۱۴۸ میلیون دلار، میزان واردات قهوه ایران در سال ۱۴۰۲ است که به گفته گمرک ۷۵ درصد افزایش داشته است. نوشیدنی که رد بزرگ شدن بازار آن در کشور را حتی با یک نگاه اجمالی به مغازههای در خیابان هم میتوان دید.
باریستایی در صفحهاش با صاحبان مشاغل مختلف که برای خوردن قهوه به کافه میروند شوخی میکند و بازدیدهای میلیونی میگیرد. پربازدیدترین پست او «انتقام از کارمند بانک» است که ۲۲.۸ میلیون بازدید داشته. گذشته از وجه طنز و سرگرمی محتواهایی که درباره کافه و قهوه خوردن تولید میشود؛ خودِ رواج قهوه و پرطرفدارشدن دوباره این نوشیدنی پدیده قابل بررسی است. نوشیدنیای که در دوران صفویه تا عهد ناصری محبوبِ ایرانیان بود و در قهوهخانهها -که مکانی برای جمعشدن طبقات مختلف مردم بود- سرو میشد.
به گزارش فرهیختگان، ۱۴۸ میلیون دلار، میزان واردات قهوه ایران در سال ۱۴۰۲ است که به گفته گمرک ۷۵ درصد افزایش داشته است. علی زعفری نایبرئیس اتحادیه کافیشاپداران تهران میگوید در ۳ سال اخیر ۱۵۰۰ مجوز برای انواع مختلف قهوهفروشیها در تهران صادر شده. این آمارها از بزرگشدن بازار قهوه در سالهای اخیر خبر میدهد.
رد بزرگ شدن بازار قهوه را میتوان از سبک زندگی شهری هم گرفت. جایی که حالا در بسیاری از خانهها قهوهساز برقی و عصارهگیر به یک وسیله رایچ تبدیل شده، دکههای خیابانی اسپرسو و لته میفروشند، کافههایی که انواع قهوه را باترکیبهای مختلف سرو میکنند. رئیس انجمن قهوه ایران درباره افزایش عرضه و به طبع آن رواج قهوه در ایران میگوید: «در سالهای گذشته تجهیزات مربوط به قهوه در ایران زیاد نبود و قهوههای فرآوریشده اغلب وارداتی بود. وقتی تولید و فرآوری قهوه بومی و در داخل کشور انجام شد، به همان نسبت هم عرضه آن زیاد شد، به طوری که در حال حاضر در خیلی از دکهها اسپرسو هم سرو میشود. قهوه دیگر کالای لوکس نیست، چرا که در قیمتهای مختلف ارائه میشود.»
در حقیقت آنچه دارد اتفاق میافتد بیشترشدن قهوهخورها و عرضهکنندگان قهوه است. از طرفی جوانترها بخشی از فراغتشان را در کافهها میگذراند و افرادی که در طول روز مشغول کار هستند برای سرحال شدن قهوه میخورند. از طرف دیگر واردات قهوه و تجهیزات مربوط به آن با افزایش تقاضا بیشتر شده است. حسام ربیعی، رئیس انجمن قهوه ایران میگوید: «نسل جوان از قهوه استقبال کردند و به نوعی سنت و شاید تعصب نسل گذشته نسبت به چای شکسته شده و دهه هفتاد و هشتادیها بیشتر قهوهخور هستند.»
بیش از یک قرن پیش در ایران هنوز قهوه قجری از سکه نیفتاده بود. تا اواسط دوره ناصری چای گیاهی بود که در چین و هند یافت میشد و در میان اشراف قاجار رواج داشت. از اواسط دوره ناصری تا ۱۲۵۰ شمسی مصرف چای در ایران زیاد شد و جای قهوه را گرفت؛ طوری که «مورتیمر دوراند» انگلیسی در سفرنامهاش مینویسد: «ایرانیان خیلی چای مینوشند و چای را واقعاً خیلی شیرین مصرف میکنند». طرفه آنکه تا دوره سلطنت مظفرالدینشاه چای در ایران کشت نمیشد و چای ایرانیها وارداتی بود.
اولینبار «محمدخان قاجار قوانلو»، کنسول ایران در هند بهخاطر شباهت آبوهوای مزارع چای هند با گیلان تصمیم به کشت چای در ایران گرفت. او در یادداشتی مینویسد: «میروم دنبال چای... انشاءالله کسان دیگری هم در فکر رفع احتیاج سایر کالاها باشند. علیالتحقیق مبلغ ۱۰ کرور تومان [معادل ۵ میلیون تومان؛ هر کرور معادل ۵۰۰ هزار]برای خرید چای هر ساله از ایران خارج میشود. اگر همین مبلغ در مملکت بماند شاید جلوگیری از پریشانی و فقر و فاقه مملکت بکند».
او با آوردن ۳هزار بوته و مقدار زیادی بذر چای و کاشت آن در لاهیجان و تشویق محلیها به پرورش چای از دربار لقب «کاشفالسلطنه» گرفت. از زمان کاشفالسطنه تا امروز را میتوان به صورت استعاری عصر چای در ایران دانست، اما با توجه به تغییرات سبک زندگی شهرنشینان و رونقگرفتن بازار قهوهها و قهوهسازها احتمالا دوران قهوه بار دیگر دارد شروع میشود و قهوه جای خود را بین نوشیدنیهای محبوب ایرانیها باز میکند.