شانا با دل بستن به تعدد فهرستهای دیگر گروههای اصولگرا، فریب تعدد آنها را خوردند و در عمل آن سه فهرست، اقدامی بود برای حذف یا حداقل تضعیف طیف قالیباف در مجلس دوازدهم؛ که باید گفت به مقصودشان نیز رسیدند.
جبهه پایداری برای کاستن از سهم شانا در افراد حاضر در لیستهای انتخاباتی، دست به ائتلاف با شانا زد تا سه فهرست دیگر کارشان راحتتر شود.
به گزارش خبرآنلاین، انتخابات مجلس شورای اسلامی بعد از چند ماه جنگ خونین قدرت میان اصولگرایان، نهایتا به اتمام رسید، حالا آنها بیرمق از جنگها و شمشیر زدنهای رسانهای گوشهای نشستهاند و منتظر نتایج نهایی هستند؛ البته که نتایج نهایی در اکثر حوزههای انتخابیه مشخص شده، اما هنوز در تهران مشخص نیست. در تهران خیلی موارد مشخص نیستند که مهمترینشان میزان مشارکت در استان تهران و میزان مشارکت در حوزه انتخابیه تهران، ری، پردیس و اسلامشهر است.
با این حال نتایج اولیه، شگفتیهای زیادی دارد؛ محمدباقر قالیباف شانه به شانه یک چهرهی تندرو در حال رقابت است؛ اما در نه برای جایگاه نخست که برای سومی و چهارمی.
اما لیستهای انتخاباتی تا پیش از روز رایگیری بسیار مورد توجه اصولگرایان بود، آنها که تلاش داشتند این طیف سرجمع به یک یا نهایتا دو لیست بسنده کنند، نه تنها چنین نشد که ۵-۶ فهرست با تغییرات جزیی منتشر شد و به عبارت جنگ فهرستها بود.
سرشناسترین تشکل از میان ارائه کنندگان فهرستهای انتخاباتی، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی است که پس از کش و قوسهای فراوان، با جبهه تندروی پایداری به توافق و وحدتی شکننده رسیدند و به فهرست قالیباف-پایدرای معروف شد.
پایداریچیها برای شکستن قالیباف و پایین کشیدن او از برج عاج، نه تنها روش مختلفی برای حذف یاران قالیباف پیش گرفتند، بلکه قالیباف را به تنهایی در صدر فهرست نمیخواستند و اصرار داشتند که مرتضی آقاتهرانی از چهرههای اصلی پایداریچیها نیز باید در کنار قالیباف به عنوان سرلیست مطرح شود؛ نهایتا هم که گویا دست شورای ائتلاف زیر سنگ پایداری بود، مجبور به پذیرش این شرط شد.
هرچند پایداریچیها وقتی صحبت میکنند، مسائل «عرفانی» و «نفی قدرتطلبی» و «دنیا پرستی» و این دست مسائل را به میان میاورند، اما در عمل نشان دادند نه تنها «مسائل دنیوی» برایشان بیاهمیت نیست، بلکه آن حس قدرتطلبی را بیش از سایرین دارند و بابت نام «سرلیست» کشمکشهای زیادی داشتند.
از سوی دیگر پایداریچیها که از ابتدای مجلس یازدهم در حال زد و خورد رسانهای و جنگ قدرت با طیف قالیباف هستند و انواع افشاگریها را درباره او انجام میدهند و منتقد سیاستهایش هستند، برای ورود به مجلس و تطمیع حس قدرتطلبیشان حاضر شدند با راس دشمنانشان یعنی قالیباف دست اتحاد بدهند؛ به عبارت دیگر پایدرایچیها نیز مانند طیف قالیباف نشان دادند که هیچ اصول مشخصی و چارچوب سیاسی تعینن شدهای ندارند و برای رسیدن به قدرت با هر کسی دست میدهند. دراین فهرست که سهامی خاص بود، قالیباف، حداد عادل، محسن رضایی و جبهه پایداری هر کدام قدرالسهم مشخصی داشتند.
فهرست بعدی مربوط به شورای وحدت بود که جامعه روحانیت را محوریت میداند. غیر از اینها، جامعه اسلامی مهندسین به دبیرکلی محمدرضا باهنر تشکل شاخص دیگر این شوراست. این فهرست کمترین اشتراکات با فهرست پایداری و شانا را داشت. با این وجود، برخی از افراد حاضر در فهرست تهران این شورا، از سوی استاد خودخوانده دستهی مصافیها یعنی علیاکبر رائفیپور برای فهرستی با نام جبهه صبح ایران انتخاب شدند و در آن فهرست قرار گرفتند؛ مانند منوچهر متکی وزیر خارجه دولت اول احمدینژاد که با عزل شدن در هواپیما و در راه دیدار از سنگال در اذهان باقی مانده است.
در فهرست جبهه صبح ایران تعداد زیادی از فهرست دیگری که به «امنا»مشهور شده است، حضور داشتند؛ این تشکل که سازماندهی آن با جریان شریان به صحنهگردانی حمید رسایی و در پشت پرده مهرداد بذرپاش بود، با خردهتشکلهای اصولگرایان در ائتلافی تشکیل دادند که در بین فهرستهای اصولگرایان که همگی تندرو بودند، یکی از تندروترینها شناخته میشود. در این فهرست برخی یاران نزدیک محمدباقر قالیباف حضور داشتند که البته آنها بریدههای طیف قالیباف هستند و با یک چرخش به کمپین دشمن قالیباف یعنی حمید رسایی رفتهاند.
فهرست دیگری هم با نام جبهه متحد انقلاب، در آخرین ساعات تبلیغات انتخاباتی تشکیل شد که محصول نزدیکان زاکانی و تشکلهای منتسب به شهردار تهران بود. آنها حدود ۵۰-۶۰درصد با فهرست پایداری و شانا اشتراک داشتند و از حذفشدههای یاران قالیباف هم در آن دیده میشد.
با وجود آنکه هنوز نتایج دقیق و نهایی آرای تهران مشخص نشده، اما همین آمار اولیه نکاتی را درباره فهرستها میتواند روشن کند. بیشترین نامزدهایی که در بین ۳۰ نفر اول تهران هستند، از فهرستهای امنا و صبح ایران میآیند؛ به عبارت دیگر این افراد که ۱۸ نفر میشوند، در هر دو فهرست قرار داشتند. از سوی دیگر از فهرست پایداریچیها و شانا، ۱۲ نفر در بین ۳۰ نفر هستند که به جز محمود نبویان هیچکدام دیگر در فهرست امنا و صبح ایران جای نداشتند.
از فهرست جبهه متحد هم، چون به صورت ژلهای بین امنا و صبح ایران و همچنین شانا و پایداری قرار داشت، فردی جدای از سه فهرست دیگر نبودند.
در چنین شرایطی میتوان اینگونه تحلیل کرد که ائتلاف تندروها متشکل از پایداری، صبح ایران و امنا، با انتشار فهرستهای سهگانه، دست به یک عملیات فریب علیه فهرست قالیباف و دوستان زدند. به این ترتیب که با افرادی که در فهرست شانا و پایداری نبودند، حداقل در دو فهرست دیگر حضور داشتند و آنهایی هم که در ائتلاف پایداری و شانا، سهم جبهه پایداری شدند، در فهرستهای دیگر حضور داشتند. با این ترفند گرچه نتوانستند قالیباف را زیر نفر سیام بکشاند، اما توانستند آرای او و یارانش را به شدت تحت تاثیر قرار دهند.
به عبارت دیگر جبهه پایداری این ماموریت را داشت تا با شانا ائتلاف کند و سهمی از آنها بگیرد تا افراد کمتری از فهرست شانا بتواند وارد رقابت شوند؛ از سوی دیگر نیز با راهاندازی حداقل سه فهرست دیگر، کاری کردند که مخرج مشترکهای آن سه فهرست به علاوه اکثر پایداریچیهای ائتلاف شانا و پایداری بتوانند اکثریت را به دست آورند و قالیباف بماند و جبهه پایداری.
به بیان دیگر، جبهه پایداری برای کاستن از سهم شانا در افراد حاضر در لیستهای انتخاباتی، دست به ائتلاف با شانا زد تا سه فهرست دیگر کارشان راحتتر شود. از این رو میتوان گفت که شانا با دل بستن به تعدد فهرستهای دیگر گروههای اصولگرا، فریب تعدد آنها را خوردند و در عمل آن سه فهرست، اقدامی بود برای حذف یا حداقل تضعیف طیف قالیباف در مجلس دوازدهم؛ که باید گفت به مقصودشان نیز رسیدند.
نه اصلاح طلب ها نه اصولگراها و نه هیچ کس دیگری او را دوست ندارد.
البته این نتیجه رفتار خود او و اطرافیانش است.
یک عنصر نچسب قدرت طلب همراه با پرونده های به ثمر نرسیده