bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۱۵۵۲۴

نامه‌ای که به دست فرمانده رسید؛ آجیل مشکل‌گشا که می‌خورید، جواب نامه مردم را هم بدهید!

نامه‌ای که به دست فرمانده رسید؛ آجیل مشکل‌گشا که می‌خورید، جواب نامه مردم را هم بدهید!

«شما مسئول و موظف هستید این مشکل‌گشا‌ها را به هر کسی می‌دهید بگویید جواب نامه‌های مردم را بدهند. به رزمنده‌ها بگو مدیونند اگر نامه‌ای باشد و این‌ها فقط آجیل‌ها را بخورند و جواب مردم را ندهند.»

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۱۶ اسفند ۱۴۰۲

مردم برای جبهه آجیل مشکل‌گشا فرستاده بودند که در بین این آجیل‌ها نامه‌ای از یک دانش‌آموز، بدست شهید حسین خرازی رسید.

به گزارش فارس، «علیرضا جلیلی‌فر» از عکاسان دوران دفاع مقدس در لشکر ۱۴ امام حسین (ع) است که خاطرات و عکس‌های بسیاری از آن دوران دارد. یکی از خاطرات وی مربوط به نامه یک دانش‌آموز به جبهه است که این نامه بدست شهید حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) رسید.

این روایت را در ادامه می‌خوانیم. در خط پدافندی بودم که می‌خواستم بروم و در مسیر عکاسی کنم. مافوقم گفت: این آجیل مشکل‌گشا‌ها [در بسته‌بندی این آجیل‌ها نخودچی، کشمش و مغز بادام و پسته و.. قرار می‌دهند]را ببر و بین رزمندگان پخش کن. من یک موتور داشتم که خورجین آن پر از مشکل‌گشا کردم و راه افتادم. در این بسته‌ها ادعیه‌های قرآنی و نامه‌های مردمی هم بود. به هر سنگری که می‌رسیدم، به تعداد رزمنده‌هایی که داخل سنگر بودند، آجیل مشکل‌گشا می‌دادم. هر کدام از رزمنده‌ها پس از برداشتن آجیل مزاحی می‌کردند.

همین‌طور که عبور می‌کردم، حاج حسین خرازی با موتور بود، به من اشاره کرد و گفت: «داری چکار می‌کنی؟ خط رو ریختی به هم!»

رفتم پیش حاج حسین و کیسه آجیل مشکل‌گشا را مقابل حاج حسین گرفتم و گفت: «آجیل مشکل‌گشاست، شما هم بردارید» حاج حسین چند دانه برداشت؛ کاغذی تا خورده هم با آجیل‌ها آمد دستش. این فرمانده ایستاد و نامه را باز کرد و بلند خواند: «من دانش آموز پنجم دبستانی هستم از اصفهان. خانه ما در کهندژ است. ننه گفت این آجیل‌ها را مغز کنیم تا بفرستیم جبهه. من هم مغز کردم تا شما اذیت نشوید. ننه یک بسته آجیل مشکل‌گشا هم به من داد و خوردم و گفته اگر باز هم خواستی از این آجیل بخوری، باید بابت هر دانه‌اش دعا کنی برای رزمنده‌ها. من هم چند تا یواشکی خوردم، اما دعایتان کردم. دعا کردم پیروز بشوید و سالم برگردید به خانه‌هایتان.»

حاج‌حسین با خواندن نامه بغض کرد و به من گفت: «شما مسئول و موظف هستید این مشکل‌گشا‌ها را به هر کسی می‌دهید بگویید جواب نامه‌های مردم را بدهند. به رزمنده‌ها بگو مدیونند اگر نامه‌ای باشد و این‌ها فقط آجیل‌ها را بخورند و جواب مردم را ندهند.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv