چهلودومین جشنواره فیلم فجر با معرفی برندگان آن پایان یافت. جشنوارهای که پر از اسامی نامآشنا و جدید بود که پیشازاین کمتر در سینمای ایران نامشان شنیده شده است.
جشنواره فیلم فجر در سالیان گذشته، همواره مورد توجه اقشار مختلف مردم، خصوصاً طبقه متوسط در ایران بود؛ آنچنان که بسیاری حاضر میشدند ساعتها در سرما و زیر برف و باران در صف بایستند تا بلیطهای جشنواره را خریداری کنند و بر سر تهیه بلیطهای جشنواره رقابت زیادی شکل میگرفت.
به گزارش هم میهن، حالا، اما بهنظر میرسد که امسال دیگر خبری از آن شور و شوق سالهای گذشته نیست و کمتر کسی به جشنواره فیلم فجر توجه داشته است.
بررسی دادههای گوگل، توئیتر و تلگرام نشان میدهد که در سه دوره اخیر جشنواره فجر، میزان توجه به این جشنواره در سال جاری کمتر از همیشه بوده است؛ روندی که البته از سال گذشته آغاز شد و امسال تشدید شد. اما چه عواملی باعث شده تا مردم کمتر به جشنواره فیلم فجر توجه کنند و به آن حساسیت نشان دهند؟
یکی از عوامل و دلایل مؤثر بر کاهش حساسیت و توجه مردم به جشنواره فجر، به موضوعات سیاسی بازمیگردد. از سال گذشته دو روند متعارض آغاز شد که نهتنها بر جشنواره فیلم فجر که بهطورکلی بر سینما و تئاتر در ایران اثر منفی گذاشت.
این روند ازیکسو با تحریم جشنواره و سینما از سمت مردم معترض آغاز شد؛ کسانی که سینمای ایران را «حکومتی» خوانده و از همان سال گذشته کمپینی برای تحریم آن آغاز کردند. البته این کمپین مسبوق به سابقه است و از سال ۱۳۹۸ بهاینسو، توجهات به جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا کرد. آن زمان، بهدنبال اعتراضات آبانماه ۹۸ و برخورد موشک خودی به هواپیمای اوکراینی، برخی از هنرمندان جشنواره را تحریم کردند؛ سال ۹۹ نیز بهخاطر کرونا، جشنواره فجر آنچنان که باید برگزار نشد.
سال ۱۴۰۰، جشنواره فیلم فجر کمی رونق داشت که این رونق دوامی پیدا نکرد و در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ توجهات به آن به کمترین میزان خود رسید.
در کنار دلایل اجتماعی و سیاسی، اما باید نقش عوامل اقتصاد اقتصادی نیز توجه کرد. بحرانهای اقتصادی و افزایش هزینههای زندگی و تأمین معاش، باعث شده است که توجه به مقوله فرهنگ بهطورکلی کاهش یابد و در این میان سینما نیز تحتتأثیر این روند قرار گرفته است. کاهش توجه به سینما و حذف شدن آن از سبد هزینههای بسیاری از خانوادهها، و بهعبارت دیگر فقیر شدن طبقه متوسط نیز، بهطور طبیعی تأثیر منفی بر سینما و جشنواره فجر گذاشته است؛ بنابراین آنچه در سال جاری مشاهده شد، نتیجه روندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که از سالهای گذشته آغاز شده و اکنون باعث شد تا جشنواره فیلم فجر بیرمقتر از همیشه برگزار شود.
کیفیت جشنواره نیز چنگی به دل نمیزند و در یک توافق نانوشته، اکنون سینمای ایران کمتر موردتوجه است. این موضوع در همین جشنواره امسال بهشکل دیگری نیز عیان شد؛ جایی که حتی وقتی سخن از جشنواره بود، موضوع فیلمها و کیفیت آن مورد بحث نبود بکه حواشی جشنواره بود که توجهات را جلب کرده بود. دادهها نشان میدهد، حواشیای که حول الناز شاکردوست شکل گرفت در روزهای اول جشنواره و اشتباه رئیس سازمان سینمایی کشور در خواندن دعای تحویل سال در روز پایانی جشنواره، مهمترین موضوعاتی بود که مورد توجه مردم قرار گرفت.
مجموع این دادهها نشان میدهد که جشنواره فیلم فجر و فراتر از آن سینمای ایران، حالو روز خوشی ندارد؛ نه هنرمندان به شادابی گذشته هستند، نه فیلمها آنطور که باید کیفیت دارند و نه مردم بهدنبال سینمای ایران هستند.