خوب بود توسط برخی افراد و نهادهای بانفوذ و امثالهم به بودجه افزوده شده بود. دولت باید تلاش کند این بارهای اضافی را اندک اندک از دوش خود برداشته و کسری بودجه را کم کند، نه این که به دنبال منبع درآمدی بگردد و، چون این منابع را پیدا نمیکند به بانک مرکزی پناه ببرد یا شروع به فروش اموال کند. هرچند این اموال نیز پایان ناپذیر نیست و از منابع دولت چیز زیادی باقی نمانده است. بر اساس گفته سازمان برنامه و بودجه، مجلس فعلی نیز، چهارصد همت به کسری بودجه دولت افزوده است و بنابراین فرصت کم کردن هزینهها برای کاهش کسری بودجه نیز در حال از دست رفتن است. متاسفانه این نوع فرصت سوزیها را در کنار تحریمها میبینیم و چارهای نداریم به جز این که مشکل بین المللی خود را حل کنیم.»
وی افزود: «این نظریه که در شرایط تشدید تحریم ها، بازار داخلی را تقویت کنیم و از واردات کم کرده و روی تولیدات داخلی متمرکز شویم، ایدهای است که حداقل در ۳ دهه گذشته بارها مطرح شده است، بنابراین اگر قرار بود این اتفاق رخ دهد، تا کنون رخ داده بود، تنها چیزی که در این راستا به ذهنم میرسد همین است که در سایه ظرفیتهای موجود، نرخ فعالیتهای بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط را افزایش داده و از این نوع نهادهای اقتصادی، حمایت کنیم. شهرکهای صنعتی پر از بنگاههای اقتصادی تعطیل و نیمه تعطیل است. بهتر است که حداقل همین ظرفیتهای موجود را به بازدهی و تولید برسانیم. ما ماشین آلات، نیروی انسانی و زیرساختها را داریم، اما همت این را نداریم که تولید را زنده کرده و فشارها را کاهش دهیم. در دوران آقای احمدی نژاد، درآمدهای نفتی ما کم نبود، اما همه این درآمدها سوخت شد. به همین دلیل تصور میکنم اگر ظرفیتهای خالی را پر کنیم، برنده خواهیم بود. دوران توصیه به دولت تمام شده است. باید خارج از روال معمول، یک گروه باتجربهتر با اختیارات کامل، وارد عمل شده و موانع داخلی را رفع کند.»