در کشور ما حداکثر حضور در انتخابات (سمتهای انتخابی) حدود ۷۰ درصد است، بنابراین حدود ۳۰ درصد واجدین رای دادن، معمولاً رای نمی دهند؛ در برابر حدود ۳۰ درصد هم مهرههای ثابت سیستم سیاسی حاکم هستند که همیشه رای دادهاند (به احتساب آرای باطله که کمترین میزان مشارکت ۴۱ درصد و ۱۱ درصد رای باطله بوده است).
آرای باطله زیاد باشد یا نه، پیام در شاکله هر انتخابات واضح است. اینکه مردم رای نداده یا رای باطل دادهاند یعنی ناراضیاند، یعنی گزینهای برای انتخاب کردن نداشتهاند، یعنی مفهوم انتخابات صرفاً گذاشتن صندوق رای در گوشه و کنار کشور نیست.
به گزارش هم میهن، آرای باطله «پیام» و «مفهوم آن» در جامعه ما طی انتخابات ادوار اخیر مجلس و ریاستجمهوری یعنی از سال ۱۳۹۸ که مشارکت از ۵۰ درصد پایینتر آمد و کاهش میزان مشارکت رکوردهایی در عرصه رقابت انتخاباتی کشور زد، به میان آمد.
پیش از آن در هر دوره میزانی رای بهعنوان آرای باطله به تفکیک مخدوش و سفید اعلام میشد، اما اینکه این آرا مفهومی در تحلیلهای سیاسی داشته باشد، پدیده نوظهوری است و عملاً آن زمان در میان خبرها مورد توجه قرار گرفت که در انتخابات ۱۴۰۰ با میزان مشارکت ۴۸ درصدی مردم آرای باطله با ۱۳ درصد پس از نفر اول، یعنی ابراهیم رئیسی در جایگاه دوم قرار گرفت و پس از آن بقیه رقبای انتخاباتی هر کدام با کمتر از ۱۲ درصد حضور داشتند.
واقعاً آرای باطله در فرهنگ سیاسی و حقوقی ما چه جایگاهی دارد؟ و آیا حاکمیت باید نگران افزایش آن باشد و آیا جامعه ما میتواند آن را با پیام رای اعتراضی به حاکمیت القا کند؟
برای ورود به مجلس در ابتدا قانون برای رقابتکنندگان چنین تکلیف کرده بود که باید بیش از ۵۰ درصد آرا را به دست آورند، اما حالا این میزان در اصلاحیههای قانون انتخابات به ۲۰ درصد رسیده است و عملاً هر کاندیدایی که ۲۰ درصد آرا را به دست آورد، میتواند بهارستاننشین شود.
طبق ماده ۹ قانون انتخابات (۱مرداد ۱۴۰۲): «در انتخابات مجلس فرد منتخب در مرحله اول انتخابات باید حداقل بیست درصد (۲۰%) از کل آراء را کسب نماید و انتخاب در مرحله دوم و همچنین انتخابات میاندورهای با کسب اکثریت نسبی به هر میزان است.» و عملاً آرای باطله اگر از کل آرا کسر شود، (فقط آرای صحیح مؤثر بر نتایج انتخابات باشد) افزایش آرای باطله در این انتخابات آثاری بر کاندیداهای در حال رقابت ندارد یعنی آرای صحیح را برای دستیابی به آن ۲۰ درصد مدنظر میگیرند و عملاً این آرا اگرچه مشارکت را افزایش میدهد، اما تاثیری بر نتایج انتخابات ندارد.
حال اگر این آرای باطله در انتخابات در کنار افزایش مشارکت بهعنوان آرای کل که باید نمایندگان ۲۰ درصد آن را به دست آورند، محسوب بشود؛ طبیعتاً بهعنوان یک اکت سیاسی از سوی جامعه است و با بالا رفتن میزان آن میشود انتخابات را به مرحله دوم کشاند. البته که این اکت در نهایت در یک مرحله محدود است و، چون اکثریت نسبی در دور دوم مدنظر قرار میگیرد و امکان کشیده شدن انتخابات به مرحله سوم را ندارد، نقشآفرینی این نوع رای به همین جا ختم میشود.
در انتخابات ریاستجمهوری شرایط کمی فرق میکند. براساس ماده ۲۵ قانون انتخابات ریاستجمهوری در مواردی «با تأیید هیئت نظارت یا نماینده وی برگهای رأی باطل، ولی جزء آراء مأخوذه محسوب و مراتب در صورت جلسه قید و آراء مذکور ضمیمه صورت جلسه خواهد شد:۱-آراء غیرقابل خواندن. ۲-آرایی که از طریق خرید و فروش به دست آمده باشد. ۳-آرایی که دارای نام رأیدهنده، یا امضاء یا اثر انگشت وی باشد.
۴-آرایی که کلاً حاوی اسامی غیر از نامزدهای تأییدشده باشد. ۵-آرایی که سفید به صندوق ریخته شده باشد» در چنین شرایطی این آراء میتواند هم پیام داشته و هم در انتخابات نقش ایفا کند. چنانچه با افزایش این آراء اگر رئیسجمهور به بیش از ۵۰ درصد آرای مأخوذه نرسد، انتخابات به دور دوم میرود و عملاً مردم بدون رای دادن به فردی خاص اکت سیاسی انجام داده و مانع از رسیدن فرد به جایگاه ریاستجمهوری میشوند.
البته، چون در مرحله دوم، اکثریت نسبی مدنظر است، عملاً جایگاه آن هم در همین مرحله محدود میشود، اما رای اعتراضی آن در کنار آنها که رای نمیدهند، همراه پیام است.
در کشور ما حداکثر حضور در انتخابات (سمتهای انتخابی) حدود ۷۰ درصد است، بنابراین حدود ۳۰ درصد واجدین رای دادن، معمولاً رای نمی دهند؛ در برابر حدود ۳۰ درصد هم مهرههای ثابت سیستم سیاسی حاکم هستند که همیشه رای دادهاند (به احتساب آرای باطله که کمترین میزان مشارکت ۴۱ درصد و ۱۱ درصد رای باطله بوده است).
یک جمعیت ۴۰ درصدی هم هست که مؤثر بر تبدیل شدن هر یک از این دو جمعیت به اکثریت هستند. جمعیتی که فضا را میسنجد و ارزیابی میکند و تصمیم میگیرد وزنه کدام سمت را سنگین میکنند و حالا در این چند انتخابات که جریانهای سیاسی در تلاشاند مردم را همراه خود نشان دهند؛ باید به این ارقام بهعنوان تصمیم جامعه توجه کنند.
آرای باطله زیاد باشد یا نه، پیام در شاکله هر انتخابات واضح است. اینکه مردم رای نداده یا رای باطل دادهاند یعنی ناراضیاند، یعنی گزینهای برای انتخاب کردن نداشتهاند، یعنی مفهوم انتخابات صرفاً گذاشتن صندوق رای در گوشه و کنار کشور نیست. در این بین چه مخالفان حکومت و چه چهرههایی که بیقید و شرط تصمیمات حکومت را قبول دارند؛ نباید اشتباهپنداری داشته باشند که اکثریت هستند؛ همه چیز به تصمیمات برمیگردد، همانطور که سیدمحمدخاتمی، رهبر اصلاحات گفته است؛ اگر شرایط انتخابات (آنچه به انتخابات مفهوم میدهد) باشد، شرکت میکنیم؛ مردم هم احتمالاً همین نگاه را به صندوق رای دارند.