bato-adv
bato-adv
کاسپاروف مدت‌هاست که مهره فیل خود را علیه پادشاه پوتین حرکت می‌دهد

خاری در چشم پوتین!

خاری در چشم پوتین!

دولت روسیه قهرمان سابق شطرنج جهان از آن کشور را در فهرست "تروریست ها" و "افراط گرایان" قرار داده است و این اتفاق بیش از ده سال پس از نقل مکان کاسپاروف به نیویورک رخ می‌دهد که به دلیل اختلافات سیاسی اش با پوتین رئیس جمهور روسیه به هدفی برای دولت آن کشور تبدیل شد.

تاریخ انتشار: ۱۲:۲۹ - ۲۳ اسفند ۱۴۰۲

خاری در چشم پوتین: کاسپاروف استاد بزرگ شطرنج/ کاسپاروف مدت هاست که مهره فیل خود را علیه پادشاه پوتین حرکت می‌دهد/ چهره اپوزیسیون روسیه که کیش و مات کردن دموکراسی روسیه توسط پادشاه پوتین را پیش بینی کرده بودفرارو- لیونچو گارسیا؛* مدرس، مجری، مفسر و روزنامه نگار اسپانیایی متخصص در شطرنج است. او عنوان استاد بزرگ شطرنج را از فدراسیون بین المللی شطرنج دریافت کرده است. او سپس به دو استاندارد بین المللی در زمینه استاد بزرگ شطرنج دست یافت. گارسیا در سال ۱۹۸۳ میلادی از سوی روزنامه‌ای در باسک به عنوان خبرنگار ویژه مسابقه بین کاسپاروف و کورچنوی دو شطرنج باز برجسته انتخاب شد.

در آن زمان بود که او متوجه شد حرفه اش به عنوان روزنامه نگار قوی‌تر از حرفه اش به عنوان یک شطرنج باز است و مدت کوتاهی پس از آن از شرکت در مسابقات شطرنج دست کشید. به عنوان مربی شطرنج برای دولت باسک در سال ۱۹۸۵ میلادی او تجربه مربیگری کودکان را دارد و دوره‌های تکمیلی شطرنج را برای معلمان مدرسه تدریس کرده است. گارسیا مفسر مهم‌ترین تورنمنت‌های شطرنج پخش شده جهانی بوده است. او علاوه بر آن که خبرنگار و گزارشگر مهم‌ترین رخدا‌های ورزشی از جمله بازی‌های المپیک ۲۰۰۰ سیدنی بوده کتاب‌های را نیز در این زمینه نوشته است. او کاسپاروف را بهترین شطرنج باز تمام دوران می‌داند. گارسیا برنده جوایزی از جمله جایزه ملی شطرنج در سال ۲۰۰۸ میلادی برای تلاش اش در گسترش شطرنج شده و نام اش در فهرست سال ۱۹۹۹ میلادی کتاب طلایی فدراسیون بین المللی شطرنج به پاس قدردانی از سهم برجسته اش در توسعه شطرنج ذکر شده است.

به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، خبرگزاری بین المللی فرانسه اخیرا گزارش داده که که نام "گری کاسپاروف" از سوی دولت روسیه در فهرست "تروریست‌ها و افراط گرایان" قرار گرفته است. این موضوع از انجایی نگران کننده است که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه به اصل "آرون نیمزوویچ" شطرنج باز دانمارکی که گفته بود "تهدید قوی‌تر از اعدام است" باوری ندارد. پوتین اتفاقا دقیقا به عکس این ایده باور دارد باوری که تمام منتقدان اش را در معرض خطر قرار می‌دهد.

کاسپاروف مدت هاست که مهره فیل خود را علیه پاددشاه پوتین حرکت می‌دهد و این کار را حتی پیش از آن که در سال ۲۰۰۵ میلادی از رقابت‌های برتر بازنشسته شود انجام می‌داد. او اکنون بخش عمده وقت خود را صرف مخالفت با پوتین می‌کند. او سالهاست که پوتین را متهم کرده که قصد کیش و مات کردن دموکراسی روسیه را داشته است. اگر می‌خواهید در این باره بیش‌تر بدانید کتاب "زمستان در راه است" نوشته کاسپاروف در سال ۲۰۱۵ میلادی را بخوانید که مدت زمان کوتاهی پس از الحاق کریمه به فدراسیون روسیه توسط پوتین چاپ شد.

او به شکلی فوق العاده و با روشن بینی داستان عقب گرد روسیه به دیکتاتوری و بهایی که غرب برای اجازه دادن به تحقق این روند پرداخت خواهد کرد را بیان می‌کند. کاسپاروف از جمله معدود افرادی بود که در اوایل دوره رهبری پوتین بر روسیه او را به عنوان تهدیدی بزرگ برای جهان معرفی کرد هشداری که جهان اکنون به طور گسترده‌ای به صحت آن اذعان می‌کند.

برخی به ویژه  حزب جمهوری خواه تحت کنترل ترامپ زمانی که کمک به اوکراین را متوقف کرد به نظر می‌رسد از توجه به هشدار غافل بوده اند. پس از حمله روسیه علیه اوکراین کاسپاروف بار دیگر بر نیاز فوری به متوقف ساختن پوتین به هر قیمتی تاکید کرد حتی اگر این به معنای پایان دادن به وابستگی انرژی اروپا به روسیه و مواجهه با دوره گذاری دشوار باشد. این یک واقعیت است که سناریوی "به هر قیمتی" خطر بروز جنگ هسته‌ای را نیز شامل می‌شود. با این وجود، کاسپاروف خاطر نشان می‌سازد که پوتین به تنهایی نمی‌تواند چنین رویداد فاجعه باری را آغاز کند. او باید تایید دو شخصیت کلیدی یعنی وزیر دفاع روسیه و رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح روسیه را نیز با خود به همراه داشته باشد که به طرز دردناکی می‌دانند این امر منجر به ویرانی فوری بیش‌تر روسیه و مردم آن کشور خواهد شد.

کاسپاروف پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ پاراگراف پیشگویانه از کتاب خود را به یاد آورد:"جنگ همیشه وحشتناک است، اما حرکت پوتین به سمت امپریالیسم قومیتی نگران کننده است. کسانی که تاثیر جهانی جنگ در اوکراین را کم اهمیت جلوه می‌دهند هشدار واضح پوتین را نادیده گرفته اند. جاه طلبی او برای "روسیه بزرگ" در شرق اوکراین متوقف نخواهد شد. تسلیم شدن در برابر پوتین در اوکراین احتمالا اشتهای او را برای فتوحات بیش‌تر تقویت می‌کند". این سطور تقریبا ده سال پیش نوشته شدند.

سفرم در سال ۲۰۰۵ میلادی به مسکو که برای مصاحبه با کاسپاروف انجام داده بودم را به یاد می‌آورم. در جریان آن سفر دو چیز مرا شگفت زده کرد. در سفر‌های قبلی به اتحاد جماهیر شوروی و روسیه مشاهده کردم که بسیاری از روس‌ها نژادپرستی و بیگانه هراسی را از خود نشان می‌دهند. من تاثیر سیاسی فردی مانند کاسپاروف که در آذربایجان از مادری ارمنی و پدری یهودی زاده شده بود را زیر سوال بردم. در آن زمان کاسپاروف یک قهرمان ورزشی اخیرا بازنشسته بود که به خاطر دستاوردهایش بیش‌تر از پیشینه اش مورد توجه قرار گرفت. در بازدید از مراکز رای دهی و ملاقات با شخصیت‌های اپوزبیسیون مشاهده کردم که با احترام از او استقبال می‌شد. علیرغم محبوبیت کاسپاروف بزرگترین مانع سیاسی او مخالفت سرسختانه رسانه‌های تحت کنترل دولت روسیه با او بود.

شگفتی دیگر آن بود که دیدم بعد از دو حمله جزئی در جریان رویداد‌ها و مراسم سیاسی علیه کاسپاروف او تا چه اندازه متقاعد شده بود که جان اش در معرض تهدید جدی قرار دارد. من تقریبا سه روز را با او گذراندم همیشه در محاصره تیمی از محافظان در شیفت‌های شبانه روزی بودم و با یک خودروی زرهی جابجا می‌شدیم. به همین دلیل از او پرسیدم که آیا تا به حال دن کیشوت را خوانده است! زیرا با وجود داشتن گزینه‌ای برای زندگی آرام در روسیه یا خارج از کشور زندگی خود را به خطر می‌انداخت.

برای درک شخصیت کاسپاروف باید به نقل قولی از "کلارا شاگنوونا" مادرش زنی فوق العاده انعطاف پذیر اشاره کنم. در مصاحبه‌ای که در دسامبر ۱۹۸۵ میلادی با او داشتم مدت کوتاهی پس از آن که پسرش جوان‌ترین قهرمان شطرنج جهان شد شاگنوونا به من گفت:"شماره یک بودن بسیار سخت بسیار چالش برانگیز است. ساده زیستن برای لذت بردن فراتر از درک ماست". حدود سال ۲۰۱۲ میلادی شش سال پس از سه روز زندگی مشترک ما در مسکو کاسپاروف متوجه شدم که گروه‌های افراطی نزدیک به پوتین سه تن از محبوب‌ترین اعضای اپوزیسیون را هدف قرار داده می‌دهند: بوریس نمتسوف، الکسی ناوالنی و خودش. در نتیجه، کاسپاروف در سال ۲۰۱۳ میلادی تصمیم دشواری برای مهاجرت به نیویورک گرفت و از مادرش در مسکو دور شد. هنگامی که مادرش در دسامبر ۲۰۲۰ در جریان پاندمی کووید درگذشت او از ترس در مراسم تشییع جنازه مادرش شرکت نکرد، زیرا می‌دانست برای نمتسوف (ترور شده در سال ۲۰۱۵) و ناوالنی (مسموم شده در سال ۲۰۲۰) چه اتفاقاتی رخ داده است.

کاسپاروف علاوه بر مهاجرت به نیویورک خانه‌ای نیز در کرواسی برای اخذ پاسپورت اروپایی داشت. او هم چنان به عنوان نویسنده، مقاله نویس، مدرس، رئیس بنیاد حقوق بشر و گاهی اوقات شطرنج باز بسیار فعال است. کاسپاروف در فضای توئیتر پرکار است و در زمینه موضوعات سیاسی توئیت منتشر می‌کند و اغلب رسانه‌های بزرگ امریکایی با او مصاحبه می‌کنند.

ناوالنی در تاریخ ۱۶ فوریه در زندانی در سیبری درگذشت در حالی که کاسپاروف از سال ۲۰۲۲ میلادی توسط کرملین به عنوان "عامل خارجی" برچسب خورده و اکنون از سوی دولت روسیه به عنوان "تروریست" و "عامل افراطی" قلمداد می‌شود.

گری کاسپاروف درباره مرگ ناوالنی در توئیتی نوشت: "پوتین سعی کرد ناوالنی را سریع و مخفیانه از طرق مسموم کردن به قتل برساند و در این مسیر با شکست مواجه شد و سپس او را به تدریج در زندان تضعیف کرد و اخیرا به طور علنی در زمان بازداشت ناوالنی او را به قتل رساند. ناوالنی به دلیل افشاگری در مورد پوتین و مافیای او که در دزدی‌ها و کلاهبرداری‌ها نقش داشته کشته شد. اکنون به همسر و فرزندان آن فرد شجاع فکر می‌کنم".

اکنون کاسپاروف بهتر می‌داند چگونه بهتر است از خود محافظت کند. من در سال ۲۰۱۴ میلادی شش روز را با کاسپاروف در یک هواپیمای خصوصی که توسط "رکس سینکفیلد" حامی امریکای اش به او قرض داده شده بود گذراندم. او علیه  "کیرسان ایلیومژینوف" مرد پوتین بر سر ریاست فدراسیون بین المللی شطرنج مبارزه می‌کرد. در آن زمان کاسپاروف پیش از هر بلند شدن و پس از هر فرود هواپیما با مادرش تماس می‌گرفت. او معتقد بود که برنده خواهد شد حتی علیرغم آن که همه چیز را در مورد فساد در میان اعضای رای دهنده فدراسیون بین المللی شطرنج می‌دانست.

کاسپاروف در نهایت ۱۱۰ بر ۶۱ شکست خورد. با این وجود، من محتاطانه خوش بین هستم که او به خاطر اتفاقات رخ داده در سالیان اخیر همه اقدامات احتیاطی را انجام دهد. یک تهیه کننده مستند اسپانیایی برگزاری یک دیدار شطرنج در شهر سویل در اسپانیا بین کاسپاروف و "آناتولی کارپوف" رقیب سرسخت اش (که اکنون عضو پارلمان روسیه از حزب پوتین می‌باشد اگرچه با حمله روسیه به اوکراین مخالف بوده است) را پیشنهاد کرده است پیشنهادی که می‌توانست قهرمانی شطرنج جهان در سال ۱۹۸۷ میلادی که در آن کاسپاروف با اختلاف اندکی در سویل به دست آورد را دوباره زنده کند. پول خوبی از پذیرش آن پیشنهاد عاید کاسپاروف می‌شد و او خاطرات خوبی از سویل داشت، اما آن پیشنهاد را قاطعانه رد کرد. فهم دلیل رد آن پیشنهاد بسیار آسان است.

bato-adv
bato-adv
bato-adv