در این مقاله به معرفی ۱۵ تا از بهترین فیلمها و بهترین انیمههای سریالی که بر اساس واقعیت ساخته شدهاند میپردازیم.
حتی خارقالعادهترین و سورئالترین انیمهها نیز میتوانند، بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شوند. در حالی که بسیاری از انیمهها داستانهای فانتزی و علمی تخیلی را دنبال میکنند، تعدادی از انیمهها بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شدهاند.
به گزارش مایکت، در حالی که استفاده از اختیاراتی در به تصویر کشیدن واقعیت، در یک انیمه انتظار میرود، گاهی اوقات این امر میتواند تا حد افزودن عناصر ماورا طبیعی، بازسازی افراد واقعی بهعنوان حیوانات، یا تعامل یک قهرمان داستانی با شخصیتهای تاریخی و واقعی پیش برود.
این کمک میکند که تعداد زیادی از داستانهای انیمه و مانگا، بر اساس زندگینامه باشند. با این حال، حتی در این صورت، یک نویسنده همچنان ممکن است، آنچه را که اتفاق افتاده به خاطر داستان تغییر دهد. در بعضی زمانها، وقایع واقعی برای محافظت از هویت افراد درگیر، تغییر میکنند. در زمانهای دیگر، یک انیمه بر چهرههای تاریخی تمرکز میکند.
اغلب اوقات، کمی اختیار هنری اجتناب ناپذیر است، زیرا آنچه در واقع برای این چهرهها اتفاق افتاده، بر اثر گذر زمان، از دست رفته است. این به این معنی است، که نویسندگان باید شکافها را پر کنند. گذشته از این، آنچه ما در مورد تاریخ میدانیم، حتی در دنیای واقعی، گاهی اوقات میتواند بیشتر افسانه باشد تا واقعیت تایید شده.
در این مقاله به معرفی ۱۵ تا از بهترین فیلمها و بهترین انیمههای سریالی که بر اساس واقعیت ساخته شدهاند میپردازیم.
«داستان خانواده ترپ» (Trapp Family Story)، یک انیمه سریالی، ساخته شده بر اساس زندگی واقعی خانواده ترپ است. همچنین این مجموعه به عنوان، ماخذ فیلم «اشکها و لبخندها» (The Sound of Music)، شناخته میشود. این سریال بخشی از فرنچایز، «تئاتر شاهکار جهان» (the World Masterpiece Theater) بود، که به عنوان اقتباسی از کتاب «داستان خوانندگان خانواده ترپ» (The Story of the Trapp Family Singers) اثر ماریا فون ترپ، به کار رفت. در آغاز، سریال روی ماریا تمرکز دارد که برای خانواده فون ترپ کار میکند، در حالی که پایان سریال به یک بحران اقتصادی و تهاجم نازیها میپردازد.
اشکها و لبخندها، با سبک و سیاق انیمه
این یکی از معدود دفعاتی بود که، علاوه بر انیمه «رامکال» (Rascal the Raccoon)، مجموعهای بر اساس چهرههای واقعی ارائه میشد. در واقع، برخی از این چهرههای واقعی در زمان انتشار انیمه هنوز زنده بودند.
نکته قابل توجه این است، که این سریال از نام دقیق کودکان استفاده میکند، اگرچه برخی از آنها را تغییر میدهد. همچنین بعضی از تاثیرات اشکها و لبخندها، به همراه آهنگ آغازینی که اقتباسی از “Do-Re-Mi” بود، در این مجموعه دیده میشود، که در نسخههای بعدی این مجموعه با آهنگ جدیدی به نام “Smile Magic” جایگزین آن شد.
«جوبی چان: دختر نینجا» (Jubei-chan: The Ninja Girl)، یک انیمه دخترانه جادویی است، اما به جای اینکه حول محور ابرقهرمانان یا جادوگران بچرخد، قهرمانی دارد که قدرت خود را از یک شخصیت تاریخی میگیرد. یاگیو جوبی، شمشیربازی که زندگیاش آنقدر در هالهای از رمز و راز رفت، که تبدیل به یک قهرمان عامیانه شد، به ملازم خود، کوینوسوکه، وظیفه میدهد تا فردی شایسته جانشینی او را پیدا کند، تا چشم عرفانی او را به ارث ببرد.
حتی قهرمانان عامه هم میتوانند، بر اساس تاریخ باشند
این شخص یک دختر جوان به نام جیو نانوهانا است، که در ژاپن معاصر زندگی میکند. ابتدا تمایلی ندارد، اما یک حمله به او، باعث میشود، که چشم عرفانی را قبول کند و به تجسم یاگیو جوبی تبدیل شود. متاسفانه، او اکنون باید با قبیله ریوجوجی، مقابله کند. این قبیله، یک مکتب شمشیرزنی است، که بر ضد کسانی که ردای جوبی را در دست دارند، سوگند انتقام خوردهاند.
میتوان انتظار داشت که یک سریال دخترانه جادویی، از اختیارات هنری برخوردار باشد. جوبی نیز، بیشتر از طریق داستانهای عامیانه شناخته میشود تا واقعیتهای تاریخی، که با وقفهای دوازده ساله در سوابق او، کامل شده است؛ بنابراین چگونگی شخصیت واقعی او، محل بحث است. حتی بحثهایی وجود دارد که آیا او میتواند، چشم نمادین خود را که در افسانهها به او نسبت داده میشود، استفاده کند؟ چرا که آثار هنری زندگیاش، معمولا دو چشم به او میدهند.
«گل رز ورسای» (The Rose of Versailles)، یک انیمیشن تاریخی است، که زندگی دربار سلطنتی فرانسه، به ویژه کاخ ورسای، از رژیم پادشاهی تا انقلاب فرانسه را به تصویر میکشد. شخصیت اصلی داستان، اسکار فرانسوا د ژارژایس، است. یک زن نجیبزاده فرانسوی، که به عنوان یک پسر بزرگ شده. در حالی که اسکار بر اساس یک شخص واقعی ساخته نشده، بسیاری از شخصیتهای تاریخی در سریال ظاهر میشوند؛ به ویژه شاهزاده ماری آنتوانت، ملکه آینده، که اسکار وظیفه محافظت از او را به عنوان یک گارد سلطنتی بر عهده دارد.
یک مجموعه شوجو کلاسیک در ورسای
این سریال به دلیل وفاداری نسبی به وقایع تاریخی، همراه با شخصیتهای فرعی که بر اساس شخصیتهای تاریخی، پرداخته شدهاند، شناخته میشود. یکی از زمینههای قابل توجهی که گفته میشود در آن اختیارات هنری به کار گرفته شد، مد تاریخی، با افرادی که شلوار گشاد، آستینهای پف کرده و لباسهای بیپشت میپوشیدند، بود. جالب توجه اینجاست که مانگا در ابتدا قرار بود بیشتر بر خود ماری آنتوانت تمرکز کند، تا اینکه اسکار محبوبیت بیشتری پیدا کرد.
این سریال نقطه عطفی در ژانر شوجو در نظر گرفته میشود و اولین سریال شوجو است، که به داستان پیچیده پرداخته. اقتباسهای زیادی از این انیمه گرفته شده است، که از آنها میتوان به بازگویی آن توسط تاکارازوکا ریوو و همچنین، لایو اکشن ساخته شده توسط کارگردان فرانسوی، ژاک دمی، اشاره کرد.
«ستاره سرین» (La Seine no Hoshi)، انیمهای است که درست قبل از انقلاب فرانسه در پاریس اتفاق میافتد. یک دختر جوان به نام سیمون میخواهد با اشرافیت مبارزه کند و آنها را به خاطر مرگ والدینش مقصر میداند. در شب، او ماسک قرمز پوشیده، بر اسب مورد اعتماد خود سوار میشود و با عنوان “ستاره سرین”، برای عدالت مبارزه میکند. او قادر میشود تا نام و آوازه خود را به گوش نخبگان و اشرافزادگان برساند.
ستاره سرین، یک خواهر مشهور دارد
در حالی که داستان تخیلی است، چهرههای مختلف واقعی در سریال ظاهر میشوند. از همه مهمتر، مشخص میشود که سیمون خواهر ناتنی کوچکتر ماری آنتوانت است. علاوه بر این، بسیاری از مکانها و رویدادهای واقعی، در سریال به نمایش گذاشته میشوند.
این سریال، از فیلم «لاله سیاه» (The Black Tulip)، الهام گرفته، که خود نیز الهام گرفته شده از اثری به همین نام، نوشته الکساندر دوما بود.
«یاسوکه» (Yasuke) انیمهای است، که بر اساس شخصیت تاریخی به همین نام ساخته شده. یاسوکه، یک سامورایی آفریقایی الاصل است که از خدمتکار، به بخشی از حلقه داخلی اودا نوبوناگا تبدیل شد. با گذشت زمان، او تبدیل به یک رونین و کشتیران سرگردان میشود. با این حال، پس از آن، او وظیفه دارد از یک دختر جوان با قدرتهای ماوراء طبیعی به نام ساکی، از نیروهای تاریک که میخواهند او را بگیرند، محافظت کند.
انیمه از جایی شروع میشود، که تاریخ رها شده است
به بینندگان هشدار داده میشود که وقتی یک ربات عظیم چند ثانیه بعد از نمایش ظاهر میشود، این انیمه از نظر تاریخی خیلی دقیق نخواهد بود. علاوه بر عناصر ماوراء طبیعی و علمی-تخیلی، دستکاریهای دیگری نیز در تاریخ میشود. به عنوان مثال، سوابق تاریخی، زندگی یاسوکه را، در زمان مرگ نوبوناگا پوشش نمیدهند، این در حالی است که این زمان نقطه شروع سریال در نظر گرفته شده است.
«خانم هوکوسای» (Miss Hokusai) فیلم بلند داستانی در دوره ادو است، که زندگی کاتسوشیکا او-ای، دختر هوکوسای، نقاش موج بزرگ کاناگاوا، را به تصویر میکشد. انیمه زمانی اتفاق میافتد که او-ای، وارد زندگی بزرگسالی شده و این در حالی است که هم استعداد و هم طبیعت سرسخت پدرش را به ارث برده است.
تاریخ از نگاه هنرمندان
فیلم از عناصر خارقالعادهای استفاده میکند. به عنوان مثال، زمانی که او-ای وظیفه نقاشی یک اژدها را دارد، اژدها، با اشاره به یک داستان قدیمی، در مورد گرفتن یک اژدها در یک نقاشی، زنده میشود. اینکه این اتفاقات، واقعا در داستان اتفاق میافتد، یا فقط بازتابی از احساس شخصیتها است، در هالهای از ابهام قرار دارد. این انیمه اپیزودیک، با آنکه تخیلی است، اما بیشتر به عنوان بازتابی از زندگی هنرمندان عجیب و غریب عمل میکند.
«کتابفروش صورت جمجمهای، هوندا سان» (Skull-face Bookseller Honda-san)، یک سریال کمدی، خودزندگینامهای است؛ اگرچه بینندگان ممکن است با اولینبار دیدن سریال، متوجه آن نشوند. نویسندهای که تنها با نام “هوندا” شناخته میشود، خود را به عنوان یک اسکلت ترسیم کرده و بین اسکلت کارتونی و اسکلت علمی، عوض میشود. انیمه از این هم فراتر میرود و سوما سایتو را به عنوان هوندا انتخاب میکند، در حالی که نویسنده واقعی و نسخه انیمیشنی او یک زن است. به همین ترتیب، همکاران او همگی، از ماسک و پوشش سر دیگری برای مخفی کردن هویت خود، استفاده میکنند.
یک کتابفروش داستان خود را با یک همزاد اسکلتی، به اشتراک میگذارد
داستان حول محور زمان کار هوندا، در یک کتابفروشی زنجیرهای ژاپنی است. این واقعیت که هوندای واقعی، چنین کاری را انجام داده است، این معنی را میدهد، که شخصیت میتواند جنبههای مختلف ادبیات و مانگا، فرهنگ عامه و تجارت ادبی کلی را، با جزئیات شرح دهد. عناوین کتابها، اغلب به شوخی سانسور میشوند، اما به نحوی، که مشخص شود درباره چه کتابی صحبت میشود.
یک داستان حتی ناشناس بودن هوندا را تایید میکند: در حالی که در یک رویداد شبکهای، یکی از همکارانش، از کتابفروش چهره جمجمهای، هوندا سان، انتقادی میکند، که باورکردنی نیست و میتوان حدس زد، که او با خود نویسنده صحبت میکند.
«اشتاینر؛ گیت» (Steins;Gate)، بر اساس رمان تصویری به همین نام، ساخته شده است. رینتارو اوکابه، هنگام شرکت در کنفرانسی در مورد سفر در زمان، جسد مرده یک محقق علوم اعصاب را پیدا میکند. زمانی که مرد، پیامی را در مورد حادثهای ارسال میکند، اوکابه متوجه میشود که متوفی هنوز زنده است و پیام قبل از ارسال آن ظاهر شده است. این بدان معنی است که او و دوستانش راهی برای ارسال پیام و حتی خاطرات در گذشته کشف کرده اند. از این طریق، آنها امیدوارند که گذشته، حال و آینده را تغییر دهند.
انیمهای که با یک حقه شروع میشود
این انیمه بر اساس یک حقه یا کلک واقعی ساخته شده. این موضوع، از یک شخصیت آنلاین به نام جان تیتور الهام گرفته شده، که ادعا میکرد یک مسافر زمان از سال ۲۰۳۶ است. در این مدت، تیتور ادعا کرد که برای صرفه جویی در جدول زمانی به یک رایانه شخصی IBM-۵۱۰۰، ۱۹۷۵ نیاز دارد.
در حالی که میتوان اوکابه را بر اساس این شخصیت دید، جان تیتور در واقع در انیمه به عنوان یک شخصیت جداگانه نیز وجود دارد. این نسخه از تیتور در اوایل به عنوان یک منبع اطلاعات عمل میکند و به نظر میرسد یک مسافر واقعی در زمان باشد. با این حال، در یک پیچش، معلوم میشود که او همزاد شخصیت دیگری است.
«باد برمیخیزد» (The Wind Rises)، محصول استودیو گیبلی، بیوگرافی تخیلی، از جیرو هوریکوشی، مهندسی که بسیاری از هواپیماها را برای ارتش ژاپن طراحی کرده، است. داستان با جیرو در دوران کودکی در روستاهای ژاپن شروع میشود. نزدیکبینی او را از خلبان شدن باز میدارد، اما به زودی به او الهام میشود، که راه مهندس ایتالیایی، جیووانی باتیستا کاپرونی، را، حتی با وجود رویایی که در آن کاپرونی به او هشدار میدهد، که طرحهایش مورد استفاده شوم قرار خواهند گرفت، دنبال کند.
یک قهرمان، از بیشتر از یک نفر، ساخته شده است
جیرو در این فیلم، تلفیقی از جیروی واقعی، رماننویس، تاتسو هوری و هایائو میازاکی، است. داستان از اختیارات هنری گوناگونی برخوردار است. به عنوان مثال، نائوکو، معشوقه جیرو، یک شخصیت تخیلی است، که بر اساس ستسوکو از رمان تاتسو هوری ساخته شده.
همانطور که گفته شد، جزئیات زیادی در طراحی هواپیماها گنجانده شده، به طوری که آنها دقیقا بر اساس طرحهای واقعی ترسیم شدهاند، مانند مواردی که در سکانسهای رویای جیرو دیده میشوند.
«پنگوئندروم چرخان» (Mawaru-Penguindrum)، داستان، حول محور سه خواهر و برادر میچرخد، برادران دوقلو، کانبا و شوما، به همراه خواهرشان هیماری. یک روز، هیماری میمیرد و توسط یک موجود مرموز به زندگی بازگردانده میشود. با این حال، خواهر و برادرها برای زنده نگه داشتن خواهرشان باید «پنگوئندروم» را بیاورند و همچنین، برای کمک، به آنها سه پنگوئن جادویی و نامرئی داده میشود.
گناهان گذشته
علیرغم فرضیه عجیب و غریب سریال، داستان ریشه در یک تراژدی واقعی دارد، حمله سارین در متروی توکیو در سال ۱۹۹۵، که توسط اعضای جنبش اوم شینریکیو انجام شد. تأثیر این حادثه بر انیمه آشکار است، چرا که، تلههای ماورایی، جای خود را به داستانهای تروریسم و قاچاق انسان میدهد. یک موضوع رایج در سراسر سریال این است که کودکان ممکن است، مجبور به پرداخت کفاره گناهان والدین خود شوند، چرا که مشخص میشود، والدین شخصیتهای اصلی، رهبران تروریست هستند.
«سفر تتسوکو» (Tetsuko no Tabi)، یک انیمه ۱۳ قسمتی بر اساس مانگای غیر داستانی، نوشته هیروهیکو یوکومی است، که حول تجربیات او از بازدید از تمام ایستگاههای حمل و نقل ریلی در ژاپن میچرخد. یوکومی با نائو کیکوچی، که به عنوان تصویرگر مانگا خدمت میکند و ویراستار، ماساهیکو ایشیکاوا، سفر میکنند.
وقت آن است که سوار شوید!
در این مجموعه، یوکومی به عنوان یک طرفدار پر انرژی قطار معرفی میشود، که به شدت برای سفرها تا آخرین جزئیات برنامهریزی میکند. در حالی که ایشیکاوا مانند یوکومی، عاشق قطارها است، کیکوچی نسبت به رفتار یوکومی نسبتا بیعلاقه و تا حدودی بدبین است. در واقع، در ابتدای سریال، کیکوچی به عنوان یک هنرمند کوشا، که نیاز به کار دارد، به تصویر کشیده میشود و از اینکه یوکومی را در سفرهایش به هزاران ایستگاه قطار همراهی میکند، تا حدودی وحشتزده است. به هر حال، کیکوچی با بازدید از ۴۶۳۶ ایستگاه، ۵۲۰۷ ایستگاه باقی دارد، تا از تمام ایستگاهها بازدید کند.
«باکومان» (Bakuman) حول محور موریتاکا ماشیرو میچرخد، که با الهام از مانگاکا محبوب خود، وقت خود را صرف طراحی میکند. پس از کشیدن تصویری از محبوب خود و رها کردن آن در کلاس، همکلاسی دیگری به نام آکیتو تاکاگی آن را پیدا کرده و او پیشنهاد میکند که با هم مانگاکا شوند. ماشیرو میکشد و تاکاگی مینویسد. حتی میهو، که ماشیرو را دوست دارد، صداپیشه خوبی برای قهرمان میشود، با این فرض که مانگا اقتباس انیمهای دریافت میکند.
یک مانگا برای مانگاکا
هنگام نوشتن یک مانگا، منطقی است که تجربیات خود تیم خلاق، بخشی از داستان شود. بسیاری از شخصیتها بر اساس چهرههای واقعی در این صنعت ساخته شدهاند و بسیاری از طرفداران معتقدند تاکاگی و ماشیرو، پرداخته شده از اوهبا سوگومی و اوباتا تاکشی هستند.
این واقعیت که تیم خلاق سریال روی “دفترچه مرگ” نیز کار کردهاند، در طول سریال نیز مورد تمسخر قرار میگیرد و مجموعه مانگای خیالی “Reversi” به عنوان نماینده آن عمل میکند. به طور خاص، در یک نقطه داستان، که داستان برای اقتباس انیمهای، توسعه مییابد، بر اساس اتفاق مشابهی برای دفترچه مرگ در واقعیت بوده است.
«زنگ زنگان» (Ringing Bell)، انیمهای است، که به طرز بدنامی در مسیری تاریک قرار میگیرد. داستان درباره چیرین، بره کوچکی است که با مادرش در مزرعه زندگی میکند. گوسفندان این مزرعه، در ترس از پادشاه گرگ خطرناک، زندگی میکنند. چیرین سعی میکند مطیع مادرش بماند و زندگی شادی داشته باشد، اما یک روز گرگ به مزرعه حمله میکند و مادر چیرین را، که سعی در محافظت از چیرین داشت، میکشد. این اتفاق، باعث میشود، که چیرین بخواهد قویتر شود و تا آنجا پیش میرود که شاگرد پادشاه گرگ میشود.
از دست دادن معصومیت، یک داستان جهانی است
در حالی که انیمه، درباره یک گوسفند سخنگو خارقالعاده به نظر میرسد، داستان بر اساس رویدادهای واقعی است و به عنوان تمثیلی برای جنگ جهانی دوم عمل میکند. تاکاشی یاناس، نویسنده اصلی داستان، یک سرباز نوجوان در طول جنگ بود که در زمان اشغال ژاپن به چین فرستاده شده.
ظاهرا او احساس میکرد تنها راهی که میتواند، آنچه را که اتفاق افتاده، منتقل کند، این است که وقایع را از طریق شخصیتهای حیوانی بازنویسی کند و از آنها به عنوان ساز و کاری برای مقابله استفاده کند. کتاب اصلی نیز بهطور قابلتوجهی تیرهتر از داستان اصلی است و گرگ کل گله چیرین را میکشد که نشان دهنده تلفات غیر نظامی جنگ است.
«جن پابرهنه» (Barefoot Gen)، انیمهای بر اساس مانگای کیجی ناکازاوا به همین نام است، که بر اساس تجربه دست اول ناکازاوا از بمباران هیروشیما ساخته شده. جن ناکائوکا، پسر جوانی است که در سال ۱۹۴۵ در هیروشیما با خانوادهاش زندگی میکند و شرایط سختی را میگذرانند. وقتی که به هیروشیما حمله اتمی میشود، اوضاع بدتر شده و جن بیشتر اعضای خانواده اش را از دست میدهد. همان زمانی که جن، مادر و خواهر تازه متولد شدهاش سعی میکنند، از کمبود غذا جان سالم به در ببرند، پیامدهای حمله هستهای، باعث ایجاد مسمومیت با تشعشعات میشود. به زودی، جن یک عضو جدید خانواده پیدا میکند، اما یکی دیگر را از دست میدهد.
“من آنرا دیدم! ”، شروع داستان بود
تجربیات جن در داستان به موازات تجربیات ناکازاوا است. ناکازاوا نیز مانند جن یکی از بازماندگان بمباران هیروشیما بود که بیشتر اعضای خانواده خود را از دست داد. مانند جن، مادر ناکازاوا و خواهر کوچکتر او نیز زنده مانند، اما خواهر کوچکتر چند هفته پس از ویرانی جان باخت. ناکازاوا همچنین قبلاً تجربیات خود را در مانگای زندگینامهای تکشات “من آنرا دیدم! ”، شرح داده بود، که به عنوان سلف داستانی “جن پابرهنه”، شناخته میشود.
«مدفن کرمهای شبتاب» (Grave of the Fireflies)، انیمهای است که به جزئیات سرنوشت دو کودک، در پس از جنگ جهانی میپردازد. سیتا و خواهر کوچکترش ستسوکو، مادر و خانه خود را در بمباران کوبه، در سال ۱۹۴۵ از دست میدهند. در ابتدا برای زندگی با خویشاوند خشمگینشان فرستاده شدند، اما رفتار سرد او، آنها را وادار میکند، تا آنجا را ترک کنند. با این حال، آنها به زودی باید با ناامیدی و کمبود مواد غذایی مواجه شوند.
این اثر بر اساس داستان کوتاهی از آکیوکی نوساکا ساخته شده است. در داستان زندگینامهای نیز، نوساکا خانوادهاش را در بمبگذاری سال ۱۹۴۵ و خواهر کوچکترش را بر اثر سوءتغذیه از دست داد. با این حال، یک تفاوت عمده بین دو داستان، این است که، سیتا در جوانی، پس از از دست دادن خواهرش، ستسوکو، میمیرد، که نشان دهنده گناه بازمانده نویسنده است، در حالی که نوساکا واقعی تا بزرگسالی زنده مانده و سن ۸۵ سالگی را زندگی میکند.
در بین تمام محصولات داستانمحور، انیمهها بیش از همه، از عنصر تخیل و جادو استفاده میکنند. در این بین انیمههای بسیاری هستند که داستان خود را از اتفاقات و اشخاص واقعی، الهام گرفتهاند. در این مقاله ۱۵ تا از بهترین فیلمها و بهترین انیمههای سریالی، که داستانی برگرفته از واقعیت دارند، معرفی شد. کدام یک از این انیمهها مورد علاقه شماست؟ جای کدام انیمه در این لیست خالی بود؟ نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید.