تا به اینجا تنها بازیکن لژیونر ایرانی که شانس حضور در یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی را دارد و از آن استفاده کرده، مهدی طارمی است. این موضوع، ولی جای یک نگرانی مهم هم دارد؛ اینکه سنوسال ستارههایی که پتانسیل اینچنینی دارند، رو به فزونی است و نسل جدید هم فعلا پدیدهای در حد پنج لیگ معتبر اروپایی معرفی نکرده است. پرسش نگرانکننده این است که آیا واقعا برای فوتبال ایران فقط مهدی طارمی مانده است؟
وضعیت فوتبال ایران در سطح بینالمللی دوباره به، اما و اگر کشیده شده است؛ البته مشخصا از لحاظ داشتن لژیونر در یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی. پیشتر و زمانی که بهطور مشخص، نسل ۹۸ فوتبال ایران هنوز مشغول بازی بودند، شرایط از این حیث خوب و ایدئال به نظر میرسید. تعداد درخورتوجهی از بازیکنان در بوندسلیگا بازی میکردند و تعدادی هم سر از لیگ ایتالیا درآوردند. حضور یکی، دو ستاره در فوتبال انگلیس هم ارزش و اعتبار خاصی به فوتبال ایران بخشیده بود.
با خداحافظیکردن آن نسل و از بین رفتن کانالهای ارتباطی با باشگاههای مطرح اروپایی، رفتهرفته موضوع حضور بازیکنان ایرانی در باشگاههای خوب اروپایی هم ته کشید تا اینکه نسل جدید فوتبال ایران توانستند تجربه بازی در سطح اروپای دو را به دست بیاورند. منظور از این سطح، حضور در لیگهای فوتبال کشورهایی است که در بین پنج لیگ برتر فوتبال اروپا جایی نداشتند. اگر حضور کوتاهمدت علیرضا جهانبخش در برایتون نادیده گرفته شود، تنها بازیکنی که توانسته بود در سالهای اخیر خودش را در این لیگها جا کند، سامان قدوس است؛ بازیکنی که از تجربه حضور در لیگ فرانسه به لیگ برتر انگلیس رسید و سال گذشته هم در تیم برنتفورد حضور پررنگی، در مقطعی از فصل، داشت.
بهجز این، ستارههای اصلی فوتبال ایران بیشتر درگیر بازی در اروپای درجه دو بودهاند. سردار آزمون بخش زیادی از درخشش خود را در لیگ روسیه تجربه کرد و مهدی طارمی نیز در فوتبال پرتغال نامی برای خودش دستوپا کرد. علیرضا جهانبخش هم که مجبور شد دوباره به لیگ هلند برگردد. فصل گذشته تا حدودی شرایط تغییر کرد و سردار آزمون پس از پیوستن به بوندسلیگا بهعنوان بازیکن قرضی سر از باشگاه رم در ایتالیا درآورد تا بتواند حضور در این سطح را هم به کارنامهاش اضافه کند.
اگرچه به نظر میرسید این حضور بتواند به بازشدن بهتر مسیر برای ایرانیها کمک کند، ولی حالا اخبار چندان خوبی از این حیث به گوش نمیرسد. مثلا همین سردار آزمون از آلمان رانده و از ایتالیا مانده شده است. باشگاه او یعنی لورکوزن قصدی برای بازگرداندنش به بوندسلیگا ندارد و از طرفی رقمی که برای فروش سردار آزمون در نظر گرفته شده، چنان زیاد است که رمیها را از خرید آزمون منصرف کردهاند.
به این ترتیب، بزرگترین علامتسؤال این است که سرنوشت سردار آزمون برای فصل آینده چه میشود؟ آیا او قرار است به تیمی دیگر قرض داده شود؟ اگر پاسخ مثبت است، این دغدغه به وجود میآید که مقصد بعدی او یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی خواهد بود یا خیر؟
از سوی دیگر، ماجراجویی سامان قدوس هم در برنتفورد به پایان رسیده است. این پیام روشن است؛ ایران ظاهرا دیگر نمایندهای در بهترین لیگ فوتبال دنیا نخواهد داشت. علیرضا جهانبخش هم که بحث ماندن و رفتنش از فاینورد داغ است، ولی هنوز شرایطی مهیا نشده که او بتواند بار دیگر بازی در سطح اروپای درجه یک را تجربه کند.
تنها موضوعی که فعلا مشخص است، شرایط مهدی طارمی است؛ ستاره بوشهری فوتبال ایران پس از چند فصل درخشیدن در فوتبال پرتغال، حالا قرارداد شیرینی با اینترمیلان ایتالیا بسته و روی کاغذ، فعلا تنها بازیکن ایرانی است که قرار است در یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی حضور داشته باشد. مهدی طارمی قراردادی دو به علاوه یکساله با اینتر بسته و تا دو سال آینده را قطعا در ایتالیا خواهد بود. اگر طرفین از شرایط کاری راضی باشند، او میتواند یک سال دیگر هم به این قرارداد بیفزاید.
پس تا به اینجا تنها بازیکن لژیونر ایرانی که شانس حضور در یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی را دارد و از آن استفاده کرده، مهدی طارمی است. این موضوع، ولی جای یک نگرانی مهم هم دارد؛ اینکه سنوسال ستارههایی که پتانسیل اینچنینی دارند، رو به فزونی است و نسل جدید هم فعلا پدیدهای در حد پنج لیگ معتبر اروپایی معرفی نکرده است. پرسش نگرانکننده این است که آیا واقعا برای فوتبال ایران فقط مهدی طارمی مانده است؟